قدس آنلاین: فساد مالی درباریان پهلوی و نزدیکانشان در سطوح بالا و با ارقام کلان بود؛ عمده مفاسد نیز به قراردادهای دولتی مربوط میشد. هر یک از پهلویها یک شاخه از فعالیتهای اقتصادی ایران از معادن و فلزات گرفته تا بانکداری و صنعت و ساختمانسازی را در اختیار داشتند و از طریق شرکتهای ایرانی یا خارجی که مالک یا سهامدار آنها بودند با دولت ایران قراردادهای کلان امضا میکردند. معلوم است خودشان نقشی در کارها نداشتند و فقط سهمشان را برمیداشتند و سپس کار به شرکت دیگری واگذار میشد. درباریان و اطرافیانشان بیش از ۵۰۰ شرکت و کارخانه بزرگ در ایران داشتند و اقتصاد ایران را در سیطره خود گرفته بودند.
شاه هم رشوه میگرفت!
بخشی از مفاسد مالی درباریان به معامله با خارجیها مربوط میشد؛ اینجور مواقع دیگر رسماً رشوههای کلان میگرفتند. تأسفبار اینکه شاه نیز همین کارها را انجام میداد و رشوه یا به قول درباریان، کمیسیون یا پورسانتاژ میگرفت و آن را امری عادی میدانست. در واقع وی دریافت رشوه از معاملات دولتی را حق خود میدانست و به دریافت این قبیل کمیسیونها اعتراف هم کرد. «احمد علی مسعود انصاری» در کتاب «پس از سقوط» مینویسد وقتی پس از فرار از ایران به شاه گفته که مردم ایران گمان میکنند وی دزد بوده چنین پاسخ شنیده: «کدام دزدی؟ یک کمیسیونهایی بود که معلوم و معین بود!».
اغلب کمیسیونهایی که شاه میگرفت به خریدهای نظامی از غرب مربوط میشد؛ رقمهای بالا و معاملات اختصاصی. مقامات دولتی و اعضای خاندان سلطنتی نیز از معاملات و کارچاقکنیهای کلان، کمیسیون میگرفتند و البته درصد رشوهای که طلب میشد معلوم و حتی مشهور بود. در واقع همه میدانستند هرکسی برای هر کاری چقدر رشوه میخواهد. برای مثال «جعفر شریف امامی» نخستوزیر پهلویها و رئیس مجلس سنا به «آقای پنج درصد» مشهور بود چراکه تقریباً از تمامی قراردادهای دولتی ۵ درصد حق حساب میگرفت! آخرسر هم در ماههای پایانی حکومت پهلوی از طریق بانک مرکزی ۳۱ میلیون دلار از کشور خارج کرد و گریخت.
افشای فساد پهلویها در سنای آمریکا
داستان فساد مالی دربار پهلوی و خبر بخوربخورهای عجیبوغریبشان تا کجا رفته باشد خوب است؟ تا سنای آمریکا!
«فریدون هویدا» در کتاب «سقوط شاه» مینویسد: «یک بار کمیسیون تحقیق سنای آمریکا فاش کرد که در جریان یکی از معاملات با کمپانیهای آمریکایی، عده زیادی ازجمله شوهرخواهر شاه و فرمانده نیروی هوایی ایران بهاتفاق پسر بزرگ اشرف پهلوی رشوه هنگفتی دریافت کردهاند.»
امتیازهای انحصاری
بخشی از فساد مالی پهلویها به انحصارها مربوط میشد. در دوره پهلوی در حوزههای مختلف اقتصادی انحصارهای فراوان به درباریان واگذارشده بود تا فقط حق حساب بگیرند و کار را به دیگران بسپارند. حتی صید میگوی خلیجفارس نیز در انحصار تیمسار ایادی از دوستان گرمابه و گلستان شاه بود؛ مردی با ۸۰ شغل ازجمله «طبیب مخصوص شاه» که در دربار کارنامهای دارد بسیار عجیبوغریب.
مسابقه غارتگری است!
در دربار برای بیشتر چاپیدن بودجه و دارایی ایران رقابتی بزرگ هم وجود داشت. وضعیت بهگونهای بود که ساواک و حتی سفارتهای آمریکا و انگلستان گاهوبیگاه به شاه خبر میدادند که آش شور شده و به دلیل اینکه مفاسد مالی پهلویها نزد مردم لو رفته، باید به نحوی جلوی فساد را بگیرد؛ ولی گوش شنوایی نبود. اشرف پهلوی علاوه بر رشوهگیری و سایر منابع درآمدی! به تجارت کلان موادمخدر نیز میپرداخت. ناگفته پیداست اخطارهای ساواک در این باره نیز به نتیجهای نمیرسید.
بساط بخوربخور پهلویها در سالهای پایانی حکومت شاه به دلیل افزایش قیمت نفت رنگارنگتر شده بود. البته شاه و اعضای نزدیک خانوادهاش یک منبع درآمد ویژه هم داشتند؛ بنا به اسنادی که پس از پیروزی انقلاب بهدستآمد میلیونها دلار از پول نفت یکراست بهحساب بنیاد پهلوی میرفت و ازآنجا میان شاه و اطرافیان درجهیک وی تقسیم میشد. فساد میان شاه و درباریان موضوعیای ریشهای و عادی بود؛ بیدلیل نیست که «امیر عباس هویدا» نخستوزیر شاه یکبار به یکی از دوستانش گفته: «تو نمیتوانی درک کنی که در دربار چه میگذرد. مسابقه غارتگری است، لانه فساد است.»
اینچنین بود که پهلویها خانوادهای شدند با ثروتی افسانهای که بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار آن تا بهمن ۵۷ از کشور خارج شد. پهلویها شبکهای انحصاری و خصوصی داشتند برای بخوربخورهای کلان و بهقدری ثروت اندوختند که در تاریخ ایران بینظیر است. وضعیت بهگونهای بود که حالا بسیاری از مورخان از هر جناحی و با هر تفکری قبول دارند که فساد مالی درباریان که همان موقع هم نزد همگان مشهور بود یکی از مهمترین دلایل سقوط رژیم پهلوی است.
منبع: فارس
انتهای پیام/
نظر شما