این جملات قسمتی از صحبت های حاج احمد واعظی، مداح معروف خراسانی در گفتگو باقدس آنلاین است. او در این گفتگو به شرح حال خود و حوزه فعالیتش پرداخت که بخشی از این صحبتها را در ادامه می خوانید:
* در ابتدا کمی بیشتر از خودتان بگویید
** در مقطع ابتدایی بودم که انقلاب شد. در آن زمان پدرم مداح و یکی از شخصیت های شاخص انقلاب در تربت حیدریه بود. از هر دو طرف پدر و مادر خانواده ای کاملا انقلابی داشتم. به همین دلیل در ایام انقلاب مردم ایران علیه رژیم شاهنشاهی، در راهپیمایی ها حضور داشتم و بارها فضای تیراندازی در شهر و تعقیب و گریز و استنشاق گاز اشک آور را تجربه کردم.
یادم هست که گاهی اوقات بر روی دوش مردم سوار شده و شعار بگو مرگ بر شاه سر میدادم و جمعیت هم آن را تکرار می کردند. بعد از انقلاب اسنادی از ساواک به دست آمد که یکی از آنها گزارشی در مورد فعالیتهای انقلابی پدرم بود. یکی از بندهای آن گزارش این بود که نامبرده پسری دارد که بر دوش مردم سوار شده و علیه شاه شعار میدهد. تربت حیدریه اولین شهری بود که در ۹ دی به تصرف مردم درآمد. انقلاب در تربت حیدریه بسیار زودتر از تمام شهرهای ایران به پیروزی رسید.
* پس از پیروزی انقلاب چه فعالیت هایی انجام دادید؟
** پس از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج درآمدم تا آنکه موعد جنگ فرا رسید. با توجه به سن و سال کم من مسئولان نظامی اجازه نمیدادند که به مناطق جنگی اعزام شوم. نظر آنها این بود که بسیار کوچک هستم، به من می گفتند که با این سن و سال و جثه ریز می خواهی چه کمکی به جنگ بکنی و تو کارایی نداری. اما من چون بزرگ شده هیئت بودنم به راحتی پاسخ آنها را می دادم. به آنها می گفتم که مگر حضرت قاسم علیه السلام چند سالش بود که در عاشورا به میدان رفت؟ آنقدر به این شیوه جواب آنها را دادم و آنقدر پیگیری و خواهش و تمنا کردم تا اینکه در زمستان۶۰ رضایت دادند که به مناطق جنگی و به حوالی تنگه چزابه اعزام شوم. آن زمان ۱۴ سالم بود. پس از آن دیگر برای اعزام مشکلی نداشتم.
در عملیات والفجر ۳ مجروح شدم و ترکشی به پای چپم اصابت کرد. در مهر ۶۵ موعد سربازی من رسید و چون به حضور در جبهه و جمع رزمندگان، علاقه داشتم ۲۷ ماه خدمت برایم بدون سختی گذشت. در همان زمان ها هم بسیار پیگیر موضوعات هیئت و مداحی بودم. زمانی که به ما می گفتند آقای آهنگران به منطقه آمده اند و قصد خواندن دارند از خوشحالی بال در میاوردم.
یک نوحه یا یک دعای توسل تاثیر گذاری بیشتر از چندین بمب و موشک داشت. به خاطر همین مسائل بود که در دوران جنگ تحمیلی وقتی در نیمه های شب از خواب بیدار می شدیم می دیدیم که جوانان بسیاری مشغول دعا و خواندن نماز شب و استغفار هستند و آن را به نماز صبح متصل می کردند. اینها به خاطر اثرگذاری مداحان و بیان احادیث معنوی بود.
* پس از جنگ به چه کاری مشغول شدید؟
** پس از جنگ فرصت های شغلی متعددی برایم پیش می آمد، اما به دلایل مختلف قسمت نشد در جایی به طور دائم مشغول به کار شوم. به همین دلیل مداحی را ادامه دادم. اکنون به جز مداحی هیچ شغل دیگری ندارم و از مداحی ارتزاق می کنم.
* آیا شما دریافت وجه نقد بابت مداحی را جایز می دانید؟
** به عقیده من دریافت هدیه نقدی بابت مداحی در مجالس مذهبی هیچ ایرادی ندارد. وقتی به سیره امامان خویش نگاه میکنیم، هم میبینیم که آنها مداحان را مورد تفقد خاص خود قرار داده و به آنها هدایای ویژه می دادند. مهم این است که مداح نباید انتظار هدیه داشته باشد، یا برای بانیان مجالس تعیین کند که چه مبلغی به او پرداخت شود.
به صراحت عرض میکنم که تاکنون و در دوران عمر مداحی ام برای مداحی در مجالس، هیچ شرط مالی نگذاشته ام. بانیان مجالس بودهاند که به اندازهای که رضایت داشته اند، مبالغی را اهدا میکردند. بارها پیش آمده است که در مجالسی مداحی کردهام و هیچ مبلغی را هم دریافت نکرده ام.
شیوه برخی از بزرگان این گونه بوده است که پاکت های هدیه را قبل از باز کردن در ظرفی میریختند و همه را باهم مخلوط می کردند تا مشخص نشود که در کدام مجلس چقدر پول به آنها داده اند. به همین دلیل در آینده بدون پیش زمینه ذهنی، مجالس را انتخاب می کردند. اگر مداح نیز چنین کاری انجام دهد هیچ معنی برای او ندارد. به عقیده من پاکت روضه سیدالشهدا پاکترین پول عالم است. به شرط آنکه هیچ توقعی نداشته باشی و پاکت را پاک تحویل بگیری وهیچ انتظار مالی از بانی مجلس نداشته باشی. در اینصورت است که مداح می تواند اثرات مفید و سازنده از خود به جای گذارد.
* به نظر شما برپایی مجالس روضه و مداحی تا چه اندازه در تشکیل باور و اعتقادات مردم اثرگذار است؟
** برای پاسخ به این سوال نیازی نیست که از باورهای خودمان به آن جواب دهیم. امروزه دشمنان ما نیز فهمیدهاند و حتی به زبان آوردهاند که مبنا و قدرت جامعه شیعی به دو عنصر قیام سرخ حسینی و انتظار سبز مهدوی وابسته است. هیئت مکان و مولد این انرژی و اعتقاد است و مداح یکی از عناصر مهم تاثیرگذار در آن است.
امام خمینی رحمة الله علیه فرمودند هر چه داریم از سیدالشهدا علیه السلام داریم. در سخنان مقام معظم رهبری نیز گاهی اوقات می بینیم که برخی از کلیدی ترین فرمایشاتشان را با این قشر در میان می گذارند و این نشان دهنده اهمیت و تاثیرگذاری مداحان است. مقام معظم رهبری در تبیین این موضوع میفرمایند، مداحی هنری است که شامل مجموعه ای از هنر های گوناگون مانند شعر و شاعری، داشتن اطلاعات تاریخی، آشنایی با ادبیات عرب و دستگاه های موسیقی و ردیف های آوازی و دارا بودن روانشناسی مخاطب می شود. ممکن است یک مداح فاقد این هنرها باشد و مداح دیگر بر بسیاری از این هنرها احاطه داشته باشد. تفاوت مداح ها با یکدیگر از این موارد شکل می گیرد.
مداحی اهل بیت عصمت و طهارت می تواند، بالاترین و بهترین امر به معروف و نهی از منکر باشد. مگر معروفی بالاتر از ولایت علی بن ابیطالب(ع) داریم؟ یکی از دلایل قیام امام حسین علیه السلام امر به معروف بود و آن به دلیل به خطر افتادن ولایت حضرت علی(ع) بود.
* گاهی دیده می شود که مداحان به افراط و تفریط از مبانی دینی خارج می شوند علت آن چیست؟
** مداحان نیز همانند دیگر انسانها در معرض خطا و تهدیدهای نفسانی هستند. اما چون دیده می شوند و به اصطلاح تریبون دارند، تبعات خروج آنها از خط مستقیم بیشتر است. شیطان قسم خورده که انسان را اغوا و وسوسه خواهد کرد. هر کس و در هر لباسی با آن درگیر است. مداح نیز به نوبه خود با وسوسه های شیطانی روبرو می شود.
خداوند برای هیچ انسانی به غیر از چهارده معصوم سلام الله علیها، تعهد و امضا نداده است که انحراف نداشته باشند و آلوده به خطا و گناه نشوند. بلکه هر اشتباهی برای هر کسی و در هر لحظه ای ممکن است اتفاق بیافتد. اما باید یک موضوع را در نظر داشت. فکر نمی کنم که مداحی وجود داشته باشد که از روی عمد، قصد اسائه ادب به ساحت مقدس اولیای الهی داشته باشد. البته احتمال دارد که شخصی نفوذی که برای بیگانگان فعالیت می کند، به قصد تخریب در شمای مداح ظاهر شده باشد. باید حساب او را از دیگر مداحان جدا کرد. غیر ازاین مورد بعید است مداحی وجود داشته باشد که به عمد شعری همراه با شائبه بخواند. در اینصورت اذهان عمومی علیه او شکل خواهد گرفت و باید پاسخ گوی سووالات بسیاری باشد. کدام عاقل این کار را انجام می دهد؟
امروزه عموم مداحانی که وجود دارند، افرادی هستند که قصد نوکری دارند. استعدادی در خود دیده و تصمیم گرفته اند در این قسمت به خاندان اباعبدالله الحسین(ع) خدمت کنند. نکته اینجاست که برای به خطا نیافتادن لازم است که خودسازی های زیادی داشته باشیم. هر چه مقام و معروفیت بیشتر می شود باید خودسازی هم بیشتر شود.
حضرت علی(ع) می فرمایند: "خدا رحمت کند هر کسی که جایگاه خود را بشناسد. " باید شان و مقام خود را بدانیم و در همان حیطه قدم برداریم. روزی مهندس بازرگان به شهید چمران می گوید از نظر شما تخصص بهتر است یا تعهد. شهید چمران می گوید تعهد، مهندس بازرگان از او می پرسد فرض کنید یک آدم متعهد که به رانندگی کامیون وارد نباشد را پشت فرمان بگذاریم. او چطور می خواهد بار را سالم به مقصد برساند. فکر نمی کنید که از جاده خارج شده و یا به دره سقوط کند. شهید چمران در پاسخ به او می گوید: شخص متعهدی که در فرض سوال شماست، هیچگاه پشت فرمان نخواهد نشست. ما در مورد شخصی متعهد صحبت می کنیم. اگر فردی متعهد باشد و کاری را بلد نباشد هیچگاه آن کار را انجام نخواهد داد.
شخصی که با تقوا باشد هیچگاه مسئولیتی که نمی تواند از عهده آن بر بیاید را نمی پذیرد. مهم این است که تقوا داشته باشیم و بتوانیم خودمان را به آن مسلح کنیم. در اینصورت کمترین خطاها از ما سرخواهد زد.
نظر شما