خدیجه زمانیان/
«۲۳ نفر» یکی از فیلمهای پرسروصدای سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر بود. فیلمی اقتباسی که داستانش از دل کتاب «آن بیست و سه نفر» نوشته احمد یوسفزاده برآمده است. مانند هر اقتباس سینمایی، فیلم تفاوتهایی با کتاب دارد. با همه اینها کسانی که هم کتاب را خواندهاند و هم فیلم را دیدهاند معتقدند مهدی جعفری به عنوان نویسنده و کارگردان تلاش کرده در ساخت اثرش به متن وفادار باشد و شاید همه اینها به خاطر نوع نگارش کتاب باشد.
کتاب «آن بیست وسه نفر» الگوی مناسبی برای نگارش خاطرات دفاعمقدس است. توصیفات دقیق افراد و اتفاقات، پرهیز از حواشی و زواید، استفاده از خردهروایتها برای پیشبرد روایت اصلی و روایت صادقانه و به دور از اغراق، به باورپذیری داستان کمک کرده و یک متن شسته ورفته را برای ساخت فیلمی جذاب و دیدنی فراهم کرده است. «۲۳ نفر» توانست عنوان بهترین فیلم از نگاه ملی را در سی وهفتمین جشنواره فیلم فجر از آن خود کند.
احمد یوسفزاده، نویسنده کتاب «آن بیست و سه نفر» از همان ابتدای نوشتن فیلمنامه و ساخت فیلم در کنار مهدی جعفری بوده و روند سینماییشدن اثرش را از نزدیک مشاهده کرده است.
در صفحه امروز به سراغ او رفتیم تا از او درباره فیلم «۲۳ نفر» و میزان وفاداری این فیلم به کتاب بپرسیم.
* مهدی جعفری با چه انگیزهای به سراغ شما آمد و براساس کتاب «آنبیست و سه نفر» فیلم «۲۳ نفر» را ساخت؟
* سال ۸۵ آقای جعفری مستندی با عنوان ایستگاه اتمسفر براساس دوران اسارت ۲۳ نفر برای شبکه چهار ساخت که از تلویزیون پخش شد، اما آن زمان ۲۳ نفر دیده نشد تا آنکه من کتاب «آن بیست و سه نفر» را نوشتم. هر اتفاق خوبی که باید برای یک اثر ادبی بیفتد تا کتاب دیده شود، برای این کتاب افتاد و یکی از پرفروشترین کتابهای دفاعمقدس شد. یعنی از زمان انتشارش و سال ۹۳ تا امسال به ۷۰ چاپ رسیده است. کتاب به خودی خود مورد توجه قرار گرفته بود و فقط مانده بود به پرده سینما بیاید.
از طرفی آقای جعفری همیشه به دنبال ساخت نسخه سینمایی ۲۳ نفر بود تا اینکه دو سال پیش برای ساخت فیلم با مؤسسه اوج به توافق رسید. ایشان از همان ابتدا تا زمانی که ساخت فیلم به پایان رسید، من را در جریان همه اتفاقها میگذاشت. وقتی ساخت فیلم نهایی شد، در مشهد جلسهای داشتیم متشکل از نماینده اوج، آقای جعفری، همه ۲۳ نفر با خانوادههایشان و آقای حاتمیکیا. در این جلسه ما اعلام همکاری کردیم و فقط خواستیم فیلمی نزدیک به واقعیت و مورد قبول گروه ساخته شود. در همان جلسه از میان ۲۳ نفر، دو نفر به عنوان نماینده و مشاور انتخاب شدند تا در روند ساخت فیلم در کنار آقای جعفری باشند.
بنابراین از همان ابتدا من در جریان ساخت فیلم بودم، سه بار فیلمنامه بازنویسی و ویرایش شد تا به مرحله نهایی رسید.
* غیر از مرحله فیلمنامهنویسی در جریان ساخت فیلم هم بودید؟
** ما در همه صحنهها و لوکیشنها حضور داشتیم. نظرات ما در خصوص جزءبه جزء صحنهپردازیها پرسیده میشد. از در زندان و رنگ و نوع آن گرفته تا شعارهایی که روی دیوار باید نوشته میشد. حتی در جریان انتخاب بازیگر هم بودیم. فیلم که ساخته شد پیش از اینکه موسیقی روی آن گذاشته شود از ما خواسته شد فیلم را ببینیم. فیلم را که دیدم حس کردم فراتر از انتظار خودم شده است.
* همه ۲۳ نفر از نوع ساخت فیلم و نگاه کارگردان به اثر راضی بودند؟
** نه، انتظارات بعضی از ۲۳ نفر را برآورده نکرده بود. علت هم این بود که فکر میکردند وقایع کتاب باید جزء به جزء به تصویر درآید، برای همین در نگاه اول انتظار بیشتری داشتند، اما بعد که با اقتضائات سینما و تفاوت ادبیات با سینما آشنا شدند، متوجه شدند نمیشود همه وقایع یک اثر ادبی ۴۰۰ صفحهای را در فیلم ۱۰۰ دقیقهای گنجاند. همه ما متفقالقول بودیم که فیلم خیلی نزدیک به واقعیت است و خوشبختانه در جشنواره فجر، سیمرغ نگاه ملی را از آن خود کرد که البته ما انتظار بیشتری داشتیم، اما نمیخواهم در مورد رأی داوران صحبت کنم.
* آیا بخشهایی از کتاب بود که شما تأکید داشتید باید بر پرده سینما بیاید اما به خاطر اقتضائات سینما و یا نوع نگاه کارگردان مورد توجه قرار نگرفت؟
** چیز خاصی نیست که گفته نشده باشد، اما ماجراها و اتفاقات زیادی از سر ما گذشته و نمیشود انتظار داشت همه اینها در فیلم بیاید. مثلاً زمان اعتصاب غذا که بچهها کتک میخوردند تا غذا بخورند که البته اینها در فیلم هست، اما صحنهای که در فیلم نیست و خیلی مهم بود، زمانی است که وقتی تعدادی از بچهها را برای غذا نخوردن میزدند، یکی از اسرا با لگد به در میزد که بیایید ما را هم ببرید و بزنید. این صحنههای همدلی در کتاب زیاد بود که دوست داشتیم دیده شود.
* به عنوان نویسنده کتاب حتماً میزان اقبال مخاطب برایتان اهمیت دارد. بازخوردهای فیلم را در مدت اکران چطور دیدید؟
** همه ما بازخوردهای خوبی از فیلم دیدیم چون معمولاً در اکرانها به خصوص اکرانهای دانشجویی حضور داریم. من در دانشگاه کرمان همراه با دانشجوها فیلم ۲۳ نفر را دیدم. فیلم گاهی چنان با تشویق مواجه میشد که بعضی دیالوگها را از دست میدادیم. من برای نخستین بار در سینما دیدم تماشاگر برای زیرنویس فیلم کف میزند یعنی تحتتأثیر دیالوگی بود که زیرنویس شده بود و این نشان میدهد جعفری در مقام نویسنده و کارگردان با موضوع فیلم زندگی کرده است. او خیلی تلاش کرد تا فیلم را به واقعیت نزدیک کند. بعضیها میگفتند فیلم را سینماییتر کن، اما او واقعیت را فدای تصویر نکرد و به آنچه برای ما اهمیت داشت، توجه کرد.
* چرا در فیلم برای «صدام» کاراکتری در نظر گرفته نشد. این مسئله پیشنهاد شما بود؟
** نه، این مسئله سلیقه کارگردان بود. جعفری در مستند بودن فیلم تأکید زیادی داشت. او اصلاً حاضر نشد در فیلم کاراکتری به نام صدام حسین داشته باشد. در فیلم وقتی ۲۳ نفر میروند ملاقات صدام، همه صحنههای ملاقات ۲۳ نفر با صدام در کاخش مونتاژ است. در میزگردی که ۲۳ نفر با صدام نشستهاند، یکی از ۲۳ نفر اصلی نشسته و کنار او بازیگر نشسته، تماشاگر در اینجا اصلاً متوجه نمیشود چه بخش تصویر واقعی است و چه بخشی از آن فیلم است و همه اینها نشان میدهد او به مستند وفادار است.
* منظور شما از این وفاداری پایبندی به کتاب است یا به یک واقعه؟
** نه منظورم واقعه است. مثلاً در جایی از فیلم همه عوامل از نظر فنی به این نتیجه رسیده بودند برای حفظ زاویه دوربین باید در زندان تخت گذاشته شود. کارگردان این مسئله را به من گفت، اما همه ما مخالفت کردیم چون اگر این اتفاق میافتاد تاریخ تحریف میشد. اسیر ایرانی در کل دوران اسارت در هیچ اردوگاهی روی تخت نخوابیده چه رسد به اردوگاه استخبارات که یک زندان مخوف است. با اینکه از نظر فنی این مسئله برای عوامل سخت بود، اما پذیرفتند. کارگردان برایش اهمیت داشت هم از نظر فنی فیلمش را پیش ببرد و هم خواست و نظر ما تأمین شود. ساخت ۲۳ نفر براساس واقعیات است و تخیل در این فیلم نقش چندانی ندارد، هنر کارگردان همین است.
* سختگیری شما به خاطر تحریف نشدن تاریخ بود و یا میخواستید همه وقایع آن چنان باشد که در واقعیت رخ داده است؟
** ما دست کارگردان را باز گذاشته بودیم. میدانستیم ساخت فیلمی که براساس واقعیت یک کتاب نوشته میشود خیلی سخت است و نمیتوان وقایع چند ساله را در ۱۰۰ دقیقه منعکس کرد. اما تأکید بر بعضی مسائل به خاطر تحریف نشدن واقعهای است که از سر ما گذشته و قرار است برای آیندگان روایت کند.
* با در نظر گرفتن شرایط اقتباس به نظر میرسد کارگردان در وفاداری و توصیف شخصیتها تقریباً موفق بوده است. به خصوص ابتدای فیلم که با دیالوگ شخصیت ملاصالح شروع میشود و خطوط کتاب عیناً از زبان او نقل میشود. این موفقیت را در چه میدانید؟
** علت این موفقیت تهنشین شدن سوژه برای کارگردان است. جعفری از زمان ساخت مستند براساس ماجرای ۲۳ نفر تا زمانی که فیلم سینماییاش را ساخت با سوژه درگیر بود و آن را از خودش جدا نکرد. در همه این سالها او با ما در ارتباط بود. اگر از ما دعوت میشد او هم در برنامه حضور داشت.
* تفاوت عمده فیلم و کتاب پرداخت شخصیتهاست. چرا جعفری در پرداخت شخصیتها عمیقتر نشد و آنها را در حد تیپ نگه داشت؟
** این خواسته همه ما بود. او حتی در زمانی که میخواست فیلمنامه را بنویسد پیشنهاد داد نقش من را به عنوان نویسنده اثر در فیلم پررنگتر کند که من مانع این مسئله شدم، چون معتقد بودم این اتفاق برای همه ما رقم خورده است. در ماجرای ۲۳ نفر قهرمان مشخصی وجود نداشت. همه با هم بودیم، کسی فرمانده نبود و دستور نمیداد. همه با هم تصمیم میگرفتیم و به تصمیم هم پایبند بودیم. فقط نریشن پایان فیلم را من روایت میکنم. حتی اسمها هم عوض شد. اگر به ازای هر نفر یک نقش در نظر گرفته میشد در فیلم ۱۰۰ ساعته نوبت دیالوگ به ۲۳ نفر نمیرسد. اگر اسم واقعی میآوردیم این نوع دیالوگگویی و کمرنگ و پررنگ بودن نقشها درست نبود برای همین تصمیم گرفته شد همه نقشها در هم حل شود. فقط کسانی که لهجه دارند مشخص هستند، یک بازیگر که ترکی حرف میزند و بازیگری که مشهدی صحبت میکند.
اما سایر دیالوگها براساس افراد حقیقی نیست. ممکن است دیالوگی را من در واقعیت گفته باشم، اما در فیلم از زبان دیگری روایت میشود. کلاً دیالوگها واقعیت دارند، اما ممکن است در دهان کاراکتر دیگر گذاشته شود.
منتقدان هم میگفتند این فیلم قهرمان ندارد و همه ۲۳ نفر قهرمان فیلم هستند. این مسئله تعمدی بود و خوشبختانه محقق شد.
* شخصیت ملاصالح چقدر براساس شخصیت کتاب بود؟
* در حدی به شخصیت او پرداخته شده که مخاطب اشتباه میکند که تأکید کارگردان روی ملاصالح است یا ۲۳ نفر. یعنی در حد ۲۳ نفر به او هم پرداخته شده است. فیلم با این شخصیت شروع و با او تمام میشود. چهره دوستداشتنی، محتاط و فلاشبکی که به خاطرات شخصیاش در فیلم میخورد براساس همان چیزی است که من نوشتهام. آن اتفاق هم اتفاق واقعی بود که ما رفتیم به خانه ملاصالح که در فیلم هم هست.
* از تبلیغات و زمان اکران فیلم راضی بودید؟
** انتظار میرفت فیلمی که قهرمانان آن از جان و زندگیشان گذشتند در اولویت اکران قرار میگرفت و در زمان و فصل بهتری اکران میشد. این تقاضا نه به خاطر ۲۳ نفر، به خاطر مخاطب و جامعه هدف این فیلم است. «۲۳ نفر» فیلمی خوشساخت و نجیب است و در مورد یک اتفاق واقعی است که برای تعدادی از بچههای کشور رخ داده است. این فیلم میتواند بر نوجوانان و دانشجوها تأثیر زیادی بگذارد. از معدود آثار دفاعمقدسی است که میتواند با نوجوانان ارتباط برقرار کنند، چون کاراکترهایش در همان سن و سال هستند و میتوانند همذاتپنداری کنند. من دوست دارم همه دانشجوها این فیلم را ببینند حتی نیمبها و یا رایگان، چون بیش از هر کتاب و سخنرانی میتواند گویای بخشی از تاریخ این سرزمین برای نسل امروز باشد.
نظر شما