موضوع انتقام سخت که پس از شهادت مظلومانه سردار قاسم سلیمانی در اقدام تروریستی آمریکا علیه دو تن از فرماندهان بزرگ مقاومت رخ داد؛ در ادبیات کشور تبدیل به مطالبه‌ای عمومی شد. این مطالبه دربیانیه تسلیت صادر شده از سوی مقام معظم رهبری در مناسبت سردار سلیمانی مشهود بود،  براین اساس درخواست انجام این اقدام به عنوان یک مطالبه مورد توجه همه جریانهای مقاومتی از جمله جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.

اولین اقدامی که در این رابطه صورت داده شد و در بیان مقام معظم رهبری از آن به عنوان سیلی سخت یاد شد و تا حدودی توانست التیام زخم ترور آزادگان جهان را التیام بخشد، حمله موشکی به پایگاه های آمریکا در عراق بود؛ هر چند این موضوع موجب غرور آفرینی ملی در حمایت از فداکاریهای سردار شهیدشان شد؛ اما مردم همواره بر این موضوع تأکید دارند وتبدیل به یک سؤال ملی شده است که آیا انتقام سخت در حملات موشکی متوقف شد؟ پاسخ این سوال را باید درقالب این مساله به نمایش گذاشت و بر این موضوع تاکید کرد که قطعا به دلیل اینکه خونخواهان قاسم سلیمانی ومهندس ابومهدی محدود نیستند همه آزادگان جهان به نوعی خونخواه ایشان به شمار می‌روند. این اقدام جمهوری اسلامی در حقیقت شروعی بود بر انتقام سخت از آمریکای جنایتکار؛ لذا راه انتقام سخت از طرق ممکن توسط  جریانهای آزادی خواه در دنیا دنبال می شود؛ هر چند که قطعا انتقام سخت تنها از دریچه نظامی نباشد بلکه مقام معظم رهبری یکی از مصادیق انتقام سخت از آمریکا را خروج آنها از غرب آسیا عنوان کرده‌اند که شروع این اقدام بعداز شهادت فرماندهان مقاومت با تصویب خروج نیروهای آمریکایی از عراق  در مجلس این کشور کلید خورد.

به نظر می‌رسد خروج آمریکاییها اولین گام در آغاز انتقام سخت است هرچند که براساس بیانیه های صادر شده از سوی جریانهای مقاومت آنها نیز بخش مهم وتاثیر گذاری در پازل انتقام سخت از آمریکا به صورت آتش به اختیار خواهند بود. نکته مهم این است که در کنار انتقام سختی که به صورت نظامی صورت می‌گیرد، تقویت اقتصاد درون زا، انسجام واحدهای مختلف اقتصادی و انسجام و وحدت داخلی در کشورهایی چون ایران وعراق جزو موضوعات مهم  و ارکان انتقام سخت محسوب می‌گردد.

انتهای پیام/