تحولات منطقه

«ولی رضا نصر» معتقد است ایران نسبت به گذشته بسیار قوی‌تر شده و استراتژی امریکا جهت مهار ایران با استفاده از کشورهای خلیج فارس بی‌تاثیر خواهد بود.

مشاور پیشین اوباما: امریکا با ترور «سردار سلیمانی» مرتکب اشتباه بزرگی شد
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

قدس آنلاین؛ نیویورک تایمز اخیراً مقاله‌ای با قلم «ولی رضا نصر» مشاور دستگاه دیپلماسی دولت «باراک اوباما» با عنوان «مسیر اشتباه جهت مقابله با ایران» منتشر نموده است.

نصر که رئیس مدرسه مطالعات بین‌المللی دانشگاه جانز هاپکینز نیز هست در این مقاله می‌نویسد: امریکا با ترور سردار سلیمانی مرتکب اشتباه بزرگی شده و ایران به هیچ عنوان با حضور امریکا در منطقه موافقت نخواهد کرد.

متن کامل مقاله در ادامه آمده است.

همراه با تشدید سریع تنش‌ها و حملات بین ایالات متحده امریکا و ایران در ماه جاری، طرفین اقدام به تهدید یکدیگر نمودند. وزیر امور خارجه امریکا «مایک پومپئو» هدف آمریکا را «مقابله و مهار» عنوان کرد و حاکمان ایران گفتند تا زمانی که آمریکا خاورمیانه را ترک نکند، راضی نخواهند شد. رویارویی و محدود کردن ایران توسط امریکا ممکن است عاقلانه به نظر رسد اما استراتژی که در گذشته اهداف واشنگتن را تأمین می‌کرد، این بار کار نخواهد کرد. رئیس جمهور ترامپ با خاورمیانه‌ای مواجه است که بسیار متفاوت از خاورمیانه‌ای است که پیشینیان او با آن دست به گریبان بودند.

برای چند دهه استراتژی مهار تلاش کرد ایران انقلابی را در انزوا نگه دارد زیرا ایالات متحده امریکا می‌توانست به مجموعه‌ای از دیکتاتورهای قدرتمند عرب متکی باشد. اما ایالات متحده به عراق حمله کرد و صدام حسین را از قدرت برکنار کرد - کسی که دنیای عرب برای مهار ایران به او متکی بود. امروز، آمریکا هنوز نتوانسته اتحادی پایدار با عراق جدید ایجاد کند، مصر هنوز زخم‌های خود را که در اثر بهار عربی سال ۲۰۱۱ متحمل شده درمان می‌کند و سوریه، سومین کشور بزرگ عربی، فقط نامی از آن باقی مانده است.

بنابراین ترامپ تصمیم گرفت برای حفظ نظم قدیمی به عربستان سعودی و امیرنشین‌های خلیج فارس توجه کند - کشورهایی که در طی دهه گذشته کمتر متحمل آسیب شده بودند. اما این پادشاهی‌ها نیاز به پیوند با کشورهای عربی بزرگ‌تر دارند – کشورهایی که اکنون آشفته هستند. در واقع پادشاهی‌های خلیج فارس بدون ارتباط با عراق، سوریه و مصر فاقد قدرت نظامی برای کمک به آمریکا جهت ادامه درگیری‌های چند ساله خود با ایران هستند، چه رسد به اینکه موفق شوند یا بتوانند نفوذ منطقه‌ای تهران را محدود کنند. به عنوان مثال، تلاش سعودی برای محکوم کردن نفوذ ایران در یمن تبدیل به یک باتلاق شده و این امکان را برای ایران فراهم نموده تا بتواند در شبه جزیره عربستان نفوذ کند.

علاوه بر این، امیرنشین‌های خلیج فارس که خط مقدم استراتژی مهار امریکا علیه ایران محسوب می‌شوند، با یکدیگر متحد نیستند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی با قطر نزاع دارند و این مهم باعث ایجاد شکاف بین پادشاهی‌های خلیج فارس شده، سنی‌های منطقه را تقسیم کرده و امید آمریکا مبنی بر اینکه آنها علیه ایران شیعه متحد خواهند شد را تضعیف کرده است.

شورای همکاری خلیج فارس، که آمریکا به عنوان یک دژ بزرگ منطقه‌ای علیه ایران ایجاد کرد، اکنون فقط نامی از آن باقی مانده است. این شورا همچنان به محاصره قطر ادامه داده و عمان و کویت را به عنوان تهدید فوری‌تر علیه عربستان سعودی به جای ایران محسوب می‌کند. برای قطر، عمان و کویت، ایران وزنه ای است که برای محافظت از آنها در برابر عربستان سعودی لازم است. عربستان سعودی، قطر، عمان، کویت و امارات می‌توانند پایگاه‌های نظامی خود را در اختیار آمریکا قرار دهند، اما با توجه به حمله اخیر هواپیماهای بدون سرنشین به تأسیسات نفتی عربستان سعودی، هیچیک از آنها به تنهایی توان مقابله با ایران را ندارند. علاوه بر این، این پادشاهی‌ها که نگران تأثیر جنگ بر اقتصاد خود هستند، عاقلانه تر تصمیم می‌گیرند، برای مثال امارات متحده عربی به منظور کاهش تنش با ایران، کانالهای ارتباطی با ایران گشوده است.

قطعاً پادشاهان عرب از فشار آمریکا بر ایران حمایت خواهند کرد، اما آنها به دنبال تنش زدایی در روابط خود با تهران نیز خواهند بود. ایران نیز همان کشوری نیست که استراتژیست‌های آمریکایی در اوج استراتژی مهار با آن دست و پنجه نرم می‌کردند.

اعتراضات داخلی در ایران ممکن است واشنگتن را متقاعد کند که فشار بیشتر می‌تواند جمهوری اسلامی را از بین ببرد. اما دولت ایران تا آن اندازه که واشنگتن تصور می‌کند ضعیف نیست و ترور سردار سلیمانی نظام سیاسی ایران را بیش از پیش تقویت کرده است. در مراسم وداع با سردار سلیمانی، جهان شاهد جمعیت عظیمی بود که برای عزاداری این سردار ایرانی جمع شده بودند و به توانایی خودشان برای شکست ایالات متحده امریکا اعتماد داشتند.

رئیس جمهور ترامپ هنوز درک نکرده است که موقعیت ایران امروز در منطقه، قوی‌تر از زمانی است که ایالات متحده امریکا شروع به تهدید علیه آن نمود. ایران پیوندهای فرهنگی عمیقی با مسلمانان شیعه منطقه دارد، کسانی که جهت رسیدن به قدرت در نظم منطقه‌ای جدید به تهران تکیه می‌کنند. ایران همچنین مدت‌هاست که جهت جلوگیری از فشارهای امریکا به شبکه ای از شبه نظامیان در منطقه متکی است.

شبه نظامیان می‌توانند جنگ داخلی و شورش را آغاز کنند و ایران سرمایه‌گذاری‌های استراتژیک بر بخش شبه نظامیان منطقه دارد که می‌تواند جنگ‌های نیابتی آن در عراق، سوریه و یمن را انجام دهد.

در تحولی دیگر، ترامپ در سال ۲۰۱۸ باعث شکست سیاست مهار علیه ایران شد، هنگامی که او ایالات متحده امریکا را از پیمان بین‌المللی هسته‌ای (برجام) که در سال ۲۰۱۵ با ایران امضا کرده بود، خارج کرد. اکنون، ایران به برنامه هسته‌ای خود بازگشته و همچنین سرمایه گذاری عظیمی در بخش موشک‌ها، هواپیماهای بدون سرنشین و قابلیت‌های سایبری انجام داده است. اخیراً، سقوط هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی و حمله به تأسیسات نفتی در عربستان سعودی به طور واضح به آمریکا نشان می‌دهد که ایران توانایی‌های نظامی فوق‌العاده‌ای دارد.

ترور سردار سلیمانی به ایران کمک کرده است همچنان در عراق مانده، توجه واشنگتن را از تلاش ایران جهت افزایش قدرت منطقه‌ای منحرف کرده و توجه عموم را به رفتار آمریکایی‌ها متمرکز کند. برای حاکمان ایران گزینه یک جنگ بدون پایان، به احتمال زیاد به شکل تحریک شورشیان منطقه، ممکن است گزینه‌ای قابل قبول باشد.

آنچه که می‌توانیم در این مقطع از ایران انتظار داشته باشیم این است که ایران، آمریکا را به عنوان تهدیدی بزرگ‌تر از هر نوع هرج و مرج منطقه‌ای می‌داند. از نظر ایران، حتی داعش و طالبان که بخش‌های بزرگی از خاورمیانه و جنوب آسیا را کنترل می‌کنند در مقایسه با حضور امریکا در خاورمیانه خیلی بد به نظر نمی‌رسند. بنابراین اگر آمریکا در منطقه باقی بماند، این کشور باید با بی ثباتی، جنگ‌های پروکسی، تروریسم، پناهندگان و بحران‌های سیاسی در گستره وسیعی از افغانستان تا شام (مدیترانه شرقی) مقابله کند.

برای مقابله و مهار ایران اکنون، ایالات متحده امریکا باید قدرت و ثبات را به جهان عرب بازگرداند. رئیس جمهور باراک اوباما فهمید که کاهش تنش با ایران عاقلانه‌تر از تلاش برای مبارزه با آن در دنیای شکسته عرب است. اگر اکنون در منطقه خاورمیانه یک درگیری از کنترل خارج شود، می‌تواند به معنای آغاز جنگ بی پایان دیگری باشد، این بار با کشوری ۸۰ میلیون نفری، خشمگین و متحد.

رئیس جمهور ترامپ و متحدانش ممکن است اقدام اخیر وی را پیروزی تلقی کنند، اما سرانجام ثابت خواهد شد که این یک اشتباه بزرگ بوده است. ترامپ باید استراتژی‌ای بادوام و فراتر از «تقابل و مهار» را اتخاذ کند - استراتژی که باعث درگیر شدن آن در جنگی بی پایان در خاورمیانه نشود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.