تحولات لبنان و فلسطین

۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۲
کد خبر: 689356

یادداشت/

ماجرای سیل و جاده‌ها

عباسعلی سپاهی یونسی

مشکل اصلی بیشتر روستاهایی که در این چند روزه سیل به آن‌ها سر زده‌ایم نداشتن جاده آسفالته و گیر افتادن آن‌ها در محاصره آب حتی پس از عبور سیل بوده است. شاید این موضوع ناشی از این باشد که کوچک بودن خیلی از این روستاها با جمعیت ۳۰ یا ۴۰ خانواری موجب شده متولیان امر از خیر جاده‌سازی برای روستاهای پراکنده و بسیار زیاد منصرف شوند، اما این غفلت خود را در زمان سیل خوب نشان داده است.

قدس آنلاین: مشکل اصلی بیشتر روستاهایی که در این چند روزه سیل به آن‌ها سر زده‌ایم نداشتن جاده آسفالته و گیر افتادن آن‌ها در محاصره آب حتی پس از عبور سیل بوده است. شاید این موضوع ناشی از این باشد که کوچک بودن خیلی از این روستاها با جمعیت ۳۰ یا ۴۰ خانواری موجب شده متولیان امر از خیر جاده‌سازی برای روستاهای پراکنده و بسیار زیاد منصرف شوند، اما این غفلت خود را در زمان سیل خوب نشان داده است.

یادم هست برای رفتن به روستای «جنگارک پایین» باید پاچه‌ها را بالا می‌زدیم و از آب رد می‌شدیم؛ آن هم آبی که عرض آن ۳ متری می‌شد، اما در بستری کانال‌مانند در جریان بود و همین سبب می‌شد موتور یا ماشین نتواند از آن عبور کند و این- یعنی وجود یک کانال خاکی که حالا آب در آن افتاده است- موجب قطع ارتباط مردم روستا با جهان بیرون از روستا شود و حتی یک هفته پس از فروکش کردن آب در بسیاری از مناطق باز هم ارتباط کامل برقرار نشود.

جاده‌هایی که از آن‌ها عبور کردیم تا کمک‌های مردم را به سیل‌زدگان برسانیم در مواردی نه تنها آسفالت نبود که چندین سال بود شن‌ریزی شده بود، اما به همان حال مانده بود. یکی از آن‌ها که خوب در خاطرم مانده، جاده‌ای بود که ما را به روستای «کودیم» می‌رساند. بخشی از راه شن‌ریزی شده بود. اول فکر کردم پس از سیل و از دست رفتن جاده، مسیر را شن‌ریزی کرده‌اند اما وقتی در تاریکی شب از جوان بلوچ پرسیدم، گفت اینجا چند سال است که همین طور مانده و آسفالت نمی‌شود. او از وضعیت بد جاده روستایشان می‌نالید که قلوه‌سنگ‌های بزرگی در آن دیده می‌شد و رفت‌و آمد موتور و ماشین روستاییان را مشکل می‌کرد. بخشی از جاده در نزدیک روستا کمی پست‌تر از بقیه مسیر بود و همین مسئله موجب شده بود در ۲۰۰متر از جاده، حجم زیادی از آب جمع و ورودی روستا بسته شود.

همسطح زمین بودن جاده در مسیرهای غیر اصلی و روستایی سبب شده در مناطقی به خاطر عبور سیلاب از یک سمت جاده به سمت دیگر شانه جاده گود شود. این اتفاق در بعضی مسیرها به خاطر عرض زیاد آبی که عبور کرده، به مسافت زیادی از یک سمت جاده آسیب زده است؛ یعنی هم شانه خاکی جاده از بین رفته و هم در جاهایی که عبور آب از روی جاده آسفالته بوده زیر آسفالت در کنار خالی شده و تهدیدی است برای جان آن‌هایی که در جاده تردد می‌کنند. وقتی می‌شود این خطر را بیشتر درک کرد که بدانیم مسیرها و جاده‌های روستایی کشورمان در برخی مناطق هم محل عبور دام و انسان است و هم محل عبور وسایل نقلیه.

وقتی وضعیت جاده‌های جنوب سیستان و بلوچستان را در سیل دیدم، یاد وضعیت مشابه در سیل خوزستان افتادم. یادم هست در یکی از روزها که مشغول رساندن کمک‌ها با ماشین‌های آفرود در روستایی گیر افتاده و در محاصره آب بودیم، بر اثر شسته شدن شانه خاکی مسیر یکی از ماشین‌های آفرود چپ شد و گرچه خسارت جانی نداشت اما برای بیرون آوردن ماشین وقت زیادی از گروه هدر رفت.

حالا در سیل سیستان باید پیش از اینکه شاهد حوادث ناگوار بر اثر خراب شدن جاده‌ها باشیم دست به تعمیر این مسیرها زد. هر چند همین شب قبل دوستم در روستای «وشنام دری» عکسی از چپ شدن ماشین در یکی از همین مسیرها را برایم فرستاد.

سیل سیستان و بلوچستان این نکته را یادآوری کرد که باید حواسمان به راه‌ها و جاده‌ها هم باشد. نباید اجازه داد جمع شدن آبی با عمق ۳۰سانت و عرض ۳ متر در کانالی خاکی، رفت و آمد به یک روستا را با مشکل مواجه کند. مهم‌تر از همه این‌ها پیش از اینکه شاهد چپ شدن ماشین دیگری باشیم باید دست به مرمت جاده‌ها در مسیرهای روستایی بزنیم. سیل سیستان و بلوچستان خوشبختانه تلفات انسانی نداشته است؛ پس کوتاهی نکنیم و نگذاریم جاده‌های خراب شده در سیل، جان انسان یا انسان‌هایی را بگیرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.