امسال جشنواره تصمیم گرفت برای همدردی با مردم سیلزدۀ سیستان و بلوچستان، عزم سفر به زاهدان کند و ضمن برگزاری مراسم ملی پایان جشنواره در این شهر، کتابهای ارسال شده برای جشنواره را به کتابخانههای استان تقدیم کند. به عبارت دیگر هم زاهدانیها امسال کاروانی از شاعران ایران را میزبان خواهند بود و در کنار آنها از شعر و فجر خواهند گفت و هم خیری به کتابخانههای استان میرسد و دوستداران شعر و کتاب در نقاط مختلف این استان به تازههای ادبیات امروز ایران دسترسی خواهند داشت.
جشنواره امسال با برنامه ریزی خوبی همراه بود. انتخاب به موقع دبیران اجرایی و علمی جشنواره و نیز هیأت داوران بخشهای مختلف باعث شد دوهفته به پایان جشنواره، جلسات تخصصی برای انتخاب برگزیدگان به نتیجه برسد و نامزدها و برگزیدگان مشخص شوند. اگرچه امسال به دلیل مشکلات مالی امکان برگزاری محافل شعری زیادی برای جشنواره مقدور نشد و به جز افتتاحیۀ جشنواره در اصفهان، یک محفل شعر دیگر در کرمان و بر سر مزار شهید سپهبد سلیمانی برگزار شد و قطار جشنواره با همین دو محفل به ایستگاه پایانی خود در زاهدان رسید.
یکی از مسائلی که امسال برگزاری جشنواره را تحت تأثیر نسبی قرار داد، انتشار فهرستی از شاعرانی بود که اعلام کرده بودند در جشنواره حضور نخواهند داشت. ماجرا از آنجایی شروع شد که یکی از شاعران مقیم شهرستان با ارسال درخواستی برای پیوستن به کمپین تحریم جشنواره فجر از شاعران دعوت کرد این جشنواره و دیگر جشنوارههای دولتی را تحریم کنند. این شاعر که خود در بسیاری از جشنوارهها و کنگرههای شعر دولتی در سالهای قبل شرکت کرده بود و حائز رتبه هم شده بود، از دیگر شاعران خواسته بود به عنوان داور و شرکت کننده در جشنواره شعر فجر حضور نیابند.
این پویش زمانی اعلام شد که هیأت داوران جشنواره انتخاب شده بودند و سرگرم داوری آثار بودند در نتیجۀ همۀ کسانی که به این پویش پیوسته بودند عملاً داور جشنواره نبودند! به عبارت دیگر کسانی اعلام کرده بودند داوری جشنواره را نخواهند پذیرفت که به عنوان داور جشنواره انتخاب نشده بودند. تنها یکی از شاعران اعلام کرد که پیشتر داوری به او پیشنهاد شده اما او نه حضور و نه داوری کتابش را در این جشنواره دولتی نپذیرفته است. البته این شاعر قبلاً برگزیدۀ جشنواره دولتی پروین اعتصامی شده بود و اعتراضی به این جشنوارۀ دولتی خاص نداشت.
برای شرکت در این دورۀ جشنوارۀ شعر فجر کسانی امکان حضور داشتند که در سال 1397 کتاب در حوزههای شعر بزرگسال، شعر کودک و نوجوان و نقد شعر منتشر کرده بودند. نکتۀ جالب توجه این است که کسانی در این پویش شرکت کردند که در این سال کتاب شعری منتشر نکرده بودند! از این جالب تر اینکه کسانی که حتی کتاب شعری منتشر نکرده بودند یا در ایران نبودند هم جشنواره را تحریم کردند. به عبارت دیگر کسانی که نمیتوانستند در جشنواره شرکت کنند، در جشنواره شرکت نکردند! خوب بود اگر دوستان شاعر قصد انجام یک حرکت مدنی اعتراضی داشتند، دست کم در این اعتراض مدنی از شیوۀ فریب و جعل استفاده نمیکردند. خوب بود یکی از اعضای هیأت علمی جشنواره که اعلام کرد از جشنواره کنار کشیده است، با صداقت میگفت زمانی از کار در هیأت علمیجشنواره کنار کشیده است که این هیأت با انتخاب دبیر و داوران دیگر عملاً به کار خود پایان داده بود!
خیلی خوب است شاعرانی که امروز با صدای بلند اعلام کرده اند از حضور در جشنوارههای دولتی انصراف داده اند، بیان کنند این انصراف برای همیشه است؟ یعنی سال آینده که کتابی منتشر کردند، باز هم در جشنواره نخواهند بود؟ ضمناً خوب است با صراحت بگویند این انصراف شامل همۀ ارتباطات با وزارت ارشاد است؟ شامل وام اهل قلم، بیمۀ نویسندگان و درخواست مدرک معادل هم میشود؟ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیهم خوب است میزان دریافتیها از وامهای اهل قلم و اعطای مدرک معادل را با شفافیت اعلام کند تا مشخص شود این اعتراضها و تحریمهای هیجانی چقدر صادقانه و واقعی است.
انتهای پیام/
نظر شما