قدس آنلاین: نمایش «مجلس قتل رئیس جمهور» به کارگردانی امیر امیری اجرایش را از 22 دی ماه در تماشاخانه مهرگان آغاز کرده است. این نمایش روایتی است از مکافات نفاق و دوروئی. مکافات جنایت همیشه مرگ نیست، گاهی نفرینی میشود که تا پایان جهان مانند بختک بر تن و روح جنایتکاران مسلط میشود.
کامبیز نیک آمیز، آرزو اولیائی، مهشاد بهبودی، محدثه بهمنی، مینا ترکمن، فریاد جودی، محمد مهدی حاجی علی، مهدی خاوری، پوریا فرجی، حمید فردین، مریم قریشی، نازنین زینب نصیری بازیگران این نمایش هستند. این نمایش شهریور ماه نیز در تماشاخانه سرو اجرا خوانی شد.
امیری، به گفته خودش سعی کرده اثری انقلابی و جدی را در یک تماشاخانه خصوصی بدون حمایت دولت به صحنه ببرد، در گفتوگو با فارس عنوان کرد: همواره برایم دغدغه بوده است که بفهمم آیا بین هنر اصیلِ متفکر و هنر متکی بر گیشه میشود پیوندی برقرار کرد؟ هر چند در هنرهای ایرانی مانند خوشنویسی این مسئله اتفاق میافتد اما در سینما و تئاتر تا بوده چنین بوده که هنر متکفر که داعیه دار ارزشی و تفکری است میباید از طریق نهادهای دولتی و غیر دولتی حمایت میشدند و امیدی به بازگشت سرمایه اولیه نداشتند و از طرف دیگر بازگشت سرمایه فقط و فقط برای آثاری رخ میداد که جنبه تفننی داشته و جز پر کردن وقت خلق الله فایدهای دیگر ندارند.
وی در ادامه افزود: امروزه اکثر فیلمهای سینمایی و نمایشهایی که تولید میشود برای خود رسالتی جز تفنن و وقت گذرانی قائل نیستند، نمایشهایی که امروز در سالنهای خصوصی به روی صحنه میرود حتی اگر به ظاهر نویسندگان بزرگی مانند میلر و چخوف داشته باشند، در پروسه ترجمه و دراماتوژی و بازنویسی باید تبدیل به آثاری پر از طنزهای سطحی و متلکهای جنسی شوند تا بتوانند در سالنهای خصوصی برای خود مخاطب جمع کرده و تهیه کننده و عوامل را به نان و نوایی هرچند اندک برساند.
امیری اظهار داشت: در زمانی نه چندان دور صِرف حضور بازیگران مشهور سینما و تلویزیون در یک اثر میتوانست فروش گیشه را برای آن اثر تضمین کند در همان زمان اهالی هنر اصیل تئاتر بارها نوشتند و گفتند و فریاد زدند که حضور سلبریتیها در تئاتر در کوتاه مدت درآمد سالنهای خصوصی را افزایش میدهد ولی در طولانی مدت به هنر اصیل تئاتر ضربه خواهد زد چرا که دیگر مخاطب برای دیدن تئاتر به سالن نمیآید فقط برای تماشای سلبریتیها می آید.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر دیگر تنها مشکل تئاتر حضور سلبریتیها نیست و حتی حضور سلبریتیها هم فروش یک نمایش را تضمین نمیکند، افزود: بخش عمدهای از مخاطبین تئاتر به طنز سطحی و طنز آمیخته با حرکات و دیالوگهای جنسی عادت کردهاند و دیگر با هر موقعیتی خنده شان نمیگیرد و با هر گره دراماتیکی ذهنشان را مشغول نمی نند، امروز بخشی از مخاطبین سالنهای خصوصی شبیه مخاطبین کمدیهای طنز شبانه شدهاند و از نمایشهای متفکر هم انتظار چنین صحنهها و دیالوگهایی دارند، امروزه سالنهای دولتی کم و در اختیار عده و گروهی خاص هستند و سالنهای خصوصی تبدیل شدهاند به سالنهای لاله زار قدیم و دیگر جایی برای نمایشهای فاخر در آنها نیست.
این کارگردان تئاتر یادآور شد: وقتی تصمیم گرفتم که نمایشی جدی و بدون عناصر مبتذل را در سالنی خصوصی به روی صحنه ببرم به این امر واقف بودم ولی باز فکر میکردم جریان تئاتر اصیل زنده است، میانگاشتم هنوز میشود کار خوب کرد و انتظار بازخورد خوب را داشت اما نمیدانستم که تئاتر و هنر در ایران اسیر جریانهای سیاسی است و این عوامل و سیاهی لشگرهای جریانهای سیاسیِ عمدتا اپوزیسیون هستند که چرخه تئاتر را می چرخانند.
وی با بیان اینکه هنوز جریان معتقد و متعهد به میهن در میان جامعه تئاتری غریب و بایکوت است، توضیح داد: قبلا نمیدانستم که هر اتفاق سیاسی میتواند بصورت کاملا مستقیم بر وضعیت تئاتر کشور تاثیر بگذارد، گویی که تئاتر امروز حیاط خلوت جریانات سیاسی است، اما ماجرا از آنجا جالبتر و البته واضح تر شد که سفیر انگلستان سردمدار اعتراضات به ظاهر مردمی به سقوط هواپیمای مسافربری به خاطر خطای انسانی شدند و برخی آرتیستهای پیشکسوت به تبعیت از ایشان عرصه تئاتر را برای اعتراضات خود انتخاب کردند و به گروههای تئاتری فشار آوردند که در وهله اول از شرکت در جشنواره فجر و سپس از اجرای عموم انصراف بدهند.
امیری در این باره افزود: چند ساعت مانده به اجرا زنگها و تهدیدها و تطمیعها شروع شد که چرا از اجرای عموم و شرکت در بخش خارج از مسابقه جشنواره تئاتر فجر انصراف نمیدهید و باید دهها دقیقه به ایشان توضیح میدادم که اولا یک حادثه در شرایط جنگی چه ربطی به تئاتر دارد و ثانیا اگر هنرمند تئاتری قرار است به کم کاریها و خطاهای انسانی در این مورد و موارد دیگر اعتراض کند – که وظیفه دارد این کار را بکند- باید زبان هنر را انتخاب کند و نه کنشگری سیاسی را.
وی همچنین اظهار داشت: متاسفانه این روزها تئاتر و به خصوص تئاتر جدی و متکفرانه قربانی حرکتهای سیاسی عدهای شده است که بواسطه نزدیکی به گروههای سیاسی ناگریز از کنشگری سیاسی هستند و لذا حال تئاتر و سالنهای نمایش و عوامل نمایشها خوب نیست، گروه نمایش مجلس قتل رئیس جمهور به همراه چندین نمایش دیگر در این زمانه پیش قدم شد تا چراغ نمایش را در این کشور روشن نگه دارد و حساب تئاتر را از کارناوالهای سیاسی و از کنشگری سیاسی جدا نگه دارد، هر چند اعتراض به کمیها و کاستیها و احیانا خیانت و نادرستیها را وظیفه ذاتی خود میداند و نمایش اخیر نیز به همین مسئله یعنی خائنین و نفوذیها در مراکز تصمیم گیری و امنیتی میپردازد.
امیری با بیان اینکه هنرمند تئاتر کشور و کسی که تئاتر را مانند خانواده خود و مانند عزیزان خود دوست دارد و صحنه تئاتر را به مثابه خانه خود میداند، از این نامردمیها و کارشکنیها، از کسادی و بی رونقی و تحریم تئاتر خسته نمیشود، توضیح داد: همانگونه که در سالهای سخت جنگ تحمیلی تئاتر زنده ماند، جامعه تئاتری زنده خواهند ماند و به کار خودشان ادامه خواهند داد اما چیزی که ما را خسته میکند این است که مدیران داعیهدار هنر اصیل تئاتر حتی برای دیدن نمایشی که با خون دل دهها نفر این روزها روی صحنه است قدم رنجه نکردند، چه برسد به اینکه فردی ککش بگزد که باید از چنین گروههایی حمایت کرد که آخرین حضورشان نباشد.
وی در پایان توضیح داد: اگر قرار باشد وضع تماشاخانهها و سرمایههای بخش خصوصی چنین باشد که حال هست، دیگر کسی برای دیدن تئاتر ارزشمند و حرفهای به سالنها نمیرود و روزی که جامعه از جذابیتهای سطحی اکنون سیراب شود، روزی که تئاتر به خاطر منافع اقتصادی سالن داران خصوصی هر روز تایمش کوتاهتر و ریتمش تند تر شود، دیگر تئاتری وجود نخواهد داشت، تئاتر به مثابه یک هنر انسانی و اخلاقی در حال احتضار است و اگر به دادش نرسیم پس فردا روزی دیگر زنده نخواهد بود.
انتهای پیام/
نظر شما