عباسعلی سپاهی یونسی/
یک هفته بودن در منطقه سیلزده دشتیاری در جنوب سیستان و بلوچستان برایم مشاهدات فراوانی را به همراه داشت؛ که به مشاهداتم از امدادرسانی به زلزلهزدگان در سرپل ذهاب، امدادرسانی به سیلزدگان خوزستان، امدادرسانی به زلزلهزدگان در سفیدسنگ خراسان رضوی و کمکرسانی به سیلزدگان در آققلا بندر ترکمن اضافه شد. شاید همین حالا که این مطلب را میخوانید، مأموریت امدادرسانان جمعیت هلالاحمر در مناطق سیلزده سیستان و بلوچستان به پایان رسیده باشد و این دوستان در حال برگشت به استانهای خودشان باشند که این امری طبیعی است. این سازمان مأموریت تعریف شدهای دارد و در همان چارچوب باید عمل کند، اما من و شما، گروههای جهادی و خیریهها به عنوان اهالی این سرزمین که بخشی دیگر از سرزمینمان دچار حادثه شده است میتوانیم در منطقه بمانیم و کار کنیم.
برای من به عنوان خبرنگاری که از نزدیک ماجرای سیل در سیستان و بلوچستان را لمس کردم و در کنار کمک در رساندن بستههای غذایی و بهداشتی به مردم، وارد خانههای بسیاری از روستاییان در روستاهای مختلف شدم، مهمترین بخش، پررنگ شدن مشکلات و محرومیتهای این استان به واسطه حادثه سیل است.
حالا میدانم بستههای غذایی که از نقاط مختلف کشور در چند روز به مناطق سیلزده رسید، در چند روز آینده تمام خواهند شد، بستههای بهداشتی که به روستاییان محروم اهدا شد در چند روز تمام میشود اما چیزی که تمام نخواهد شد و اگر آستین بالا نزنیم و برای حل آن کاری نکنیم تا سالهای سال باقی خواهد ماند، نداشتن آب آشامیدنی سالم، نداشتن حمام و سرویس بهداشتی، نداشتن کتابخانه و راه و جاده است. بنابراین هر قدر توان داریم باید در این بخش مصرف شود.
بخشی از این نیازها را باید دستگاههای حاکمیتی برطرف کنند. سیل سیستان باید تلنگری باشد برای این که در بازسازیها به این نکته توجه شود که این نخستین سیل در این منطقه نبوده و آخرین سیل هم نخواهد بود؛ پس باید به گونهای عمل شود که در حوادث غیرمترقبه بعدی کمترین خسارتها را شاهد باشیم. اما بخشی از کار را میتوانیم ما مردم با کمی تأمل و بررسی انجام دهیم. ساخت سرویس بهداشتی، حمام و کتابخانه برای کودکان مناطق سیلزده چند مورد ضروری و ماندگار است که میتواند تأثیر بسزایی بر زندگی مردم و بهخصوص کودکان داشته باشد. با هزینهای زیر ۵ یا ۶ میلیون تومان میتوان برای هر روستا یک حمام ساخت که همه اهالی روستا که در بسیاری از مواقع به ۱۰ یا ۲۰ یا ۳۰ خانوار میرسند، بتوانند از آن استفاده کنند و یا با ۲ میلیون تومان میشود برای اهالی سرویس بهداشتی ساخت که تا سالها بتوانند از آن استفاده کنند.
معتقدم احساسی بودن و نوعدوستی بالای ما ایرانیها هنگام امدادرسانی در حوادث غیرمترقبه بیش از هر زمانی خود را نشان میدهد؛ یعنی در زمان حوادث هر کسی به هر شکلی که فکر میکند درست است، میخواهد برای هموطنان آسیب دیدهاش کاری بکند و در این بین گاهی با وجود هزینه زیاد مالی نتیجه لازم گرفته نمیشود. یادم هست در یکی از روزها یک تریلی کمک رسید که بارش فقط پوشک بچه بود. میدانید این حجم از بار چندین میلیون تومان قیمت دارد. مادری که در روستایی دور افتاده به دلایل مختلف مالی، دسترسی آسان نداشتن و... برایتر و خشک کردن کودک نوزادش از پارچه به جای پوشک استفاده کرده است، حالا یک هفته هم پوشک استفاده میکند و با تمام شدن پوشکها به همان روال گذشته برمیگردد در حالی که خیّر محترم میتوانست با هزینه خرید و ارسال این حجم از پوشک کارهای ماندگاری برای روستاییان انجام دهد.
کوتاه سخن اینکه حالا و با فروکش کردن سیل باید به فکر محرومیتزدایی جدیتر از سیستان و بلوچستان باشیم. باید با دوری از حرکتهای احساسی و در کنار هم، قدمهای اساسی برای این بخش از کشورمان برداریم.
نظر شما