رضا استادی، منتقد تلویزیون و سینما با اشاره به عملکرد صدا و سیما در ایام نوروز اظهار کرد: در حال حاضر که ما با هم گفت و گو میکنیم چند روز از پایان تعطیلات رسمی نوروز گذشته و قاعدتا باید کندکتور تلویزیونی تغییراتی کرده باشد و مثلا برنامه های صبحگاهی به کنداکتور تلویزیون اضافه شده باشد یا مثلاً سریال شبانهای در شبکه یک سیما پخش شود اما چنین اتفاقی رخ نداده و بخشی از برنامههای مهم در تلویزیون غایب است. موضوعی که به نظر میرسد ناشی از یک بی برنامگی است و این مشکل قابل تعمیم به برنامه های دیگر نیز هست.
وی در مورد سریال های نوروزی اظهار کرد: همچنان این روزها دو سریال نورزی از تلویزیون پخش می شوند اما شبکه اول سیما با پایان سریال پایتخت، به جای پخش پشت صحنه سریال با وجود اطلاع رسانی، برنامه نگاه یک را پخش کرد و در شبهای بعد نیز نقد این سریال را به شیوهای غیر حرفهای و کاملا یک طرفه به روی آنتن برد. همه چیز حکایت از یک آشفتگی عجیب و غریب دارد و شبکهای که به مردم قول پخش یک برنامه را میدهد، به قول و قرارهای خود پایبند نمیتواند باشد.
استادی در ادامه یادآور شد: به نظرم این روزها بسیار مهم هستند و دست کمی از ایام عید ندارند چرا که از سوی تعطیلات تداوم دارد و از طرفی برخی اداره ها و سازمان ها فعالیت خود را آغاز کرده اند. چنین شرایطی نیازمند کندکتور خاصی است اما شاهد انسجام در آن نیستیم و در واقع هر شبکه ساز خودش را میزند. در طول ایام عید هم آن چه از تلویزیون پخش شد تفاوتی با سال های گذشته نداشت و مسئله کرونا فقط در قالب برنامههای زنده و ترکیبی نمود داشت. طبق روال هر ساله، امسال هم چند سریال و مسابقه از تلویزیون پخش شد و با این که تلویزیون ادعا می کند در خط مقدم مبارزه با کرونا ایستاده اما در برنامه هایش حداقل تطبیق با این فضا وجود داشته است.
این منتقد در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: در مورد فیلم های سینمایی که از تلویزیون پخش شده هم باید گفت مخاطب عمدتاً توقع دارد از تلویزیون فیلم ایرانی جذاب ببیند و اینکه تلویزیون یک سری فیلم خارجی را بدون در نظر گرفتن کپی رایت دوبله میکند و روی آنتن میبرد، توقعی نیست که مخاطب از تلویزیون داشته باشد زیرا مخاطب می داند اغلب این فیلم ها به شکل گسترده ممیزی شده و او ترجیح می دهد نسخه غیرممیزی شده را از اینترنت دانلود و تماشا کند. فیلمهای ایرانی هم که از تلویزیون پخش شد آثار محدودی بود که اغلب فاقد عنصر جذابیت بود و کمتر اثر جذابی در میان آن ها به چشم میخورد.
استادی یادآور شد: امسال تعطیلات طولانی داشتیم و شرایط روانی خاصی هم بر جامعه حاکم بود و همه اینها مسئولیت و وظیفه تلویزیون را تشدید کرد اما آیا تلویزیون توانست از این شرایط سربلند بیرون بیاید؟ به نظرم عملکرد تلویزیون نه تنها تفاوتی با سال های گذشته نداشت بلکه حتی ضعیف تر هم بود و ثابت کرد تلویزیون رسانه ای است که فقط در شرایط عادی می تواند کارکرد داشته باشد و اگر شبکه های VOD و سامانه های آنلاین پخش فیلم نبود، مردم هم عملاً سرگرمی خاصی نداشتند و این شبکه ها به نوعی جای خالی تلویزیون را در این ایام پر کردند.
وی درباره نسخه های متفاوت و تغییریافته فیلم های سینمایی ایرانی مانند «قصر شیرین» که در ایام نوروز از تلویزیون پخش شد، اظهار کرد: نگاه صدا و سیما به برنامه سازی یک نگاه پیمانکاری است و صرفاً پخش کردن یک اثر و پُر شدن یک تایم مورد نظر آنهاست اما این که چه اثری و با چه کیفیتی پخش شود و چه اثری بر مخاطب داشته باشد، موضوعی نیست که به آن فکر شود. پخش فیلم «قصر شیرین» با حرج و تعدیل کار کاملاً غلط اندر غلط است. این فیلم اصلاً مناسب پخش از تلویزیون نیست و فیلمی است که باید در شرایط خاص و در شرایطی مانند سینما تِک تماشا شود و اساساً تماشای آن برای مخاطبی که درگیر کرونا و خانه نشینی شده جذابیتی ندارد. در مورد فیلمهای دیگر به نظرم «شبی که ماه کامل شد» تطبیقی نسبی با این شرایط داشت و می توانست برای مخاطب جذاب باشد. اما شخصاً فیلم هایی که در VOD تماشا کردم آثار بسیار خوبی بودند و اگر از تلویزیون پخش می شدند می توانستند شور و نشاطی را در مخاطبان ایجاد کنند. به طور مثال «خداحافظ دخترشیرازی» ساخته افشین هاشمی فیلم بسیار خوبی بود، یا بسیاری از فیلم های کلاسیکی که سامانه های آنلاین نمایش می دهند اما تلویزیون سبد محدودی از محصولات ایرانی را در این ایام پخش کرده که چندان جذاب نیست.
استادی در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به این سوال که اغلب فیلمهای طنز سینمایی با در نظر گرفتن مولفه های پخش در تلویزیون همخوانی ندارد، گفت: این را که فیلم های کمدی که در سینما ساخته می شوند چندان مناسب پخش در تلویزیون نیستند، باید با یک سؤال بررسی کرد. آیا سریال «پایتخت» مناسب پخش از تلویزیون است؟ یعنی اگر بخواهیم با یک نگاه ممیزی حاکم بر سینما و تلویزیون این سریال را ممیزی کنیم آیا این سریال از امتیازات لازم برای پخش تلویزیونی برخوردار است؟ مسلماً خیر.
وی افزود: اما این قاعده ای است که تلویزیون برای خودش قائل است و در مورد فیلمهای کمدی سینمایی با عنوان این که برای پخش در تلویزیون مناسب نیستند آنها را رد میکند و دقیقاً همان موارد، عیناً در سریال های تلویزیون تکرار میشود و هیچ مشکلی هم پیش نمیآید. ممیزی در تلویزیون امری سلیقهای است و تلویزیون قاعده و قوانینی را وضع کرده و به بهانه این قواعد، آثاری را پخش نمی کند در حالی که شما مطمئن باشید اگر اتفاقاتی که در سریال «پایتخت» افتاد در یکی از فیلم های جشنواره فیلم فجر رخ می داد این موضوع مدت ها دستمایه بخش خبری ۲۰:۳۰ بود که سینما مبتذل شده است و... اما وقتی در تلویزیون چنین اتفاقاتی رخ میدهد، نه تنها واکنشی ایجاد نمیشود بلکه بلافاصله برنامه هایی پخش و آن را به شکلی توجیه میکنند.
استادی در ادامه اظهار کرد: به نظرم در شرایط خاصی مثل کرونا، قدری انعطاف و تغییر در سیاست گذاری ها لازم است که متاسفانه تلویزیون هیچ گاه این انعطاف را نسبت به مجموعه های خارج از ساختار خودش ندارد اما در مورد برنامه هایی متعلق به سازمان بعضاً انعطاف های عجیب و غریبی را شاهد هستیم.
وی گفت: بحث دیگری هم که در این جا مطرح می شود این است که ماموریت شبکه های تلویزیون فقط نمایش فیلم و سریال نیست و بخش عمده ای هم باید به مستند و برنامه های ترکیبی اختصاص یابد اما به غیر از «عصر جدید» و برنامه «ایرانگرد» برنامه دیگری از شبکه ها پخش نشد که بتواند متناسب با این شرایط باشد. ممکن است این برنامه ها برای نوروز سال ۹۰ جذاب بوده باشد اما سازگاری با این ایام ندارد.
وی با ارزیابی کیفی و محتوایی سریال های پخش شده در ایام نوروز تصریح کرد: هر سریالی یک سری معیار و چارچوب دارد مانند گروه بازیگران، تنوع لوکیشن، کلیتی که بر داستان حاکم است و ... که بر مبنای آن می توان میزان کیفیت آن را سنجید. به نظرم هر سه سریال «پایتخت۶»، «کامیون» و «دوپینگ» آثاری بودند که در یک سطحی درگیر رقابت با هم بودند. عمدتاً سریال ها جذابیتی را در خودشان دارند اما آیا این کارها به لحاظ استاندارد کلی و آن چیزی که ما از تلویزیون توقع داریم آثاری هستند که انتظار مخاطب را برآورده کنند؟ به نظرم پاسخ این سوال خیر است! زیرا آن چیزی که ما از تلویزیون می بینیم با آنچه در زندگی عادی جریان دارد تفاوت بسیاری دارد. بنابراین میتوان یک تعبیری را در مورد این آثار به کار برد که این ها عقب تر از فضای کلی حاکم بر جامعه هستند.
وی در ادامه افزود: اما «پایتخت» را می توان به شکل دیگری بررسی کرد. این سریال پیشنیه طولانی دارد و پس از ده سال و ساخت ۶ فصل و حجم گسترده ای از تبلیغات که تلویزیون برای آن در نظر گرفته به نسبت کارهای دیگر، باعث می شود که متمایز و خاص باشد. اما اگر همین تیم سریال دیگری بسازند و برخی از بازیگرانش هم در آن بازی کنند شما می بینید که اقبالی که به «پایتخت» شده نسبت به سریال دیگر صورت نمی گیرد. مثال واضح آن هم حضور بازیگران «پایتخت» در فیلم های سینمایی است که این فیلم ها فروش معمولی هم ندارند و این بازیگران و عوامل خارج از برند «پایتخت» هیچ کدام نمی توانند ظرفیت خاصی را برای فروش و اکران ایجاد کنند.
استادی در پایان خاطرنشان کرد: این را هم در نظر داشته باشیم که «پایتخت» برای تلویزیون تبدیل به یک موضوع بسیار مهم و جدی شده و مانند «عصر جدید»، «ماه عسل» و ... اینها آخرین خاکریزهای تلویزیون در مقابل شبکه های ماهواره ای هستند و تلویزیون هم حجم بسیار زیادی تبلیغات برایشان در نظر می گیرد و به آنها امتیاز می دهد تا این خاکریزها حفظ شود اما این بدان معنی نیست که «پایتخت» نسبت به هزینه مادی و معنوی که صرف تولید آن شده محصول عجیب و غریبی است. شاید اگر این فضا در اختیار برنامه سازان دیگر هم قرار بگیرد، آن ها می توانند آثاری جذاب تر از پایتخت و عصر جدید خلق کنند اما تلویزیون در این حوزه هم انحصاری عمل می کند.
انتهای پیام/
نظر شما