قدس آنلاین: «شبکه منوتو که بهمان حمله کرد، فهمیدیم کار دارد درست جلو میرود...» وسط گپمان به اینجا میرسیم، وقتی طلبه پر جنب و جوشِ مازندرانی ماجراهای عجیب و غریب این روزهایشان را شرح می دهد، از غسل آدمهایی که نزدیکترین اعضای خانوادهشان هم حاضر نیستند از ۱۰قدمی جنازهشان جلوتر بیایند، میگوید: «به عمرم فکر نمیکردم یک روز توی یک قبر عمیق من باشم و یک جنازه غریبه و تلقینِ تنهایی...» روزگار اما انگار خواسته باشد حساب و کتابها را به هم بزند، ۴۰-۳۰ تا از طلبههای شمالی را کشانده پای کارِ کاری که به حساب و کتاب عادی روزگار هیچوقت نباید پیش میآمد. روایت حجتالاسلام رضاپور از این ماجراهاست؛ ماجراهای این روزهای کرونایی که زندگی آنها را حسابی دستخوش تغییر کرده.
قصه روزهای جهادی آقای رضاپور از کجا شروع میشود؟ خیلی سال است از این کارها میکنید؟
خب راستش من سالهاست کارهای تبلیغی میکنم. از خیلی سال پیش هم بخشی از کارم فعالیت تربیتی بوده در فضاهای دانشآموزی و دانشجویی. همزمان مسئولیت اتحادیه انجمن اسلامی دانشآموزان مازندران را هم بر عهده داشتهام و به همین خاطر همیشه در مدرسهها بودهام و دانشگاهها و خوابگاهها و اردوها.
در اتفاقات مشابه چطور؟ حالا ماجرای این کرونا که خیلی عجیب و غریب است، ولی در اتفاقات سالهای قبل درگیر فعالیتهای جهادی نبودید؟
بوده ایامی که به فراخور حوادث درگیر کمکرسانی در سیل و زلزله بودهایم. مثلاً پارسال همین موقعها درگیر سیل مازندران بودیم و خب بخش کوچکی از کار هم بر عهده حقیر بود. پس از آن هم خیلی کارها بوده که شاید از حوصله خارج باشد، ولی از جمله تشکیلاتی را همراه دوستان سر پا کردیم برای این مواقعی که نیاز به حضور جهادی طلبههاست، تا اینکه بالاخره رسیدیم به این بیماری کرونا.
خب پس حسابی توی استان مازندران سرتان شلوغ است.
بله دیگر. بچهها توی خانه «عمو» صدایمان میزنند. (میخندد)
توی ماجراهای این ویروس از کجا کار را شروع کردید؟
راستش را بخواهید هیئت ثارالله ساری که من بیشترین ارتباط را با آنها دارم، یک قرارگاهی دارند با عنوان «معینالضعفا» که در این ایام مشغول شدند به تولید مواد ضدعفونیِ بهداشتی و ماسک. کار از این قرارگاه شروع شد. یعنی ما بر اساس فرمولی که از دوستانمان در مجموعه بهداشت گرفته بودیم، شروع کردیم به تولید مواد ضدعفونی در فضای هیئت. بعد هم این اقلام به همراه ماسکهای تولید شده در بین مردم استان توزیع شد. شروع این کار هم از ۱۲ اسفند بود. اوایل یک روز در میان کارگاه هیئت فعال بود. همزمان هم ضدعفونی معابر و بیمارستانها را انجام میدادیم. اینها بود تا تحویل سال. وارد سال جدید که شدیم اما فعالیتمان بیشتر معطوف شد به تغسیل اموات کرونایی.
ایده رفتن به سمت فعالیت برای اموات کرونایی از کجا آمد؟
آغاز کار از اینجا بود که فهمیدیم تأکید برخی علمای استان و ائمه جمعه این است که طلبهها باید کار روی زمین مانده خودشان را که تغسیل و تدفین اموات کرونایی است، انجام دهند. خود من هم چون یکی از نزدیکانم را در همین ماجرا از دست داده بودم، به طور مستقیم درگیر این ماجرا بودم و میدانستم که دفن این بندگان خدا به صورت دقیق انجام نمیشود. یعنی نه غسل و نه تیمم و نه کفن و حتی نماز و دفن درست و حسابی. برای همین تلاش کردیم که ورود کنیم. اول از همه هم متوجه شدیم که یک مقاومتهایی هم درباره غسل اموات وجود داشت. برای همین اول کار تدفین را شروع کردیم تا کار درست و حسابی پا بگیرد. وقتی هم که دیدیم طلبهها به اندازه کافی پای کار آمدهاند، یک مجموعه استانی با عنوان قرارگاه موسی بن جعفر(ع) راه انداختیم. اینجا بود که دیگر تلاش کردیم علاوه بر کفن و دفن، بحث غسل هم آغاز شود. الحمدلله هم یکی یکی در شهرها غسل اموات راه افتاد و الان فکر نمیکنم در استان مازندران جایی باشد که اموات کرونایی را بدون غسل دفن کنند. خوشبختانه همه کارها هم توسط خود طلبههای خواهر و برادر انجام شد و همه هم به صورت جهادی و رایگان آمدند پای کار. حتی همین الان هم که با هم گپ میزنیم، بچهها تازه از غسل اموات برگشتهاند.
برای این فعالیت چند طلبه درگیر هستند؟
توی کل استان تقریباً ۵۰-۴۰ طلبه در گروههای چهار، پنج نفره مشغولند و به صورت گردشی کار میکنند. خدا را شکر بعد از شروع کار خیلی زود طلبههای خواهر هم به جمع ما اضافه شدند و این موجب شد بحث غسل اموات خواهر هم روی زمین نماند. برای همین خیلی زود با کمک آرامستانها در هر شهری یک غسالخانه را به صورت متمرکز مشخص کردیم.
و این کمک کرد تا مجموعههای دولتی که شاید اول مخالف کار بودند، پای کار بیایند؟
بله. الان کار به جایی رسیده که هر شب مراکز بهداشت تعداد فوتیها را به ما اعلام میکنند و ما هم غسل و کفن و نماز را پیگیری میکنیم. برای تدفین هم اگر محلِ دفن، طلبهای برای تلقین نداشته باشند، یک طلبه هم همراه جنازهها میفرستیم که کارهای شرعی مراسم را انجام دهد.
الان فعالیت همه طلبههای استان زیر نظر همین قرارگاه انجام میشود یا هنوز محلهایی هستند که مراسم کامل غسل و کفن در آنها به صورت شرعی برگزار نمیشود؟
خب پیش از ما در مشهد و قم و جاهای دیگر هم طلبهها پای کار آمده بودند، ولی گمان میکنم اینکه در یک استان با همه شهرهایش این کار بخواهد یکپارچه انجام شود، در هیچ کجا نبود. ولی شکر خدا به همت طلبههای استان الان در بهشهر، نکا، ساری، بابل، آمل، قائمشهر، بابلسر و خلاصه همه شهرهای استان طلبهها زیر نظر قرارگاه مشغولند.
انتهای پیام/
نظر شما