«عمر با برکت این عالم بزرگوار یکسره در راه علم و کسب و نشر معارف اسلامی و نیز مجاهدت سیاسی و اجتماعی و حضور فعال در مناصب رسمی نظام جمهوری اسلامی... مصروف گردیده است، همچنانکه سلوک فردی ایشان نمونه چشمنوازی از پارسایی و پرهیزگاری و بیاعتنایی به جاذبههای مادی را مجسم ساخته است...» اینها بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت آیتالله ابراهیم امینی است. با این وجود اگر هنوز دارید توی ذهنتان دنبال تصویر یا توصیف دیگری از مرحوم میگردید من کمکتان میکنم. آیت الله ابراهیم امینی همان آیتاللهی است که اردیبهشت ۹۶ عکس شکار نشدهای از او در سالن انتظار بیمارستان علی بن ابیطالب(ع) قم منتشر شد که خیلی ساده، بدون مرید، محافظ و... در نوبت ویزیت پزشک نشسته است.
از نجفآباد به نجفآباد
سال ۱۳۰۹، فقط پنج سال داشت که پدرش را از دست داد. پدری که زندگانی خود و خانوادهاش را با کشاورزی و باغداری در نجفآباد اصفهان تقریباً بهسختی میگذراند. حالا پدر رفته بود و «ابراهیم» و خانواده باید با اجاره مختصری که از تنها ملک باقی مانده از پدر میگرفتند، زندگی را باز هم سختتر بگذرانند. آن هم خانوادهای که پیش از این با وجود زندگی نه چندان رو به راه، در نجفآباد به خیّری و کمک رساندن به محرومان، سرشناس بودند. ابراهیم با وجود علاقه به دروس حوزوی، تا کلاس ششم ابتدایی را در مدارس غیردولتی و شبانه گذراند و سرانجام در ۱۷ سالگی با وجود مشکلاتی که سرراهش بود نظر مادر را جلب کرد تا برای ادامه تحصیل، به قم برود و در مدرسه «حاج ملا صادق» ساکن شود. روزگار اما اوضاع سختتری را برایش رقم زد. ایران به دست متفقین اشغال شده و اوضاع اقتصادی و اجتماعی بسیار رقتبار بود. حتی خیلیها که پیش از این مشکلی برای معیشت نداشتند به دردسرو تنگدستی افتاده بودند. ابراهیم که مدتی را در قم پای درسهای امام(ره) و آقا حسین قمی نشسته بود وقتی برای تعطیلات تابستانی به نجف آباد برگشت، به دلیل کمبود ارزاق عمومی، مشکلات معیشتی و... دیگر نتوانست به قم برگردد و درسش را دنبال کند.
۶ سال
مرحله دوم زندگی و تحصیلاتش به دلیل مشکلاتی که گفتیم به مدت ۶ سال گره میخورد به حوزه علمیه اصفهان... تا اینجای مطلب، زندگی آیت الله ابراهیم امینی ساده و معمولی و مانند بسیاری دیگر از طلاب است و به نظر میرسد نکته برجستهای ندارد. منتها بگذارید همین اول، بخشی از یک نامه و سند تاریخی و خاطرهانگیز را بیاوریم تا یادمان باشد، آیتالله تازه درگذشته آنچنان هم که ممکن است تا حالا فکر کرده باشید از شخصیتهای در حاشیه و در سایه معاصر نیست. امام(ره) ۵۷ سال پیش در نامهای اجازه در امور حسبیه و شرعیه را برای مرحوم آیتالله ابراهیم امینی صادر کرده بودند. آن طور که برخی سایتهای منتشرکننده این نامه نوشتهاند، متن این اجازهنامه نشان میدهد بنیانگذار جمهوری اسلامی چه نگاهی و چقدر اعتماد به آیتالله امینی داشته است: «جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقه الاسلام والمسلمین، آقای آقا میرزا ابراهیم امینی نجفآبادی- دامت افاضاته- که مدتها عمر شریف را در علوم دینیه صرف نمودهاند و بحمدالله تعالی به مراتب فضئیل و فواضل نائل و به وثاقت و صلاح و سداد موصوف میباشند، از قِبَل حقیر مجازند در تصدی امور شرعیه و حسبیه که تصدی آن در عصر غیبت ولی امر(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) ... و نیز مجازند در اخذ سهم مبارک امام- علیهالسلام- و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد، و صرف ثلث ما بقی را در اعلای کلمه حق و ایصال به محالّ مقرره شرعیه و ایصال بقیه را نزد حقیر برای صرف در حوزه علمیه...».
ماجرای امام موسی صدر
البته دو نامه دیگرهم درباره ایشان هست. نامه نخست، تاریخی نیست و از جمله شایعههای همین چند سال اخیر است که آخرین بار در سال ۱۳۹۶ منتشر شد و ادعا داشت متن نامه اعتراضی عضو مجلس خبرگان، آیتالله امینی، به رهبر انقلاب است. مرحوم امینی اما در تیر ۹۶ گفت: «من به هر طریق که توانستم و ممکن بود این نامه را تکذیب کردم؛ از مسئولان هم خواستم تا عوامل انتشار این نامه دروغ را شناسایی کنند، چرا که این توطئه علیه بنده بود و از اساس صحت نداشت...».
نامه یا همان تلگراف دوم را البته میشود تاریخی دانست، چون از جمله اسناد به دست آمده از ساواک است. در تاریخ ۱۲ آبان سال ۱۳۵۷، ساواک در گزارشی از فعالیت علما و مدرسان حوزه علمیه قم در رابطه با مفقود شدن امام موسی صدر خبر میدهد و مینویسد: «روز جاری ۱۷ نفر از مدرسین حوزه علمیه قم ازجمله علی مشکینی، محمد فاضلی، احمد جنتی، علیگرامی، ابراهیم امینی، تلگرافی با متن زیر درباره سید موسی صدر به کنفرانس متشکله از نمایندگان دول عربی در بغداد مخابره نمودهاند...». در این تلگراف آیتالله امینی و دیگران از سران کشورهای اسلامی خواسته بودند به دلیل تلاش فراوان امام موسی صدر در مبارزه با اسرائیل، ماجرای ناپدید شدن ایشان را به جدیت و سرعت پیگیری کنند.
از تحصیل تا تدریس
مرحوم آیتالله امینی از سال ۱۳۲۶ دوباره به قم برمیگردد و تحصیلاتش را پی میگیرد. تحصیلاتی که همه مراحل را نیز پشت سرمیگذارد و در نهایت به تدریس وی در حوزه علمیه قم میانجامد. به جز کتاب «دادگسترجهان» که در سال ۱۳۴۴ مینویسد، ۲۰ کتاب دیگر هم از او در زمینههای مختلف منتشر شده است. آیت الله امینی به جز امامت موقت جمعه در قم و عضویت در جامعه مدرسین، نمایندگی امام(ره) در امور استانهای مختلف کشور را نیز به عهده داشته، با حکم امام(ره) عضو شورای بازنگری قانون اساسی کشور شده، نمایندگی امام در اجرای فرمان عفو را به عهده داشته، نایب رئیس مجلس خبرگان و رئیس دبیرخانه این مجلس بوده و همچنین در هیئت امنای دانشگاه امام صادق(ع) و مجمع جهانی علوم اسلامی عضویت داشته است.
نظر شما