قدس آنلاین: در دنیای امروز که همه شؤون زندگی آدمیزاد به فناوری و بخصوص فناوریهای ارتباطاتی گره خورده است، هیچ چیز حتی کرونا نمیتواند باعث شود انسانها از نیاز خود به ارتباط دست بکشند.
از قدیم هم گفتهاند که تا مستمعی نباشد، صاحب سخنی سر ذوق نمیآید. تا مخاطب نباشد، اثر هنری آفریده نمیشود. شاعر و داستان نویس و نقاش و موسیقیدان و... به داشتن مخاطبانشان زندهاند، حتی همان هنرمندانی که خود را پست آوانگارد میدانند و معتقدند هنوز مخاطبان به این درک نرسیدهاند که هنر آنها را بفهمند و از آن لذت ببرند، ته دلشان لک میزند برای یک لبخند و تأیید مخاطب، دیده ام که میگویم!
اینکه میبینید اگر شاعران از آسمان سنگ ببارد، خودشان را به شب شعرها و نشستهای شعری و انجمنهای ادبی میرسانند، فقط برای این نیست که در محضر بزرگان و استادان زانوی ادب به بغل بگیرند و از خرمن فضل بزرگان خوشه بچینند، بیش از نود و چند درصدش برای این است که بروند پشت تریبون و با صدای رسا و زیبای خود شعرشان را بخوانند و از جمه احسنت و آفرین بشوند و کیف کنند. کرونا که آمد بساط انجمنها و نشستها و شب شعرها را برچید. شاعران مجبور شدند به قرنطینه بروند و دیگر جلساتی نبود که فیض ببرند و فیض برسانند. این وضعیت را میشد یکی دوهفته تحمل کرد اما بیشتر از آن؟ یعنی شما شاعری را تصور کنید که بیش از یک ماه است، شعر برای دیگران نخوانده است؛ تازه شعر جدید هم داشته است، نه یکی و دو تا که به لطف قرنطینه، یک دیوان آثار منتشر نشده و در دفتر مانده روی دل شاعران مانده بود و منتظر روزنه ای بود که بیرون بریزد.
«لایو اینستاگرام» شد آن روزنه، اول یکی دو شاعر آمدند و شعری خواندند و با مخاطبانشان حرفی زدند. بعد یک گروه از شاعران و هنرمندان رشتههای دیگر کارشان شد «لایو گذاری» یعنی شروع کردند به برنامه ریزی و لیست دادن و مشخص کردن اینکه کدام شاعر کدام شب، میهمان لایو ماست. طوری شده بود که وقتی به اینستاگرامت میرفتی، انبوهی از خبر رسانی درباره لایوها به سمتت هجوم میآورد و بعد تازه باید یکی یکی از گوشه ای رد میشدی تا پر شالت به یکی از دوستان لایو گذاری شده برخورد نکند و گیر نیفتی.
به همین سادگی شاعری که راه ارتباطی اش با مخاطب، به دلیل وضعیت اجتماعی پس از شیوع بیماری کووید۱۹ قطع شده بود، راهی برای راه یافتن به خانههای مخاطبان خود یافت. دوباره شعرهایی را که روی دل و زبان شاعران مانده بود، مخاطبان شنیدند، برای شاعر استیکر گذاشتند و نظر نوشتند، شاعران حرف زدند، اظهار نظر کردند و خودشان را به چشم مخاطبانشان آوردند. به نظر میرسد کم کم جلسات شعری مجازی هم راه بیفتد و دیگر برای نقد شدن شعرهایتان لازم نباشد، حتی سوار تاکسی و مترو شوید بلکه از داخل خانه هم میشود با هم ارتباط برقرار کرد و جلسات کوچک و محدود نقد شعر هم گذاشت.
البته اینجا یک سؤال مطرح میشود، آیا بهتر نبود صدا و سیما از این وضعیت بهره برداری میکرد و به جای اینکه یک پلتفرم خارجی میزبان هنرمندان کشور ما باشد، خودش شاعران و نویسندگان و اهل هنر و ادب را به برنامههای زنده دعوت میکرد و از خانه هنرمندان با آنان ارتباط راه دور میگرفت و میان مخاطب و هنرمند اتصال برقرار میکرد؟ چرا بهتر بود ولی صدا و سیما نخواست و نکرد مثل همه کارهای دیگری که نمیخواهد و نمیکند!
نظر شما