تحولات لبنان و فلسطین

۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۲
کد خبر: 704162

هر وقت کسی را می‌بینم که دل و جرئتش قشنگ است، یادش می‌افتم...

رقیه توسلی

هر وقت کسی را می‌بینم که دل و جرئتش قشنگ است، یادش می‌افتم...

هروقت پرده‌های خاک گرفته هال، زبان‌درازی‌شان می‌گیرد...

و حریف درهای سُس که نمی‌شوم.

هروقت کسی حس شوخ‌طبعی‌اش گل می‌کند...

۱۰۰تا بیشتر را پشت فرمان که پُر می‌کنم...

اسم بستنی که می‌آید وسط...

توی دشت و کوه، چشمم می‌افتد به رمه چوپان‌دار و هروقت که...

به‌شدت فکرم، حول محور «علی» می‌چرخد که «بهاره» بی خبر از همه جا نویز می‌اندازد توی خلوتم و شماره‌ام را می‌گیرد.

بعدِ چاق سلامتی همیشگی می‌پرسم: حالا که با پای خودت آمدی بگو ببینم، شما کی‌ها یادِ من می‌افتی رفیق؟

می‌زند زیر خنده و می‌گوید: اِی به چشم عزیزم... فقط مطمئن نیستم طاقت شنیدنت بالا باشد یا نه؟

خاطرجمعش که می‌کنم تحملم کم نیست، تخته گاز می‌گوید: الله وکیلی، وقت‌هایی که از بغل شهر کتاب رد می‌شوم، توی جمع‌ها چفت کسی می‌نشینم که دو ساعت صُم بُکم است، مادرم مربای گل محمدی که می‌فرستد، هروقت شخصیتی را می‌بینم که زود به تریج قبایش برمی خورد، توی هایپر دستکش یکبارمصرف که برمی‌دارم، به گلدان گل قارکون که آب می‌دهم، حلزون‌ها را هر جای عالم که ببینم، پای صحبت کسی که دارد از موجودی گلایه می‌کند که ۱۰ روز درمیان جواب تلفن‌ها را نمی‌دهد، به کسی برسم که اصولاً دور میهمانی را قلم گرفته و آن وقت‌هایی که جوشن کبیر می‌خوانم؛ بس که تو این دعا را دوست داری.

ادای لاک‌پشتی را درمی‌آورم که توی لاکش فرو نرفته و معمولی از هم خداحافظی می‌کنیم.

به محض تنها شدن اما صفاتِ نسبت داده شده را مرور می‌کنم و می‌شوند آینه دق‌ام.

حساسیت، اِسراف، معاشر نبودن، حسابی دور سرم می‌چرخند. نمی‌توانم به خودم نهیب نزنم که؛ کجای دنیا ایستاده‌ای سر به هوا؟

باید دعا کنم. باید خودم را عوض کنم.

می‌خواهم وسط این همه کشف‌الاسرار، پتو-بالشت‌هایی را که گذاشته‌ام باد بخورند برگردانم توی کمد که باز یادش می‌افتم... یاد او که می‌گفت: آجی همه را بریز روی دوش من، سه سوته می‌چینم برایت، بجنب فس فسو! شب شد.

یاد برادری که به گواهی ترازو، مهربانی‌هایش همیشه پُروپیمان است.

سؤال: راستی بقیه شما را چه جور یاد می‌کنند؟ خوب، بد، زشت؟

نویسنده نوشت: «اچ‌دمی نیک» فرمایش می‌کند راز کامیابی در دانستن چیزی و در خوب دانستن آن است. به اعتقاد من خیلی گل گفته‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.