قدس آنلاین: «همه ما بیفرهنگیم، به دروغگویی و زیر آبزنی عادت کردهایم، چرا ما ایرانیها اینقدر تنبل هستیم و...؟»
اینها تنها چند نمونه از گزارههایی است که متأسفانه برخی از ما عادت کردهایم گاه و بیگاه در محاورات روزمرهمان از آنها استفاده کنیم و یا در فضای مجازی آنها را باز نشر دهیم.
تکرار این گزارهها، مصداق وارد کردن گُلهایی مدام به درون دروازه خودی است. درست نقطه مقابل گزارههای عدهای که با وام گرفتن از مظاهر باستانی، به چیزی جز القای حس برترینژادی در جامعه رضایت نمیدهند.
نمونههای عینی بسیاری را میتوان از مظاهر خودکمبینی از دیروز تا امروز مشاهده کرد. قیاسهایی مدام که وجه تشابه همه آنها کلیگوییهای بدون پشتوانه است و البته گاه به طور عمده در چنبره اهداف بازیگران عرصه سیاست و تسویه حسابهای سیاسی نیز گرفتار میآید.
البته روانشناسان معتقدند احساس خودکمبینی در حد متعارف نه تنها مضر نیست، بلکه ممکن است مفید هم باشد. آنها عقده حقارت را به دلیل فواید آن «عقده طلایی» نامیدهاند؛ زیرا در سایه آن پیشرفت و تکامل حاصل میشود و این احساس، آدمی را از حد قانع بودن به وضع موجود خارج میکند و سبب پدید آمدن حس برتریطلبی میشود که خود سوقدهنده آدمی به سوی کمال است؛ اما اگر از این حد گذشت و به حد افراط رسید زمینهساز عوارض منفی متعددی از جمله کمبود اعتماد به نفس، انتقاد منفی، افسردگی و بزرگنمایی داشتههای دیگران میشود.
سبک تربیتی نادرست خانواده و مدرسه
امیرمحمود حریرچی، پژوهشگر اجتماعی و استاد دانشگاه در خصوص دلایل خودکمبینی در سطح کلان اجتماعی میگوید: آفت خودکمبینی از شرایط عمومی جامعه – بنیانهای مختلف اجتماعی از خانواده گرفته تا مدرسه- نشأت میگیرد و به دلیل سبک تربیتی نادرست والدین و اولیای مدرسه به نوعی رفتار تبدیل میشود که سدی بزرگ مقابل توسعه و پیشرفت است.
دکتر حریرچی میافزاید: بخشی از مشکل اساسی جامعه ما در خصوص خودکمبینی به تربیت خانواده برمیگردد و بخش دیگر مسئولیتی است که برعهده آموزش و پرورش گذاشته شده که متأسفانه در بخش پرورش بسیار کوتاهی کرده و صرفاً در بخش آموزش محفوظاتی را به دانشآموزان منتقل میکند، در حالی که آنچه میتواند اساس زندگی و پیشرفت باشد نوع پرورش است که شخصیت افراد را شکل میدهد و در ایجاد اعتماد به نفس و شناخت تواناییها بسیار حائز اهمیت است.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: متأسفانه در سیستم تربیتی بیشتر خانوادهها و همچنین سیستم آموزشی کشور، رفتارهای مقایسهای و تحقیرآمیز بسیار مشهود است و به جای ارائه آموزشهای لازم برای پرورش اخلاقیات به دانشآموزان از همان دوران کودکی، به آنها آموزش میدهند یکدیگر را تحقیر و کوچک کنند و این تفکر در آنها شکل گیرد که یک فرد، تنها در صورتی برنده خواهد شد که شخص مقابل، حتماً بازنده شود. یعنی سیستم برد، برد را به کودکان در خانه و مدرسه آموزش نمیدهند و همین مسئله موجب میشود افراد همواره خود را با دیگران مقایسه کنند و از آنجا که تعریف درستی از موفقیت ندارند این مقایسه به گونهای است که تصور میکنند اگر طرف مقابل برنده شود و یا ویژگی مثبتی داشته باشد حتماً این طرف بازنده خواهد بود و فرصت برابری برای آنها وجود نخواهد داشت.
اهمیت برابری فرصتها
این جامعهشناس با اشاره به اینکه در حال حاضر از جمعیت ۸۰ میلیونی ایران ۲۰ میلیون دانشآموخته دانشگاه هستند، میگوید: کشور ما در حال حاضر، بیش از ۲ هزار و ۸۰۰ مرکز دانشگاهی و بیشترین تحصیلکرده را دارد، اما چون برابری فرصت در جامعه وجود ندارد و افراد زیادی فقط بر حسب روابط و بدون توانمندی خاص، به موفقیتها و موقعیتهای اجتماعی دست پیدا میکنند این بیاخلاقیها موجب سرخوردگی سایر افراد میشود و نتیجه آنکه مقایسههای نادرست و کاهش اعتماد به نفس عمومی و خودکمبینی اجتماعی در نهایت مانع پیشرفت اجتماعی جامعه خواهد شد.
حریرچی با انتقاد از نابرابری فرصتها در جامعه میگوید: اگر در جامعهای موفقیت تعریف شده باشد و افراد برحسب دانش و توانمندیهای خود به جایگاهی دست یابند، فرصتها برابر خواهد بود و انگیزه بیشتری برای تلاش در جامعه ایجاد میشود، در نتیجه همه افراد جامعه با اطمینان و اعتماد به نفس برای رسیدن به آینده بهتر تلاش میکنند و در چنین شرایطی به دلیل اینکه خود را فقط با گذشته خود مقایسه میکنند دچار خودکمبینی نخواهند شد و انگیزه بیشتری برای ساختن فردایی بهتر خواهند داشت.
وی با اشاره به نقش فضای مجازی در احساس خودکمبینی اجتماعی در جامعه اظهار میکند: ما به عنوان یک ملت، ملت بزرگی هستیم اما اگر بخواهیم به طور فردی خود را در نظر بگیریم به بزرگی ملت نخواهیم بود. در فضای مجازی هویت ملی ما که باید به آن ببالیم از سوی افرادی که به هر دلیل با دولت و یا جناح سیاسی خاصی مشکل دارند، آگاهانه نادیده گرفته میشود و نقاط ضعف کشور را با نقاط مثبت سایر کشورها مقایسه میکنند که چه بسا ممکن است آن کشورها را ندیده باشند و آنچه آنها ترسیم میکنند آواز دهل شنیدن باشد.
دکتر حریرچی ادامه میدهد: اگر فردی با دولت مشکل دارد نباید با به تصویر کشیدن نقاط ضعف جامعه در فضای مجازی ملت را تحقیر کند. نباید فراموش کنیم ملتی با پیشینه عظیم در حوزههای مختلف علمی، پزشکی، هنری، مذهبی و حتی سیاسی هستیم که داشتههای بسیاری برای بالیدن به آن داریم که داشتن گوشهای از آن آرزوی جهانیان است.
نقش رسانه ملی در خودکمبینی اجتماعی
وی با انتقاد از رسانه ملی و نقش آن در خودکمبینی اجتماعی میگوید: با روی کار آمدن فضای مجازی ضرورت دارد رسانه ملی رویکرد خود را تغییر داده و برنامههای خود را بهروز کند تا بتواند همگام با فضای مجازی، خوراک رسانهای مخاطبان خود را تأمین نماید و به جای به تصویر کشیدن فاصله طبقاتی در جامعه، با علم بر اینکه هویت ملی ما ایرانیها با مذهبمان مغایرت ندارد باید شرایط معرفی این هویت پرافتخار را به نسل جدید جامعه و سایر کشورها فراهم کند تا مردم با اطلاع از داشتههای خود بدانند زمانی که ما در اوج پیشرفت زندگی میکردیم، مردم کشورهایی که امروز حسرت آنها را میخوریم در جنگلها زندگی میکردند. بنابراین نباید امروز با دیدن آنچه آنها در فضای مجازی به رخ میکشند دچار خودکم بینی شویم و همین گذشته ما میتواند انگیزهای برای تلاش بیشتر و دستیابی به موفقیت شود.
نظر شما