به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، محمد گلریز خواننده قدیمی و پیشکسوت با اشاره به فعالیتهای هنری خود در ایام قرنطینه اظهار کرد: من هم در این روزها بیکار نماندم و تلاش کردم کاری هرچند کوچک اما مؤثر برای مردم انجام دهم. برنامهها و پویشهای متعددی بود که با آنها همکاری داشتم، به طور مثال در پویش آستان قدس رضوی چند شعر خواندم، همچنین فعالیتهایی هم با همکاری شبکه جام جم برای ایرانیان مقیم خارج از کشور انجام دادیم و چندین پیام برای آنها ارسال کردیم که بسیار هم مؤثر بود.
علاو بر این در پویش مؤمنانه بسیج هنرمندان که در تالار وحدت برگزار شد و اقلام مورد نیاز و بهداشتی را برای مردم تأمین کرده بودند به همراه بسیاری از هنرمندان مطرح حضور داشتم. همچنین سرودی به نام «سربه داران» به مناسبت شهادت سردار سلیمانی خواندهام که البته قرار بود چهلم سردار پخش شود اما متاسفانه میسر نشد و مشغول ساخت کلیپ برای آن هستیم. این سرود به سفارش دفتر موسیقی صدا و سیما با شعری از اسماعیل فرزانه، شاعر و ترانه سرا و آهنگسازی مهیار فیروزبخش ساخته شده است.
مافیایی که هیچ کس حریف آن نیست!
وی در ادامه با اشاره به وضعیت موسیقی پاپ و انتقاد از شرایط موسیقی امروز اظهار کرد: دو مافیای بزرگ در ایران وجود دارد که هیچ قدرتی، تأکید میکنم هیچ زور و قدرتی نمیتواند حریف آنها شود و بارها شده که وعده و وعیدهای بسیاری برای کنترل آن دادهاند اما هیچ گاه از حد حرف و شعار خارج نشده است. این دو مافیا شامل صنعت خودرو و موسیقی است!
گلریز در ادامه با اشاره به اهمیت موسیقی و تأثیر شگرفی که بر ذهن جوانان دارد، گفت: موسیقی یکی از هنرهای درجه اول در اثرگذاری است و از قدیم هم گفتهاند که تنها صداست که میماند. شاید بد نباشد برای شما مثالی بزنم تا اهمیت موسیقی را بیش از پیش درک کنیم. ببینید در طول دهههای اخیر سریالهای متنوع و فاخری همچون «یوسف پیامبر»، سریال «امام علی(ع)»، «کیف انگلیسی»، «ولایت عشق»، «میوه ممنوعه» و ... ساخته شد. بسیاری از مردم این سریالها را دیدهاند و کم و بیش آنها را به یاد دارد اما معمولاً یکی دو سال پس از پخش در اذهان کمرنگ میشوند اما در حقیقت این موسیقی ماندگار و جذاب سریالهاست که به محض شنیدن، دوباره تمام صحنهها را پیش چشم مخاطب می آورد و این از اثرات موسیقی است.
اثرگذاری اعجاز موسیقی است
وی تأکید کرد: شما میبینید که یک قطعه موسیقی که ۵۰ سال قبل ساخته شده هنوز هم زنده و پرابهت است، قطعهای مانند «خجسته باد این پیروزی» سال ۶۱ ساخته شده اما هر که آن را میشنود میگوید انگار متعلق به همین امروز است و همچنان یادآور آن دوران است و با شنیدنش احساسات فرد برانگیخته میشود. به نظر شما آیا قطعه موسیقی «ای ایران» کهنه میشود و اصلاً میتواند مشمول گذر زمان شود؟ خیر! زیرا اینها ماندگارند و این از اعجاز موسیقی به عنوان یکی از اثرگذارترین هنرها است.
این خواننده پیشکسوت در ادامه با اشاره به حضور دلالهای موسیقی و تأثیرگذاری آنها در این عرصه گفت: دلالهای موسیقی کسانی هستند که هم اینجا در داخل کشور امور را در دست دارند و هم خارج از ایران موسیقی را کنترل میکنند. آنها میدانند که چگونه از راه فرهنگ نفود و چطور ذهن جوانان را تسخیر کنند. شما به این موسیقیهایی که این سالهای اخیر پخش میشود دقت کنید و بینید قریب به اتفاق آنها محتوا و ملودی ندارند و همه عین یکدیگر هستند. اغلب ریتم آنها چهار چهارم یا دو چهارم است و انباشته از شعرهای بیمحتوایی هستند که ذهن انسان را به ابتذال میکشد.
دلالهای موسیقی مافیای عجیب و غریبی دارند که میتوانند همه را بخرند
وی با اشاره به ظهور امکانات جدید و تکنولوژیهای نوین در حوزه صدا و موسیقی و بهرهگیری نامناسب از آن اظهار کرد: ببینید ما که با تکنولوژیهای روز و ادوات جدید موسیقی مخالفتی نداریم اما بحث بر استفاده درست و مناسب از آن است. اینها میتوانند به بهترین شکل مورد استفاده قرار گیرند و ما قادریم با این تکنولوژی خیلی کارها انجام دهیم اما کمتر از آن بهره گیری درستی میشود. امروز دشمنان ما متوجه شدند که از این طریق میتوانند جوانان ما را تحت تأثیر قرار دهند و ذهن آنها را عوض کنند و با تمام قوا در تلاشند تا ذهن و فکر آنان را از مسائل عرفانی، معنوی و مضامین ارزشی و حماسی دور کنند. حال در این میان نقش دلالهای موسیقی غیرقابل انکار است. دلالهای موسیقی یک مافیای عجیب و غریبی دارند که میتوانند همه را بخرند و این جای تاسف دارد.
گلریز در بخش دیگری از سخنان خود درباره چگونگی شکلگیری این مافیا در دنیای موسیقی گفت: در یک کلام باید گفت از ماست که برماست. حضور مافیا در موسیقی اتفاقی نیست که صرفاً متعلق به این دوران باشد و از قبل هم وجود داشته است. پیش از انقلاب یک شرکت آمریکایی به نام CBS در ایران فعالیت میکرد. نمایندههای این شرکت در جُنگهای موسیقی و میهمانیهای شبانه حضور داشتند و رفت و آمد میکردند. آنها به میهمانیها میرفتند و افراد خوش صدا را انتخاب میکردند، با آنها قرارداد میبستند و به آنها وعده درصدی سود میدادند. از طرفی دیگر این شرکت بهترین آهنگسازان، خبرنگاران، امکانات تبلیغ و اطلاع رسانی را در اختیار داشتند و کارشان این بود که از طریق رادیو و تلویزیون و با تبلیغات یک نفر را به مردم معرفی و او را در جامعه معروف کنند و فردی که تا چند ماه پیش هیچ کس او را نمیشناخت در عرض سه چهارماه معروف و سمبل خوانندگی میشد. شاید باور نکنید اما این افراد در دهه ۵۰ و تا پیش از انقلاب شبی صد هزار تومان درآمد داشتند. البته این شبکه و مافیای موسیقی در آن زمان اهداف دیگری هم داشتند و دنبال این بودند که فساد و ابتذال را رواج بدهند.
وی در ادامه افزود: مدتی پیش در وزارت فرهنگ و ارشاد میهمان یکی از دوستانم بودم و در آن جلسه تصادفاً یکی از مافیای موسیقی هم حضور داشت و این داستان را آنجا تعریف کردم. جالب است بدانید آن دلال موسیقی با تأیید حرفهای من گفت که در حال حاضر هم وضعیت همین گونه است و هیچ قدرتی هم نمیتواند آن را کنترل کند.
مردم خون دادند تا معنویت پابرجا بماند
این خواننده انقلابی اظهار کرد: برخی از مسئولان و متولیان فرهنگی ما به این باور رسیدهاند که ما خودمان باید این جنس تولیدات را بسازیم و حتی در برخی سخنرانیهایشان چنین چیزی را شنیدهام که چرا خودمان نسازیم که جوانان جذب آنها نشوند. این اشتباه محض است و مثل این میماند که خودمان را از چاله به چاه بیندازیم. اینجا جمهوری اسلامی است و در جنگ دویست هزار شهید دادهایم، مردم خون دادند تا معنویت پابرجا بماند. اگر امثال حاج قاسم سلیمانی، شهید باکری، شهید چمران، شهید همت، شهید صیاد شیرازی و ... نبودند مملکت ما تابحال چندین تکه شده بود. هدف دشمن این است که به هر طریقی که شده کشور و جوانان ما را به انحراف بکشاند.
گلریز در پاسخ به این پرسش که آیا اساساً متولیان فرهنگی دغدغه و قدرت روبهرو شدن با این مافیا را دارند و برای مقابله با آن برنامهریزی کردهاند، گفت: من در همه این دوران این را وظیفه شرعی خودم دانستم که با مسئولان در این باره گفتوگو کنم. من مستقیماً با وزیر ارشاد وقت و رئیس رسانه ملی صحبت و همه این موارد را گوشزد کردهام. همه هم تصدیق میکنند اما در عمل کاری نیست! در حالی که ما باید عمل را ببینیم و اگر دیر بجنیبم حتماً دشمن و کسانی که فرهنگ این کشور را نشانه گرفتهاند بیش از این وارد میدان عمل میشوند.
وی افزود: شاید بد نباشد یک خاطره جالب و البته دردناک از کاری که یک خبرنگار چند سال پیش انجام داد، تعریف کنم. خاطرم هست یک خبرنگاری عکس چندین هنرپیشه و خواننده مطرح جهانی را در خیابان به جوانان نشان میداد و از آنها میپرسید که او را میشناسند یا نه. آنها هم علاوه بر اینکه هنرپیشه مذکور را میشناختند اطلاعات کاملی هم درباره فیلمها و فعالیتهای آن هنرمند داشتند. در بین این عکسها تصویری از شهید صیاد شیرازی را هم به جوانان نشان میداد اما دریغ از یک نفر که این شهید بزرگوار را بشناسد! فرماندهای که در عملیات مرصاد نقش کلیدی داشت و اگر نبود دشمن این مملکت را گرفته بود. شهیدی که از جانش گذشت اما افسوس که جوانان این مرز و بوم او را نمیشناسند. این یک نمونه کوچک است، ما امروز در معرض شدیدترین تبلیغات به ویژه در حوزه فرهنگی قرار داریم و باید فکری برای آن کنیم.
از شنیدن موسیقیهای امروز حیرت میکنم
گلریز تصریح کرد: این حرف من نیست. رهبر معظم انقلاب نیز در جلسهای فرمودهاند من از صدا و سیما و محتوای سریالها و موسیقیها گله دارم. ایشان دیگر چقدر باید روی این موضوع تأکید کنند و بگویند که فرهنگ انقلابی، حماسی و دفاع مقدس را زنده نگه دارید؟ ما هم که نمیگوییم همه موسیقی این موارد بشود، نخیر! اصلاً اینطور نیست. بلکه مسئله ما این است که اگر میخواهید قطعهای را هم بسازید و پخش کنید یک کار خوب باشد. کسی با موسیقی پاپ مخالف نیست اما موسیقی باید محتوا، ملودی و شعر خوب داشته باشد که مردم استفاده کنند. شما به موسیقی که امروز در ماشینهای جوانان پخش میشود دقت کنید. من یک بار چیزهای عجیبی شنیدم که حیرتزده شدم. محتوایی همچون «برو کنار باد بیاد»، «میخوام برم خونه مادرم ناهار بخورم» و بیان عشقهای تو خالی و سخیف ... . حقیقتاً انسان از برخی این قطعات موسیقی که اینقدر رواج پیدا کرده و بین جوانان همه گیر شده حیرت میکند! حتی گاهی اوقات که به رادیو گوش میدهم یا موسیقیهایی را که از تلویزیون پخش میشود، میشنونم متعجب میشوم که اینها چطور ساخته شدهاند؟ حالا شما تصور کنید که یک نفر جنبه و ظرفیت لازم را هم نداشته باشد و معروف شود و سر از ناکجا آباد درمیآورد و در نهایت هم الگوی جوانان می شود.
وی با پیشنهاد به مدیران فرهنگی برای ورود جدیتر به این عرصه خاطرنشان کرد: این ضرورت کاملا احساس میشود و مسئولان دلسوز و متعهد باید وارد میدان شوند، باید خط مشی را مشخص کنیم و به آن باور داشته باشیم، قانونگذاری در این رابطه باید اصلاح شود. دل ما خون است چرا که دیگر از هنر ارزشمند و فاخر ما چیزی باقی نمانده است و تعداد انگشت شمار هنرمندان موسیقی ایرانی فاخر را در مقابل صف بلند و روزافزون موسیقی سخیف امروز مقایسه کنید. شما تعجب نمیکنید در کشوری که انقلاب شده و حکومت جمهوی اسلامی است، چرا به این وضع رسیدیم؟ من همیشه این مباحث را مطرح کردهام اما متأسفانه گوش شنوایی وجود ندارد و نتیجهای هم در بر نداشته است. روز قیامت از ما سؤال میکنند که برای فرهنگ انقلابی و کسانی که از جانشان گذشتند تا ما زنده بمانیم چه کردهایم؟ این شوخی نیست که یک خانواده چهار شهید داده و در قیامت از ما بازخواست میکنند که ما در مقابل چه کردهایم. به نظرم نباید تاثیر انکارناپذیر موسیقی را نادیده گرفت و باید برای غنای آن کاری کرد.
انتهای پیام/
نظر شما