امروز در مطلبی می خواندم که داده های تازه ماهواره ها نشان می دهد جنگل های کهن بر روی زمین که منبع بزرگی برای جذب کربن هستند به شکل هولناکی در حال نابودی هستند. این جنگل ها نبض حیات بر کره زمین هستند و بدون آنها زندگی جانوری و به تدریج انسانی نابود می شود.
مطالعات دانشگاه مریلند در آمریکا نشان می دهد که این روند نابودی در 20 سال گذشته بی سابقه است.
مطالعات دیگری هم نشان می دهند که بشر در حال باختن نبرد برای جلوگیری از جنگل زدایی است و روند مصرف گرایی در جوامع مدرن و نیاز به مصرف و تولید بیشتر در حال وارد کردن فشاری بی سابقه به منابع زمین و نابودی آن است.
امروز شرایط زمین در حالت اضطراری است و میلیاردها سال تاریخ تکاملی این سیاره زنده، در خطر مرگ و از دست رفتن است. نیمی از انواع حیوانات در آفریقا در خطر انقراض هستند و شمار زیادی از گونه ها نیز در بخش های مختلف زمین، منقرض شده اند. بشر با گرم کردن بیش از حد زیستگاه خود و نابود کردن جنگل ها و صدمه به لایه محافظتی ازن در حال غرق کردن خشکی ها و سرزمین های خود است و هزاران نشست و اجلاسیه بین المللی هم چندان راه به جایی نبرده است!
اکنون پرسش این است که گمشده بشر مدرن چیست؟ این فرزندان ناخلف انسان که در حال نابود کردن خانه آباء و اجدادی خود هستند تا کجا قرار است پیش بروند؟ 
انسان امروزی به چه چیزی می اندیشد و به چه چیزی باید بیندیشد؟
چه کسی باید انسان را نجات بدهد و آیا او خودش به تنهایی قادر است از باتلاق خودساخته اش زنده بیرون بیاید؟ اگر قادر است پس چرا این همه تذکر و پژوهش و مطالعه و اجلاسیه ملی و بین‌المللی نتیجه ای نمی دهد و سال به سال اوضاع بدتر و بدتر می شود؟
تازه اینها جدای از جنگ افروزی ها، تبعیض های نژادی و کشتارهای انسان و دست درازی ها به منابع و سرزمین های دیگران است که خود تهدیدی برای بشریت است.
انسان در جستجوی چه چیزی و چه کسی است؟
گمشده او کیست؟ کسی که سر رشته اش به همین افکار مدرن و دنیای صنعتی بر می گردد یا نه کسی که اتصالش به منبعی فراتر از قدرت محدود و بچه گانه انسان مدرن است؟ 
به نظر می رسد انسان کم کم باید بفهمد که خودش به تنهایی قادر به نجات دادن خودش نیست! او نیاز به قدرتی برتر دارد! نیاز به یک منجی موعود که اتصالش نه به ماده و زمین بلکه به فراماده و آسمان است. کسی که روش زیست انسان را دگرگون خواهد کرد!
بشر در حال فهمیدن و درک این واقعیت است. واقعیتی که فهم آن، حقیقت ظهور را نزدیک و نزدیکتر می کند.