به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری مهر،عصر سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ آئین تکریم نیکنام حسینی پور، آخرین مدیرعامل خانه کتاب در پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری برگزار شد و همانطور که پیشبینی میشد با حاشیههایی همراه بود.
در این مراسم احمد مسجدجامعی، عضو شورای اسلامی شهر تهران، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زائری، عضو اصلی هیأت مدیره خانه کتاب، علیرضا بهرامی، دبیر سه دوره جشنواره کتاب و رسانه، محسن جوادی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدمحمد طباطبایی، دبیر شورای ارزشیابی هنرمندان کشور و مدیرعامل مؤسسه هنرمندان پیشکسوت، اسماعیل امینی و تنی چند دیگر سخنرانی کردند.
معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به فرایند ادغام مؤسسات زیرمجموعه این معاونت بیان کرد: «ادغام مؤسسات اجتنابناپذیر بود و برای ادامه فعالیت و همچنین شرایطی که ایجاد شده بود نیازمند ساماندهی بودیم. در جریان ادغام سه مؤسسه با توجه به اینکه با اهالی فرهنگ مواجه بودیم کمترین مشکل ایجاد شد و موفق شدیم ۹۰ درصد این فرایند را به پیش ببریم. مؤسسه جدید در قالب مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی تشکیل خواهد شد و فعالیتها در این مجموعه تعریف میشوند.»
جوادی توضیح بیشتری درباره علت ادغام سه مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی، خانه کتاب و بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، ارائه نکرد. مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم تاکنون نقاط مبهم این ادغام را روشن نکردهاند. چه مقدار مطالعه پیرامون این ادغام صورت گرفته است؟ آیا برای آن با اعضای هیأت امنا و هیأت مدیره این نهادها و همچنین مؤسسان آنها و اصحاب فرهنگ و صنفهای درگیر با فعالیت این مؤسسات مشاورهای صورت گرفته است یا خیر؟
ابهام دیگر این است که چرا اصولاً این وزارتخانه در مدت زمان کوتاهی که به پایان این عمر دولت فعلی باقیمانده تصمیم به این ادغام گرفته است؟ آیا مدت زمان فعالیت سیدعباس صالحی، وزیر فعلی ارشاد به عنوان معاون فرهنگی این وزارتخانه، در این امر دخیل بوده است؟ اگر دخیل بوده چرا همان سالها به این ادغام فکر نکرده و در ایام پایانی حضور خود به عنوان وزیر تصمیم گرفته این ایده را اجرایی کند؟ از کجا معلوم که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون فرهنگیاش در دولت آینده، ایده ادغام را اشتباه نخوانده و دوباره وضعیت را به روال سابق برنگردانند؟
اگر «مساله» این ادغام چابکسازی برای فعالیت بهتر و کم کردن از تعداد مدیران میانی این سه مؤسسه و در نتیجه تخصیص هرچه بیشتر بودجه به برنامههای حمایتی آنها از صنوف فرهنگی مرتبط، بوده، سوال اینجاست که آیا نمیشد این چابکسازی را بدون انحلال مؤسسه خانه کتاب انجام دهند؟ قاعدتاً این چابکسازی هزینههای مالی مهمی را نیز بر معاونت فرهنگی تحمیل خواهد کرد. حال اگر این ادغام درست است چرا پیرامون آن توضیحات قانع کنندهای ارائه نمیشود؟
اصحاب فرهنگ طرف مشورت قرار نگرفتند
احمد مسجدجامعی از مؤسسان خانه کتاب، یکی از سرشناسترین چهرهها در مدیریت فرهنگی ایران است. او بجز سابقه وزارت، در سمتهای متعدد فرهنگی دیگر نیز به خدمت اشتغال داشته و با بسیاری از اصحاب فرهنگ و هنر ارتباط نزدیک دارد. مسجدجامعی سخنان خود در آئین تکریم نیکنام حسینی پور را با انتقاد از چگونگی ادغام این سه مؤسسه آغاز کرد. او گفت که نمیداند چرا در ایران مدام عنوان «کتاب» حذف میشود؟» مسجد جامعی همچنین به مدیران جدید توصیه کرد تا برند خانه کتاب و پیشینهاش را حفظ کنند. سخنان مسجدجامعی را اگر کنار سایر انتقادهای صورت گرفته پس از طرح ایده ادغام مؤسسات بگذاریم، به این نکته خواهیم رسید که در روند تدوین این طرح مشورتی با اصحاب فرهنگ صورت نگرفته است.
اما سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زائری در آئین تکریم نیکنام حسینی پور اهمیت بسیاری داشت. بخش مهمی از سخنان او به انتقاد شدیدش از حذف خانه کتاب و ادغام آن در مؤسسه نمایشگاهها اختصاص داشت. زائری ضمن اشاره به این نکته که سرمایه هر مؤسسه و سازمانی نیروی انسانی آن است گفت: «اکنون مدیری که کمتر کار بکند محبوب است؛ امروز خدمت با خیانت تفاوت ندارد. هر جا این دو فرق نکرد آنجا خراب میشود. وقتی مردم ببیند اکبر طبری بودن راحتتر است از پاکدست بودن است تمام جامعه ضرر میکند. همه تمام تلاش خود را میکنند تا چوب لای چرخ مدیران دلسوز و کاری بگذارند و البته نیرو و انرژی زیادی هم صرف میکنند تا اعمال مدیران کمتر کار کن را توجیه کنند.»
زائری ادامه داد: «تاریخ خواهد گفت که خانه کتاب ساخته شد و کسانی آن را خراب کرد. ادغام مؤسسات بزرگترین اشتباه و بیتدبیری از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد بود این مطلب را اینجا میگویم تا آیندگان بدانند عدهای مخالف این کار بودند. آیندگان این گذشته را مرور خواهند کرد. ضربهای که فرهنگ از این اشتباه میخورد خیلی سنگین است. صدسال دیگر، هیچکدام از ما اینجا نیستیم؛ اما تاریخ درباره ما قضاوت خواهد کرد. تاریخ خواهد گفت که خانه کتاب ساخته شده بود، اما آنرا منحل کردند؛ بهنظر من این کار بی تدبیری است. این را میگویم که بعدها تاریخ بگوید کسانی بودند و گفتند که این کار اشتباه است.»
اما مهمترین نکته در سخنان زائری این بود که گویا از اعضای هیأت مدیره خانه کتاب برای ادغام هیچ مشورتی خواسته نشده و سناریویی توسط مسئولان امر ساماندهی شد تا این اعضا توانایی هیچ انتقادی را نداشته و به ناچار به این ادغام رضایت دهند. شواهد نشان دهنده آن است که علیرغم تبلیغات بسیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی ترویج فرهنگ «گفتوگو» خود این وزارتخانه برای پیشبرد برنامههایش حاضر به «گفتوگو» نیست.
امید است که صنعت نشر از این ادغام ضربه نخورد
مهمترین کارکرد سه مؤسسه زیر مجموعه معاونت فرهنگی، نقش حمایتی آنها از حوزه فرهنگ و صنعت نشر بود. شیوع کرونا باعث شد تا صنعت نشر ایران با وضعیت بغرنجی روبهرو شود. این صنعت به دلیل اوضاع نابسامان اقتصاد ایران و بیثباتی نرخ ارز با مشکلات مهمی دست و پنجه نرم میکرد که به ناگاه با شیوع ویروس کرونا مواجه شد. بنابراین صنعت نشر بویژه سال ۹۹ به حمایتهای ویژه نیاز دارد. مدیر انتخاب شده برای مؤسسه جدید فرصت چندانی برای سوار شدن بر اوضاع ندارد و البته هزینههای مالی ادغام را نیز نباید فراموش کرد. پیشینه مدیریتی او هم چندان شفاف نیست. اینها نکاتی است که آینده را تاریک جلوه میدهد. مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانستند به عنوان حسن نیت، برنامههای مطالعاتی این ادغام و طرح اجرایی خود را به دولت بعدی ارائه دهند و این یکسال و اندی مانده به پایان را به بهبود ضربههای وارد آمده توسط کرونا به اقتصاد نشر بگذرانند.
نظر شما