دکتر طاهره نصر؛ عضو شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور و
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز
متأسفانه باز هم حادثهای تلخ (آتشسوزی مرکز درمانی سینا مهر شمیران تهران) پرسشی را در اذهان ایجاد کرد که نهادهای مسئول چه تدبیری برای بازسازی و ایمنسازی ساختمانهای موجود در کشور بهویژه ساختمانهای عمومی که هر روز مراجعات بسیاری در آن اتفاق میافتد، اندیشیدهاند.
به نظر میرسد برنامهریزی کاربردی و یا به عنوان بهتر، ساختار راهبردی مناسب برای ایمنسازی این بناها کمتر مورد توجه نهادهای مسئول قرار گرفته است. در این زمینه میتوان به این نکته اشاره کرد که تدوین مبحث مدیریت بحران به عنوان مبحثی از مباحث مقررات ملی ساختمان ضروری است. مدیریت بحران فقط مختص زمان پس از حادثه نیست، بلکه به پیشگیری از بحران نیز اختصاص دارد. از سویی دیگر اجرایی نمودن مبحث ۲۲ مقررات ملی ساختمان که به مراقبت و نگهداری ساختمان اختصاص دارد موضوعی ضروری است. هدف این مبحث افزایش طول عمر مفید ساختمان است که برای رسیدن به این هدف باید بازدیدهای ادواری در تمامی بخشهای معماری، سازه و تأسیسات به طور منظم انجام گیرد، چرا که بررسی و بازرسی ادواری ساختمانها، مجموعهای از تخصصهای مهندسی ساختمان را دربرمیگیرد که این مبحث میتواند با بهکارگیری تخصصهای مهندسان رشتههای مختلف در ایمنی ساختمانها راهگشا باشد.
گفتنی است بر اساس استانداردهای موجود میتوان به میزان ایمنی ساختمان تا حدودی دست یافت. در واقع بررسی برای ارزیابی ایمنی ساختمان، بر اساس استانداردهای جهانی بوده و بر این مبنا ساختمانها باید در بازههای زمانی مشخص مورد بررسی دقیق قرار گیرند. این بررسی ایمنی برای ساختمانهای پر خطر هر ساله، کم خطر ۱۰ سال یکبار و میان خطر سه سال یکبار است. اما در نگاهی دیگر، ضعف ساختاری را باید در عدم شناسایی دقیق آمار ساختمانهای ناایمن در نقاط مختلف کشور دانست. در همین راستا میتوان به ضرورت تدوین آماری از ساختمانهای ناایمن که در سراسر کشور وجود دارد برای پایش ساختمانها در زمینه ایمنسازی اشاره کرد.
کنترل ضوابط پدافند غیرعامل در ساختمانهای عمومی نیز موضوعی قابل توجه است و ضرورت دارد زمینههای اجرایی کردن مبحث ۲۱ مقررات ملی ساختمان که به پدافند غیرعامل اختصاص دارد فراهم شود. پدافند غیرعامل به معنای اصولی پیشگیرانه است که کاهش آسیبپذیری در هنگام بحران را با بهرهگیری از فعالیتهای غیرنظامی، فنی و مدیریتی به دنبال دارد و از وارد شدن خسارات مادی و تلفات انسانی جلوگیری کرده و یا میزان این خسارات و تلفات را به حداقل میرساند. موضوع دیگر، اهمیت جایگاه ویژه این مبحث در زمان بحران است که متأسفانه این مسئله نیز در حال حاضر کمتر مورد توجه است. به طور مثال انتخاب کاربری برای ساختمانها و نیز چگونگی فاصله توده ساختمانها از یکدیگر مسئله بسیار مهمی است که در ساختار شهرسازی امروز نادیده انگاشته شده است. به نظر میرسد این مورد به خصوص در زمان آسیب و حادثه، نقش بسیار مهمی دارد.
از سویی دیگر باید نقش نهادهای بازدارنده در کنترل ساختمانها را نقشی بسیار مهم دانست. اگرچه نهادهای سیاستگذار (مانند وزارت راه و شهرسازی) با وضع قوانین کاربردی و مباحث مقررات ملی ساختمان در تدوین ساختار ایمنی ساختمانها نقشی بسزا دارند، اما نمیتوان جایگاه نهادهای کنترل کننده و به تبع آن نهادهای بازدارنده (از قبیل شهرداریها و نهادهای قضایی) را نادیده گرفت. اینکه صرفاً اعلام تخلفات توسط نهادهای بازرس و کنترلکننده برای ساختمان گزارش شود، نمیتواند کافی باشد. بلکه باید نهادهای بازدارنده نیز در جهت ایمنی شهر و ساختمان و شهروندان، ساختارِ راهبردیِ مناسبی را برای تعیین کاربری ساختمانها، بازسازی و ایمنسازی ساختمانها با کاربردی مناسب برنامهریزی کنند.
نظر شما