قدس آنلاین: اختلاف بین والدین و فرزندان یا همان فاصله بین نسلها موضوعی مهم و مورد توجه روانشناسان است؛ زیرا از گذشته تاکنون همواره این دو نسل با یکدیگر در تضاد و تعارض بودهاند. با بررسی دلایل این مسئله درمییابیم بسیاری از والدین به تصور اینکه نیاز فرزندانشان صرفاً در تهیه لباس زیبا و تغذیه مناسب خلاصه میشود، از ایجاد محیطی صمیمانه و ارتباط دوستانه با آنان خودداری میکنند، به همین دلیل دائم بین آنها بر سر مسائل گوناگون، اختلاف به وجود میآید.
این در حالی است که خانواده واحد بنیادی اجتماع است و پیوندهای نسبی و اصیل نظیر رابطه ولدی، والدی، برادری و خواهری در آن وجود دارد که از اعضای خود در برابر ناملایمات اجتماعی حمایت میکند. نقش این نهاد در جلوگیری از فاصله نسلها بر کسی پوشیده نیست، اما به دلیل نارساییهای مختلف که از جنبههای رفتاری و روانشناسی قابل بررسی است، برخی خانوادهها نه تنها در این زمینه به یاری نسلهای جدا افتاده نمیشتابند، بلکه به عمیقتر شدن فاصلهها نیز دامن میزنند و این کمرنگ شدن پیوندهای عاطفی و ارتباطات کلامی در خانواده موجب میشود فاصله میان نسلها تا رسیدن به مرحله بحران و آشکاری تضادهای اساسی پنهان بماند و فرصتهای مغتنم و ارزشمندی که این نهاد برای همگرایی خانواده در اختیار دارد ناکارآمد و بیتأثیر شود.
تفاوت بین نسلها در همه نسلها وجود داشته است
سیما فردوسی، دکترای تخصصی روانشناسی در گفتوگو با ما در خصوص فاصله بین والدین و فرزندان نسل جدید میگوید: برخی از والدین فرزندانشان را در معرض خطر و تمایل به آن فرض میکنند. آنها اراده و اختیار نسلهای جوان را برای پرهیز و امتناع قبول ندارند و همواره میکوشند با نظارت دقیق، اعمال محدودیت درباره دوستیابی، نحوه لباس پوشیدن، معاشرت و حتی صحبت و اظهار نظر کردن، جوانان را از آسیبها مصون نگه دارند، آنها تفاوتهای فکری و شئون رابطه میان نسلها را بهصورت منفی فرض میکنند؛ این تفکر راه زندگی آنان را از یکدیگر جدا میکند که نتیجه کاملاً معکوسی در پی دارد و مخفیکاری و تضعیف رابطه صادقانه را موجب میشود.
دکتر فردوسی میافزاید: به دلیل تفاوت سنی بین والدین و فرزندان، شکاف نسلی همواره در همه نسلها وجود داشته و هرچه این تفاوتهای سنی بیشتر باشد تفاوت در نگرشهای فکری و سبک اندیشه نیز متفاوتتر میشود، زیرا در بیشتر مواقع پدر و مادرها – بهویژه والدینی که مطالعه کمتری دارند- میخواهند خواسته فرزند خود را نادیده بگیرند و عقیده خود را به او تحمیل کنند. در مقابل، نوجوانان هم به هر طریقی مقاومت میکنند؛ برای آنکه دوست دارند سلیقه، اعتقادات و ارزشهای خود را به کار ببندند؛ به همین دلیل از والدینشان نافرمانی میکنند و تعارض به وجود میآورند.
وی با اشاره به تغییر و تحول گسترده در سبک زندگیها طی دهههای اخیر میافزاید: به دلیل دسترسی به اینترنت و فضاهای مجازی، سطح اطلاعات و آگاهی نسل جدید در مقایسه با نسلهای گذشته افزایش و امکانات این حوزه توسعه یافته و اطلاعات روز دنیا به آسانی در دسترس کودکان و نوجوانان قرار میگیرد؛ این موضوع موجب تفاوت سبک زندگی فرزندان با والدینشان شده و بر عمیقتر شدن تفاوت نسلها طی دو دهه اخیر افزوده است. ضرورت دارد والدین بکوشند با مطالعه بیشتر، شناخت بیشتری از نسل جدید پیدا کنند تا بتوانند با به روز کردن رفتارهای خود، تفاوت کمتری با آنها داشته باشند.
این روانشناس خانواده با اشاره به اینکه والدین تحصیلکردهای که از سطح فرهنگی بالاتری برخوردار هستند، تعارض کمتری با فرزندانشان دارند، میگوید: این دسته از والدین به دلیل شناخت نیازهای فرزندانشان میتوانند از طریق گفتوگو با آنها این تفاوتها را به حداقل ممکن رسانده و از ایجاد تفاوت و در پی آن تعارض در نگرش اعضای خانواده پیشگیری کنند.
والدین دیروز هم با والدینشان متفاوت بودهاند
دکتر فردوسی میافزاید: برخی از پدر و مادرها به این دلیل نمیتوانند با فرزندان نوجوان خود روابط صمیمانه برقرار کنند که آنان را با زمان نوجوانی خود مقایسه میکنند و انتظار دارند مانند فرزندان آن زمان رفتار کنند و در واقع فراموش کردهاند که خودشان نیز در آن دوران با والدینشان متفاوت بوده و همین مشکلات را داشتهاند.
وی با تأکید بر ضرورت حفظ احترام متقابل بین اعضای خانواده میگوید: فرزندان، بهویژه نوجوانان و جوانان که از درک و فهم بیشتری در مقایسه با کودکان برخوردارند و خانواده انتظار بیشتری از آنها دارد نیز وظیفه دارند به عقاید و اندیشه والدین خود احترام گذاشته و در سایه احترام متقابل و شناخت از سبک زندگی آنها – سبک زندگی دهههای قبل - این تفاوتها را کاهش داده و تا حد امکان از ایجاد تعارض در خانواده پیشگیری کنند.
به اعتقاد این مشاور خانواده، هر چه تفاوت سنی بین والدین و فرزندان کمتر باشد، سبک زندگی آنها به هم شبیهتر و در نتیجه شکاف نسلی بین آنها کمتر است. بنابراین هرچه سن ازدواج در جامعه افزایش یابد شکاف نسلی و تبعات آن در خانوادهها نیز افزایش خواهد یافت، در نتیجه یکی از راهکارهای اساسی برای پیشگیری از شکاف عمیق بین نسلی برای همه جوامع، کاهش سن ازدواج و در پی آن کاهش سن فرزندآوری عنوان میشود.
گسترش مرزهای علم و دانش
محمدحسین توانایی، استاد حوزه و دانشگاه نیز مهمترین دلایل تفاوت بین دیدگاه والدین و فرزندان را تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی طی دوران مدرنیته، پست مدرن و پسا پست مدرن عنوان میکند و میگوید: اکنون این تغییرات به لحاظ فرهنگی و اجتماعی بسیار مشهود است که موجب تغییراتی در نگرش، آداب و رسوم، سبک زندگی و حتی نوع پوشش افراد شده است.
دکتر توانایی گسترش مرزهای علم و دانش و توسعه فضای مجازی در دوران مدرنیته و پسامدرن را یکی دیگر از عوامل افزایش فاصله نسلی بین والدین و فرزندان برمیشمارد و میافزاید: در دنیای امروز سرعت توسعه علم و دانش رو به افزایش است، ضمن آنکه گسترش فضای مجازی نیز به این تفاوتها دامن میزند، به طوری که اطلاعات از طریق فضای مجازی به سرعت انتشار مییابد و افراد با مظاهر جدید فرهنگ و تمدن در جهان پیرامون خود آشنا میشوند و میکوشند رفتارهای خود را با فرهنگ و تمدن جدید هماهنگ کنند. این موارد موجب تفاوتهای مشهود آنها با نسل و یا نسلهای پیش میشود که میتواند موجب عمق بخشیدن به فاصله نسلی بین والدین و فرزندان شود.
این کارشناس مهارتهای زندگی با اشاره به حدیث صریح و شفاف مولیالموحدین حضرت علی(ع) مبنی بر اینکه «فرزندان خود را به آداب و رسوم زمان خود اجبار نکنید زیرا آنها برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شدهاند» ادامه میدهد: بنابراین طبیعی است که تفاوت بین والدین و فرزندان رو به افزایش باشد؛ این پدیده نه تنها در بین پسران بلکه در بین دختران مشاهده میشود اما به نظر میرسد این تفاوتها در بین دختران – به دلیل حساسیتهایی که جامعه ایرانی و اسلامی نسبت به دختران دارد- بیشتر مشاهده میشود و هرچه سطح فرهنگ و آموزش ارتقا یابد بهتدریج این فاصله کمتر خواهد شد.
فاصله نسلی در خانوادههای پرمشغله بیشتر است
دکتر توانایی در خصوص زمان شروع فاصله نسلی بین فرزندان و والدین میگوید: به طور طبیعی با ورود به دوره نوجوانی فاصله نسلی بین والدین و فرزندان آغاز میشود که در مورد دختران این سن از ۱۱ سال به بعد و در مورد پسران پس از ۱۳ سالگی است؛ البته این سن در خانوادههای پرمشغله و خانوادههایی که از سطح فرهنگی و آموزشی پایینتری برخوردارند کاهش یافته است و پیش از ورود به سن نوجوانی خود را نشان میدهد و تا زمانی که فرزندان به بلوغ عقلی، فکری و اجتماعی برسند و بتوانند رفتارهای خود را کنترل کنند ادامه خواهد یافت.
وی با اشاره به اهمیت نقش همسالان در افزایش فاصله نسلی فرزندان با والدین میگوید: به طور حتم نقش گروه همسالان در رفتار فرزندان بسیار تأثیرگذار است و والدین آگاه، کسانی هستند که از فرزندانشان در زمینه انتخاب دوست مراقبت و این مهم را به طور دوستانه و با صمیمیت مدیریت میکنند تا دوستان فرزندانشان از شخصیت سالم و پایداری برخوردار باشند.
دکتر توانایی با تأکید بر نقش خانواده در پیشگیری از عمیق شدن تفاوت نسلها میگوید: هرچه مهر و محبت، صمیمیت و احترام متقابل بین والدین بیشتر و مشهودتر باشد، فرزندان از ثبات اندیشه و رفتار بیشتری برخوردار شده و والدین خود را بیشتر قبول خواهند داشت، در نتیجه فاصله بین والدین و فرزندان کاهش مییابد.
محبت بیقید و شرط والدین به فرزندان
به گفته این کارشناس مهارتهای زندگی و مشاور خانواده، محبت بیقید و شرط والدین نسبت به فرزندان – دوست داشتن فرزندان بدون توجه به رفتار آنها- مهمترین عاملی است که میتواند زمینه درک متقابل والدین و فرزندان را فراهم کند و فاصله نسلی بین آنها را کاهش دهد، زیرا فرزندان در خانوادههای موفق احساس امنیت میکنند و اطمینان دارند خانه امنترین و مطمئنترین مکان دنیاست. والدین آگاه به این موضوع واقف هستند که همواره حتی در صورت ارتکاب خطا آغوش پر مهر و محبت آنها به روی فرزندانشان باز باشد و اطمینان دارند در همین آزمون و خطاهاست که فرزندان شخصیت واقعی خود را میسازند.
دکتر توانایی تقویت مهارت درک همدلانه والدین نسبت به فرزندان را از دیگر ویژگیهای والدین آگاه برای کاهش فاصله نسلی با فرزندانشان عنوان میکند و میافزاید: این والدین نسبت به درک و شناخت نیازهای فرزندانشان میکوشند، از تحقیر کردن و واکنش منفی به رفتارهای نادرست آنها خودداری میکنند و دربرابر خطاهای آنها واکنش مناسب توأم با احترام نشان میدهند؛ در چنین خانوادههایی است که والدین میتوانند نقش الگویی مناسبی برای فرزندان خود داشته باشند و تنها در این صورت است که فاصله و شکاف نسلی بین والدین و فرزندان به حداقل ممکن خواهد رسید.
انتهای پیام/
نظر شما