قدس آنلاین: اگر قبول کنیم سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است و به این موضوع برسیم که لابی های صهیونیستی در ساختار سیاست داخلی آمریکا نقش بسیار کلیدی و مهمی را ایفا می کنند، اساساً نمی توانیم سیاستخارجی ایلات متحده آمریکا را متمایز از رخدادهای درون لابی صهیونیستی ارزیابی کنیم، چرا که لابی صهیونیستی از دو عنصر رسانه و اقتصاد برخوردار است و با توسل به این دو عنصر حرف اول و آخر را می زند.
بی تردید رسانههایی که بر افکار عمومی آمریکا و بر جریانهای فکری و ذهنی این کشور تاثیر میگذارند و به آن خط و ربط می دهند، به خصوص زمانی که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هستند، لابی های صهیونیستی با رسانه های تحت اختیار خود، نقش بسیار اساسی را در معادلات و مسائل آمریکا ایفا می کنند، از سوی دیگر با توجه به اینکه جریان های سیاسی همواره نیازمند پول و رسانه هستند، لذا نیازمند پولهای هنگفتی هستند که لابی صهیونیست و غول های قدرت و ثروت صهیونیستی منابع مورد نیاز آن ها را تامین می کنند، از این روی صهیونیست ها بر ساختار سیاسی آمریکا بسیار تاثیر گذارند و نقش موثری در آن ایفا می کنند. باید این موضوع را بپذیریم که لابی صهیونیستی در سیاست خارجی آمریکا نقش بسیار تعیین کننده ای دارد.
از سوی دیگر باید بپذیریم جمهوری خواهان مخصوصا افراد تندروی این جناح سیاسی آمریکا به لابی صهیونیستی تمایلات و گرایشات خاصی دارند، آنها در ضدیت و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران بسیار به صهیونیست ها نزدیک هستند، خواسته در حال حاضر در دوران ترامپیست این جریان بسیار تقویت شده است، لذا باید بپذیریم لابی صهیونیست ها در حال حاضر بیش از گذشته در این کشور فعال است، بخصوص با نقشی که داماد آقای ترامپ در سیاستگذاریهای وی ایفا میکند به عبارتی همسر خانم ایوانکا ترامپ یک عنصر یهودی برآمده از این لابی است، لذا دوران لابی صهیونیست و نقش کلیدی آنها در سیاست های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران بسیار تعیین کننده است.
اما در باب آقای جواد بایدن می توان گفت وی شخصیتی نیست که بتوان به کنشهای او اطمینان داشت یا او را نماینده یک طیف تندرو یا حامی صلح و تفاهم عنوان کرد، به هر حال درباره وی به صورت قطعی نمی توان نظر داد اما باید بدانیم آنچه که در بازگشت به برجام از سوی آقای بایدن عنوان شده اساساً توهم و سرابی بیش نیست، از ابتدایی که برجام روی کاغذ امضا شد مشخص بود که برجام از نظر فنی و عملی عاقبت مثبتی نمی تواند داشته باشد چرا که به هیچ وجه نمی توان به آمریکایی که گردانندگان آن صهیونیست ها هستند اطمینان کرد
لذا در حال حاضر هم نمیتوانیم آینده اقتصاد و کشور را به یک توافق بین المللی گره بزنیم که بر اساس دیدگاههای متزلزل سیاستمداری که هنوز به درستی و به صورت شفاف نمیتوانیم درباره وی نظر بدهیم و بگوییم که روی کار آمدن آقای جوبایدن برای ما سیگنالهای مثبتی در برخواهد داشت یا خیر؟! در واقع نقش لابیهای صهیونیستی در آمریکا به قدری پررنگ است که تمایلات افرادی مثل جو بایدن حتی اگر ذره ای حقیقت داشته باشد نمیتواند در برابر لابی صهیونیستی اجازه انجام کاری داشته باشد، بنابراین صهیونیست ها هرگز اجازه نمی دهند که ایران و ایالات متحده آمریکا به سمت توافقات بنیادین و راهبردی بروند، اگر توافقی باشد باید حول محور تضمین اهداف و منافع لابی صهیونیستی باشد،در غیر این صورت انجام نشدنی است و هیچ توافقی حاصل نمیشود لذا تا زمانی که این سیستم در آمریکا حاکم است نباید به چنین ادعاهایی از سوی افرادی چون آقای جوبایدن دلخوش کرد بلکه باید با دیده شک و تردید به موضوعات نگریست چرا که دشمنی که در میانه جنگ لبخند میزند از روی حیله و مکر است یا لبخندی برای زدن ضربهای است که بر طرف مقابل وارد کرده است لذا به دشمنی که برای ضربه زدن به ما لبخند می زند نباید دست زد یا با نگاه خرسندی به توافق با او نگریست.
انتهای پیام/
نظر شما