تحولات منطقه

سال‌های دور وقتی در جاده‌های منتهی به مشهد کامیون یا اتوبوسی را می‌دیدم که پشت آن نوشته شده بود «بچه محل امام رضا(ع)» حس عجیبی داشتم و تصور می‌کردم صاحب آن خودرو خانه‌ای کنار حرم دارد و با این نوشته احساس غرور می‌کند که به همه بگوید همجوار حرم مطهر امام رئوف است.

«بچه محل امام رضا(ع)» خاطره شد
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

علی محمد زاده/

سال‌های دور وقتی در جاده‌های منتهی به مشهد کامیون یا اتوبوسی را می‌دیدم که پشت آن نوشته شده بود «بچه محل امام رضا(ع)» حس عجیبی داشتم و تصور می‌کردم صاحب آن خودرو خانه‌ای کنار حرم دارد و با این نوشته احساس غرور می‌کند که به همه بگوید همجوار حرم مطهر امام رئوف است.

خلاصه اینکه در فرهنگ عامه ما برخی باورها یا بهتر است بگوییم میراث ناملموسی وجود دارد که هرچند از گذشته‌های دور نسل به نسل منتقل شده و در نگاه اول شاید ارزش خاصی نداشته باشند، ولی وقتی با نگاه تخصصی و براساس علوم اجتماعی جدید به بررسی آن‌ها بپردازیم می‌بینیم بنیان‌های قوی داشته و اثرات مستقیمی در رفتار اجتماعی افراد دارد.

بر همین اساس یکی از باورهای عمومی این بود که می‌گفتند بچه محل هستیم چنان که کارشناسان این حوزه معتقداند برای شکل‌گیری این باور باید عناصر زمانی و مکانی یا همان خاک و تعامل کنار یکدیگر قرار بگیرند تا عده‌ای خود را متعلق به یک محله بدانند ودر صورت نبود هریک از این عناصر به نوعی هویت مورد نظر دیگر شکل نمی‌گیرد و به اصطلاح گسست ایجاد می‌شود.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان در مناطق سنتی مشهد به دلیل حذف عناصر زمانی و مکانی محلات و در نتیجه عدم انتقال تاریخ آن‌ها، گسست نسلی هم رخ داده است. دیگر سابقه تاریخی محلات را نداریم و کسانی که سابقه تاریخی داشتند هم فوت کردند، انگار آن چیز اصلاً وجود ندارد.

مقدمه‌ای که گفته شد به این منظور است که می‌خواهیم این بار اتفاق تلخ رخ داده در بافت پیرامون حرم مطهر رضوی را از منظری دیگر مورد نقد و بررسی قرار دهیم، چراکه درباره مباحثی چون تجاری‌سازی منطقه و تخریب بافت‌های تاریخی یا دارای ارزش میراثی بارها و بارها سخن گفته شده است، بنابراین این بار می‌خواهیم از تبعات ناملموس‌تری نسبت به موارد قبلی سخن بگوییم.

•       هویت‌سازی درازمدت

با نگاهی به تاریخ شکل‌گیری سکونتگاه‌های دائمی بشر که در دوره‌های مختلف عناوین مختلفی داشتند و امروز ما به عنوان شهر می‌شناسیم، می‌بینیم شرط اصلی این شکل‌گیری ثبات وجودی یا تداوم شکل‌گیری بوده و به مرور بر وسعت محدوده محل سکونت انسان‌ها افزوده شده، ولی قسمت‌های قبلی با همان نام و سابقه قبلی باقی‌مانده‌اند.

به بیان ساده‌تر وعینی‌تر اینکه محلات اطراف حرم مطهر در طول تاریخ چند صد ساله خود همواره به عنوان یکی از عناصر اصلی شکل‌گیری شهری به عنوان مشهد بوده‌اند و بر همین اساس نمی‌توان تاریخی را پیدا کرد که در آن از محلات قدیمی مشهد مانند ارگ، نوغان و سناباد و عیدگاه و تپل‌محله نامی آورده نشود.

از آنجایی که وجود یک محله پس از شکل‌گیری قطعی بوده گاهی به عنوان پسوند نام خانوادگی افراد هم انتخاب می‌شدند و یکی از استنادات افراد به سابقه تاریخی سکونت خود در یک محله همین نسبت آن‌ها به یک محله بوده و هست؛ بنابراین ارزش وجودی یک محله حتی در هویت‌بخشی به افراد آن محله هم مؤثر بوده است.

•       راه حل اشتباه

از سوی دیگر هرچند محلات به عنوان عناصر هویتی شهر و افراد شناخته می‌شوند، اما در دوره جدید تمدن شهری به دلیل آنکه سرعت تغییرات بالا رفت و روند تحولات حوزه شهرسازی بسیار متفاوت با گذشته بود، به یکباره بافت هویت‌ساز گذشته به عنوان بافتی کهنه و تحت عنوان فرسوده یا ناکارآمد شناخته شد و تصمیم‌سازان شهری به دنبال راهی برای یکسان‌سازی چهره شهر بودند که سرانجام از اواسط دهه ۷۰ فعالیت‌ها در این حوزه آغاز شد.

آنچه مسلم است بی‌تجربگی متولیان حوزه شهرسازی موجب شد تا ساده‌ترین راه‌حل به عنوان بهترین راه‌حل انتخاب شود که آن هم حذف بافت کهنه بود و طرحی با عنوان طرح نوسازی و بهسازی بافت پیرامونی حرم مطهر مصوب شد و خواسته یا ناخواسته در سال‌های بعد از آن تقریباً همه چیز تخریب شد و تنها در سال‌های اخیر شاهد واکنش‌های جدی نسبت به این شیوه شهرسازی هستیم، ولی آنچه اتفاق افتاد قابل جبران نیست، چراکه محلات هویت‌ساز قدیمی مشهد دیگر وجود ندارند. برای بررسی بهتر این موضوع سری به یکی از محلات قدیمی در بافت پیرامونی حرم مطهر زدیم که از گذشته‌های دور با نام «تپل محله» شناخته می‌شود.

•       آخرین نفس‌های تپل محله

از بولوار تازه ایجاد شده آستانه‌پرست وارد محله‌ای می‌شوم که تا همین چند سال پیش امکان تردد خودرو در بسیاری از معابر آن ناممکن بود، تپل محله از محلات قدیمی مشهد بوده و سابقه آن به نزدیک ۵۰۰ سال می‌رسد و بی‌هیچ تردیدی می‌توان گفت بخشی از هویت تاریخی این شهر بود.

خبری از راسته قاجاری و خانه‌های قدیمی متعلق به آن دوران نیست و اندک خانه‌های باقی‌مانده تصویر خوبی ندارند، گویی محله پیر نفس‌های آخرش را می‌کشد و دیگر زنده نیست.

پیرمردی زیر سایه یکی از همین دیوارهای قدیمی نشسته و چشم به اراضی به‌جا مانده از تخریب‌های سال‌های پیش محله دوخته است، البته محدوده تخریب شده آسفالت و فعلاً پارکینگ است، با او که همکلام می‌شوم بی‌آنکه پیش‌زمینه‌ای ذهنی به او بدهم، می‌گوید: خاطرات ما زیر این آسفالت دفن شد، خانه دوستان و آشنایان ما را خراب کردند و ما فکر می‌کنیم تازه به اینجا آمده‌ایم.

او که خودش را رحیم معرفی می‌کند و با لهجه غلیظ مشهدی حرف می‌زند، می‌افزاید: «از قدیم گفتن خراب کردن آسون اما ساختن سخته و محله ما را که صدها سال طول کشیده بود تا درست بشه درعرض چند سال خراب کردند و تموم شد».

کوچه پس‌کوچه‌های محله برای ما خاطره بود مشهد کلاً چند تا محله داشت و بزرگ‌ترهای همه مشهدی‌ها بچه یکی از همین محلات بودند و حالا که این محلات خراب شدند انگار فرقی بین مشهدی‌های اصیل و آن‌هایی که از جای دیگر به این شهر آمده‌اند، نیست مثل اینکه شناسنامه قدیمی ما را باطل کردند.

•       مشهد دوست داشتنی

داخل کوچه حوض امیر با مرد میانسالی روبه‌رو می‌شوم که به گفته خودش بازنشسته آموزش وپرورش است. وقتی از او درباره خرابی این محله می‌پرسم، می‌گوید: من سال‌ها به بچه‌ها تاریخ درس می‌دادم و خودم بزرگ شده تپل محله هستم و حالا که به این محله می‌آیم تصور می‌کنم تاریخ محلات قدیم مشهد پاک شده است.

رسولی می‌افزاید: هویت تاریخی یک شهر یا منطقه اجزای مختلفی دارد و هیچ‌کس نمی‌تواند هویت مشهد قدیم را بدون محلاتی مانند تپل محله، نوغان،   سراب، توس و سناباد قدیم تصور کند، ولی اینکه چرا به دست خودمان هویت تاریخی شهرمان را از بین می‌بریم، سؤال بی جوابی است که هرکسی دیگری را مقصر می‌داند.

او ادامه می‌دهد: در تاریخ می‌خوانیم مغول‌ها فلان شهر را با خاک یکسان کردند و همه از این کار انتقاد می‌کنند، اینکه محله‌ای در گذشته که توجهی به فرهنگ و هویتش نمی‌شد از بین رفته یک موضوع است و اینکه در عصر حاضر می‌بینیم در تمام دنیا توجه به عناصر هویت فرهنگی، تاریخی و اجتماعی بیشتر شده و سال‌های سال است مبحثی مانند میراث ناملموس مورد توجه قرار گرفته تا حتی از کوچک‌ترین نشانه‌های هویتی یک قوم حفاظت شود، ما شاهد تخریب عناصر هویت‌ساز مشهد قدیم هستیم.

او با کنایه می‌گوید: کوچه‌های تاریخی و مغازه‌های قدیمی را در محلات مختلف و دارای هویت خراب می‌کنیم بعد میلیاردها تومان هزینه می‌کنیم تا نمایشگاهی با نام مشهد قدیم یا مشهد دوست‌داشتنی درست کنیم در حالی که می‌شد در هر منطقه یک راسته یا خیابان قدیمی را با همان شکل قدیم حفظ کنیم و با ابزار و تکنولوژی‌های جدید آن‌ها را بهسازی نماییم و دست به ترکیب تاریخی آن‌ها نزنیم.

•       دفن کوچه طلایی زیر سازه‌های آهنی

یکی از اهالی کوچه طلایی که محدوده حوض امیر قرار دارد هم می‌گوید: از کوچه طلایی قدیم چیزی باقی نمانده و در آینده نه چندان دور محدوده حوض امیر و کوچه طلایی زیر پایه‌های یک برج آهنی دفن خواهند شد.

مجتبی که برای سرکشی از مادربزرگ پیرش به این محله قدیمی آمده، می‌افزاید: پدرم چند سال پیش فوت کرد هرچند آن زمان هنوز خیلی از خانه‌های تپل محله تخریب نشده بود، ولی او همیشه نگران بود و می‌گفت تاریخ مشهد قدیم به تصرف برج‌های بلند درمی‌آید و همه این منطقه را خراب می‌کنند، حالا می‌بینم پیش‌بینی او درست بوده و همه کوچه‌های تاریخی و خانه‌های خاطره‌ساز مشهد قدیم در این منطقه از بین رفته است.

•       محله‌ای که نخاله ساختمانی شد

یکی دیگر از آخرین ساکنان تپل محله هم با تکرار همین نکات می‌گوید: به تعبیر من هویت محلات قدیمی مشهد تبدیل به نخاله ساختمانی شد و در بار کامیون‌ها درجایی دیگر رها شد اهالی این مناطق هم پراکنده شدند و حالا هر کدامشان در یک گوشه مشهد به یک غریبه جدید در یک محله جدید تبدیل شده‌اند.

موسوی که بیش از ۷۰ سال دارد، می‌افزاید: یکی از افتخارات نسل ما در جوانی این بود که هرجای ایران می‌رفتیم با غرور می‌گفتیم خانه ما تا حرم امام رضا(ع) چند قدم فاصله دارد و با ذوق خودمان را بچه محل امام رضا(ع) می‌دانستیم، ولی از این به بعد دیگر خانه‌ای نیست تا ساکن دائمی داشته باشد که بتواند خودش را همسایه امام بداند.

او ادامه می‌دهد: همه محله پر شده از هتل و مهمانپذیر و پاساژ و آدم‌هایی که می‌آیند و می‌روند و فقط مدت کوتاهی اینجا هستند. دیگر اینجا زندگی عادی جریان ندارد و کاربری سکونتی آن تقریباً از بین رفته و همه چیز تجاری شده است.

•       چند نکته و پایان ماجرا

آنچه ذکر شد تنها برشی کوچک و خلاصه‌ای بود از اتفاق ناگوار گسست هویتی رخ داده در محلات قدیمی مشهد در بافت پیرامون حرم مطهر و بر همین اساس ذکر چند نکته می‌تواند بیانگر ماجرا باشد.

براساس آمار اعلامی جمعیت ساکن در مناطق قدیمی پیرامون حرم مطهر که عمدتاً به عنوان بافت فرسوده شناخته می‌شوند در چند دهه گذشته سیر نزولی داشته و از ۵۰ هزار نفر چند دهه قبل اکنون به حدود یک پنجم آن کاهش یافته به عنوان مثال تنها در بین سال‌های ۹۰ تا ۹۵ جمعیت منطقه از ۲۱هزار نفر به ۱۳هزار نفر رسیده است.

با تمام این اوصاف به نظر می‌رسد در کنار تمام ایرادهای وارده به طرح بهسازی بافت فرسوده پیرامون حرم مطهر به لحاظ معماری و شهرسازی، با کنار هم قرار دادن اجزای مختلف این پازل تصویر بدست آمده نشان می‌دهد عنصر فرهنگ‌ساز و هویتی محلات قدیم مشهد فدای سوداگری‌های اقتصادی شده و ارتباطی تاریخی میان هویت پیرامون حرم و مجموعه حرم وجود ندارد و به دنبال آن فرهنگ حاکم بر این منطقه نیز ریشه در فرهنگ و هویت مشهد قدیم ندارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.