قدس آنلاین: کرونا با همه دردسرها، بدیها و مشکلاتی که برای جامعه ایجاد کرده، با همه ضربهها و آسیبهایی که به زندگیمان وارد کرده البته در این ماه عزا، با نگاهی دیگر میتواند یک «فرصت» هم تلقی شود. فرصت از این لحاظ که به انسان یادآوری میکند در برخورد با تنگناها میشود سنتهای دیرینه و سبک زندگی پیشین را بازنگری کرد. میتوان در دل سختیها و محدودیتها، به درک جدیدی از سبک و سیاق زندگی امروزی رسید. میشود استعداد و توانهای نهفته و خفته را بیدار کرد. مُحرم و عزاداری برای سیدالشهدا را هم اگر بخش مهم سبک زندگیمان بدانیم، از این قاعده مستثنا نیست. این درست که این روزها، کرونا اجازه نمیدهد مثل سالهای قبل، هیئت و عَلَم و بیرق راه بیندازیم، مجالس روضهخوانی را گرم کنیم و... اما چه بسا فرصتی فراهم شده که فارغ از سبک و سیاق دیرینه عزاداریهایمان، به حقیقت «عزاداری» و واقعیت «حسینی بودن» بیندیشیم. بگذاریم سنتهای پیشینمان پوست بیندازند و به همه ثابت کنند که عزاداری و سیاهپوش غم حسین(ع) شدن، جور دیگر هم ممکن است.
تکیهها
اول نگاهی بیندازیم به محرمهای مثلاً ۸۰ یا ۹۰ سال پیش. در بخشهای بعدی مطلب هم به یکی دو نمونه از مراسم شبهای پیش نگاهی بیندازیم که با رعایت همه پروتکلهای بهداشتی برگزار شدند.
در مجله «فارس پلاس» میخوانیم:
«در ایام قدیم از ۱۵ ذیالحجه، بچهها با پارچههای سبز و سیاه و علامتهای حلبی برای خود تکیه درست میکردند و مساجد و حسینیههای شهر برای عزاداری آماده میشدند. حسینیههای خصوصی که از طرف رجال و بزرگان برپا میشد به خرج خود آنها بود اما حسینیهها و مساجد را اهالی و مردم محل دایر میکردند؛ به این شکل که یکی دو ماه مانده به محرم، هر کسی مبلغی را به ناظم حسینیه یا صندوقدار آن پرداخت میکرد یا تعهدی نقدی، کاری یا کالایی میداد. برخی هم به فراخور حال خود روزانه هزینه چیزی مانند چای و قند، ذغال و تنباکو و یخ و آب را تقبل میکردند...».
البته و به صورت معمول تکیه هر محله ممکن بود به مرور زمان از حیث ظاهر و زینتهایی که در آن به کار میرفت دچار افراط و زیادهروی شود و برخی از گردانندگان برای رقابت و چشم و همچشمی با دیگر تکایا و هیئتها در تجهیز تکیهشان به آینهها و چراغها، عکس و شمایل، قالیکوبی و کتیبهبندی، گوی و قندیل و آویز و لاله و... با هم مسابقه بگذارند و آن وقت دیگر تکیه، با آن همه تزئینات از صورت عزاخانه خارج شده و بیشتر شبیه حجله میشد. از تکیههای معروف آن زمان میتوان به مواردی چون تکیه دباغخانه، تکیه حمامخانم، تکیه درخوانگاه، تکیه پاچنار، تکیه سرتخت، تکیه امامزاده یحیی و تکیه رضاقلیخان اشاره کرد.
ویروس پهلوی
البته این همه ماجرا نیست. چون در دورانی که کرونا نبود اما ویروس «رضا خان» افتاده بود به جان فرهنگ و اعتقادات مردم و روضهخوانیها را ممنوع کرده بود، مردم مراسم عزاداری خود را در سادهترین شکل ممکن و آن هم در پستوها و صندوقخانههای منازلشان برپا میکردند تا چراغ عزاداری سیدالشهدا(ع) را روشن نگه دارند.
سیاهپوشی حسینیهها هم در سالهای دور به این صورت بود که حتی نباید یک آجر سفید معلوم میشد و علاوه بر قالیچهها، پرده، مخملها، ملیلهدوزیها، سوزندوزیها و پارچههای گرانبها از عکسهای شیر و خورشید، حضرت عباس(ع)، اشعار و گلبرگهای حاشیهشده و... استفاده میشد.
در تکیهها، کتیبههایی از اشعار جانسوز شعرای مرثیهسرای نامی همچون محتشم، جودی و جوهری به چشم میخورد و اگر هیچکدام از تجملاتی که در برخی تکیهها مرسوم بود، وجود نداشت، همین کتیبههای سیاه کافی بود تا آنجا را به شکل عزاخانه درآورد.
یکی از تکایای معروف در تهران «خانه سادات اخوی» در خیابان سیروس است که هنوز هم پابرجاست و همه ساله در ایام محرم و صفر میزبان عزاداران بوده است.
از روزی که مساجد و تکایا عزاداری خود را شروع میکردند بچههای کوچک هر محله هم با گرفتن چادر و افراشتن آن بر سر چوب، دستههای کوچک عزاداری تشکیل میدادند. سیاهپوش شدن برای امام حسین(ع) پیر و جوان و فقیر و غنی نداشت و حتی تهیدستترین افراد که از دار دنیا به جز قبای تن چیزی نداشتند، همان را فروخته، سیاه میخریدند یا با یک کهنه سیاه مبادله میکردند.
نذرهای محرمی
یکی از نذورات مردم، نذر پیراهن، دستمال و پارچه سیاه بود که بین فقرا و بیسیاه ماندهها تقسیم میکردند. پس از نماز صبح در اغلب خانهها و روضهخانهها از مردم با نان روغنی و پنیر و خرما پذیرایی میشد و در بعضی از تکایا نیز ظهر و شب غذا میدادند، تا روز دوازدهم این مراسم برقرار بود و مردم اطعام میشدند، حتی بعضی از آنها تا آخر ماه صفر این مراسم را برگزار میکردند.
اگر در ایام محرم کودکی به دنیا میآمد، واجب بود که یک نذری مثل آش، پلو، آبگوشت، حلوا، خرما یا نان و ماست بدهند تا هر اتفاق، گرفتاری و خطری به حرمت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) از کودک دور شود.
البته عدهای هم به ریختن مشتی برنج روی برنجهای نذری یا انداختن تکه گوشتی در دیگ غذای نذری بسنده میکردند. تهران در این ایام شهری یکپارچه نعمت و بخشش و نذر و نیاز بود و مردم بیریا و با ریا، فهمیده و نفهمیده، جان و مال خود را صرف امام حسین(ع) میکردند.
جعفر شهری در جلد سوم کتاب «طهران قدیم» در مورد نذریهای ماه محرم نوشته است: «آب دادن، شربت دادن، سقایی، دادن نان و ماست و پخت انواع آشها و شیربرنج از جمله نذریهایی بود که مردم در دو ماه محرم و صفر میدادند. البته خوراکهایی همچون خرما و حلوا، عدسپلو، ماشپلو، قیمه و قرمهسبزی، فسنجان، آبگوشت و رشتهپلو جزو نذریهای ماه محرم بود».
پادگان ۰۶
محرم امسال، اما کرونا رنگ و بوی متفاوتی به مجالس عزای حسینی بخشیده است. ویروس منحوس موجب شده هیئتهای عزاداری از حسینیهها و تکایای هرساله خود جابهجا شوند و به فضاهایی بروند که شاید کمتر کسی فکر میکرد روزی در آنها مجالس عزداری برگزار شود. «فارس پلاس» در این زمینه از مراسم یکی دو شب پیش در برخی پادگانها خبر داده و نوشته: «پادگانها فضاهایی هستند که برخی از جوانان به دلایل سختی دوران سربازی، حس خوبی به آنها ندارند، اما در شبهای دهه اول محرم، پادگان ۰۶ ارتش در چهارراه پاسداران، محل دلدادگی جوانان با سیدالشهدا(ع) است. فضای وسیع این پادگان کاملاً به رنگ سیاه درآمده، اما باز هم جوابگوی حضور عاشقانه جوانان به سیدالشهدا نیست».
این را هم بدانید که امسال هیئت «عبدالله بن الحسن(ع)» از حسینیه همیشگی خود راهی پادگان ۰۶ ارتش شده تا بتواند در فضایی روباز برای عزای سیدالشهدا جلسه برگزار کند.
همه عزاداران به محض ورود به پادگان، دمای بدنشان سنجیده میشود و اگر تب داشته باشند، باید برگردند و به جای عزاداری به فکر درمان خودشان بیفتند. مرحله دوم این غربالگری محرمی، بی ماسکها را هدف میگیرد و اگر ماسک نداشته باشند به آنها ماسک رایگان داده میشود. این یعنی شیوههای نذر محرمی هم امسال تغییر کرده، چون بدون شک این ماسکهای رایگان از محل کمکها و نذرها تأمین میشود.
برای راحتی و سلامتی عزاداران، کیسههای پلاستیکی به صورت شخصی در اختیار افراد قرار میگیرد تا کفشها را در آن قرار دهند. پذیرایی هم فقط آب است! البته آب معدنی که باز هم نذری است و گردانندگان هیئت چون معتقدند نباید عزادار امام حسین(ع) را تشنه گذاشت آن را توزیع میکنند. فضای پادگان ۰۶ ارتش کاملاً زیبا و دیدنی سیاهپوش شده و حالا مثل یک حسینیه بدون؟ است که البته در آن از تزئینات افراطی و پر زرق و برق خبری نیست. نظم مثالزدنی و چیدمان افراد براساس پروتکلهای بهداشتی و با فاصله ۲ متری واقعاً دیدنی و قابل تحسین است. خادمان هیئت هم با مهربانی و کمال ادب، عزاداران را راهنمایی میکنند تا فقط در جاهای مشخص شده مستقر شوند. مسئول این هیئت میگوید: «فضای حسینیه اصلی هیئت ۳ هزار مترمربع برای برادران و ۲هزار و ۵۰۰ متر برای خواهران است و به غیر از آن ۲۰ هزار متر نیز فضای باز در اختیار داریم. برای ایجاد نظم در این فضای وسیع ۶۸ خادم خواهر و ۱۰۴ خادم برادر مشغول فعالیت هستند و علاوه بر آن نیروهای انتظامی، بسیج، راهبر، آتشنشانی، اورژانس، دژبان ارتش و... برای برقراری نظم و اجرای مراسم مشارکت دارند».
انتهای پیام/
نظر شما