قدس آنلاین: کارنامه عملکرد گرمخانههای شهرداری، شیلترهای سازمان بهزیستی و مراکز دی. آی. سی وزارت بهداشت، در مهار آسیبها و گسترش خسارتهای مرتبط با اعتیاد در جامعه تاکنون موفقیتآمیز بوده است. موضوعی که تقریباً همه کارشناسان و مسئولان حوزه اعتیاد به آن اذعان میکنند و شاید به همین دلیل باشد که هر از گاهی خواهان افزایش این مراکز در نقاط مختلف کشور میشوند. اما این فقط یک طرف قضیه است. سوی دیگر ماجرا به اهالی مناطقی برمیگردد که این مراکز در آنجا استقرار پیدا کردند و فعالیت میکنند. واقعیت این است که چهره این مناطق در مقایسه با پیش از استقرار آنها اگر بدتر نشده باشد، بهتر هم نشده تا جایی که اهالی همچنان شاهد حضور معتادان متجاهر و استعمال مواد مخدر و داد و ستد آنها در ملأعام هستند و مجبورند این ناهنجاریها و مزاحمتهای گاه و بیگاه را تحمل کنند. بنابراین دور از انتظار نیست که بعضی از ساکنان این محلات هر وقت و به هر طریقی که بتوانند نارضایتی خود را نسبت به ادامه استقرار مراکز یاد شده اعلام کنند و خواهان انتقال آنها به مناطق دیگر شوند.
درخواستی که حالا مورد توجه نیروی انتظامی به عنوان یکی از نهادهای عضو ستاد مبارزه با مواد مخدر قرار گرفته است؛ چنانکه چندی پیش سردار مسعود زاهدیان، رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا، انتقال مراکز کاهش آسیب به مناطق حاشیهای را یک «ضرورت» خوانده و گفته بود: مناطقی مثل شوش، مولوی و هرندی جزو مناطق مرکزی پایتخت هستند، وجود معتادان متجاهر در این مناطق، بستر تولید اعتیاد را فراهم میکند. ما این مناطق را پاکسازی میکنیم و بیماران را به مراکز ماده ۱۶ تحویل دادهایم تا درمان شوند؛ اما روز بعد باز هم معتادان متجاهر جدید در این مناطق جایگزین میشوند. این اتفاق به خاطر وجود مراکز کاهش آسیب در این مناطق است. این بیماران برای دریافت خدمات به آن مناطق میآیند. حالا چه اشکالی دارد ما مراکز کاهش آسیب را به مناطق حاشیهای که فاصلهشان با مراکز فعلی پیاده حداکثر ۲۰ دقیقه باشد، منتقل که آسیبهای کمتری برای اهالی منطقه داشته باشد؟ با این اقدام، بیماران برای دریافت خدمات به مناطق جدید میروند و کیفیت زندگی مردم مناطق یاد شده هم بهتر میشود؛ به همین دلیل ما به اجرایی شدن این سیاست اصرار داریم.
وی با اشاره به اینکه شرایط را بهگونهای مدیریت خواهیم کرد که افراد آسیبدیده در مناطق جدیدی که برایشان تعریف کردهایم خدمات بهتری دریافت کنند، میافزاید: ما باید بیماران معتاد را به سمت مراکز کاهش آسیب هدایت کنیم نه اینکه جایی که بیماران هستند مرکز کاهش آسیب راهاندازی کنیم. البته گردانندگان این مراکز اصرار دارند در این مناطق باقی بمانند چون منفعت شخصی دارند. مخالفتها و مقاومتهایی که برای خروج از مناطق دارند به خاطر پولهایی است که میگیرند وگرنه وجود این مراکز هیچ تأثیر مثبتی در این مناطق نداشته است. این همه مدت در این مناطق به معتادان خدماترسانی کردند واقعاً چه تغییر مثبتی اتفاق افتاده است؟ جز این بوده که جمعیت معتادان در این مناطق بیشتر شده است؟
مخالفان سرسخت
همانطور که رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا اشاره کرده است موضوع انتقال گرمخانهها، شیلترها و دی. آی. سیها مخالفان سرسختی در بین کارشناسان و هم در خود ستاد مبارزه با مواد مخدر نهاد ریاست جمهوری دارد که سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت مهمترین آنها هستند.
دکتر فرید براتی سده، مدیر کل دفتر پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی از مخالفت صریح سازمان متبوعش و وزارت بهداشت با انتقال مراکز کاهش آسیب خبر میدهد و به قدس میگوید: طرح ایجاد مراکز کاهش آسیب مربوط به امروز و دیروز نمیشود. اجرای این برنامه به اوایل دهه ۸۰ برمیگردد؛ ضمن اینکه در ماده ۵ و ۶ سیاستهای کلی نظام مربوط به مبارزه با مواد مخدر به کاهش آسیب اشاره شده و همچنین در ماده ۱۵ قانون مبارزه با مواد مخدر، موضوع کاهش آسیب به عنوان بخشی از روند درمان اعتیاد به رسمیت شناخته شده است. از سوی دیگر طرح یاد شده در زندانهای کشور اجرا شده و از این لحاظ اگر نگوییم در سطح جهان، اما در سطح خاورمیانه و کشورهای منطقه جزو کشورهای موفق بودهایم. پس اینکه مراکز خدمات دی. آی. سی را تعطیل کنیم اولاً طبق قوانین ممکن نیست اما اینکه آنها را به نقاط دیگر ببریم و تصور کنیم معتادان پرخطر هم با ما میآیند، اشتباه است؛ چون معتادان با ما حرکت نمیکنند؛ بنابراین موافق انتقال مراکز کاهش آسیب نیستیم و این موضوع را هم بهصورت کتبی در جلسات ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کردهایم، مگر اینکه قوانین تغییر کند؛ یعنی سیاستهای کاهش آسیب از کل فعالیتهای کشور کنار گذاشته شود که این موضوع دیگری است که به نظرم چنین چیزی بسیار بعید است چون اصلاً به صلاح جامعه نیست. وقتی میگوییم اعتیاد در کشور در حال کاهش است؛ به خاطر وجود همین مراکز و ارائه خدمات کاهش آسیب به معتادان است.
وی کاهش پیامدها و عوارض بهداشتی سوءمصرف مواد مخدر را مهمترین هدف ایجاد مراکز گذری کاهش آسیب میخواند و میگوید: برنامه کاهش آسیب، خدماتی است که به معتادان پرخطر ارائه میدهیم تا رابطه این افراد با قاچاقچیان قطع شود و دست به رفتارهای پرخطر و مجرمانه مثل سرقت نزنند یا کمتر مرتکب چنین اعمالی شوند. یعنی تلاش بر این است که به خود، خانوادهشان و دیگر افراد جامعه آسیب نزنند چون نیازهای اولیهشان از متادون گرفته تا خوراک و پوشاک و اسکان برآورده میشود. بر این اساس مثلاً یک مرکز دی. آی. سی در هر جایی دایر نمیشود بلکه در جایی ایجاد میشود که تعداد معتادان پرخطرش از یک حدی بالاتر باشد؛ از این رو پیش از احداث این اماکن بررسیها لازم انجام میگیرد.
وی با اشاره به اینکه انتقال مراکز کاهش آسیب تبعات بیشتری خواهد داشت، تصریح میکند: اگر مراکز خدمات را به جای دیگری ببریم که معتاد پرخطری آنجا نیاید آنوقت نه تنها هزینه بیهودهای کردهایم بلکه همین مراکزی که تا حالا دایر شده را هم از بین بردهایم. علاوه بر این بعداً پیامدهای اجتماعی و سلامتی در این مناطق افزایش مییابد و مشکلساز میشود یعنی تبعاتش بیشتر خواهد بود؛ این نکتهای است که پلیس باید بیشتر به آن توجه داشته باشد.
براتی سده میافزاید: براساس گزارشهای ستاد مبارزه با مواد مخدر، اهالی مناطقی که برنامه کاهش آسیب در آنجا پیاده شده، نمیگویند چرا معتادان اینجا هستند بلکه خواهان افزایش نظارتها بر این مراکز و ارائه خدمات بهتر توسط شیلترها و دی. آی. سیها هستند که البته این مطالبات بحقی است؛ چون احتمالاً در زمینه نظارت بر این مراکز کمی کوتاهی شده است که باید سطح نظارتها و خدمات را افزایش دهیم. اما اینکه مراکز یاد شده را تنها به دلیل درخواست یک دستگاه از دستگاههایی که کار کاهش آسیب اعتیاد را انجام میدهند تعطیل و یا به جاهای دیگری منتقل کنیم، چندان علمی و منطقی نیست. چون معتاد پرخطر به حاشیه نمیرود و ما هم نمیتوانیم خودرویی را بگذاریم و به معتادان بگوییم بی زحمت با این خودرو بروید فلان جا خدمات بگیرید و بعد بیایید. اصلاً چنین حرفی منطقی نیست چون با انتقال این مراکز، خدمات تعطیل میشود و حیف است کاری که ۱۰ سال برای آن هزینه کردیم و مورد تأیید مجامع بینالمللی قرار گرفته و توانستهایم از محل آن کمکهایی بگیریم، همه اینها از دست برود.
راه حل پایداری نیست
دکتر محمد جمال فرهمندیان، رئیس کانون سراسری درمانگران اعتیاد هم بار منفی انتقال مراکز یاد شده به حاشیه شهرها را بیشتر از اثرات مثبت آن میداند و به قدس میگوید: مراکز دی. آی. سی برای افرادی که مشکلات بسیار زیادی دارند پیشبینی شده است، مثل افرادی که از لحاظ مالی شرایطی ندارند که بتوانند برای خود دارو، سرنگ و... تهیه کنند. بنابراین موضوع دسترسی این گونه افراد به این مراکز بسیار مهم است. با وجود این، پیشنهاد انتقال مراکز گذری کاهش آسیب از دو دیدگاه قابل بررسی است؛ نخست از جنبه کسانی که در مناطقی زندگی میکنند که دی. آی. سیها، شیلترها و گرمخانهها ایجاد شده و دوم از دیگاه کانونها و کلونیهای مددجویانی که در سطح شهرها پراکنده هستند و اگر بخواهیم اینها را به حاشیه شهرها انتقال دهیم مشکل دیدگاه نخست را حل کردهایم، اما دسترسی مددجویان اعتیاد به مراکز دی. آی. سی برای دریافت خدمات را سخت میکنیم و ممکن است بعضی از بیماران اعتیاد برای دریافت خدمات به حاشیه شهرها مراجعه نکنند؛ یعنی این تصمیم هم بار مثبت دارد و هم منفی؛ البته بار منفیاش بیشتر خواهد بود.
وی با اشاره به اینکه ظاهراً الان بار روانی جامعه به این سمت است که مددجویان یا معتادان متجاهر در سطح شهر دیده نشوند، میافزاید: درست است که این یک راه حل است اما راه حل پایداری نیست بلکه موقتی است، چون مراکز دی. آی. سی مثل داروخانهها در سطح شهر هستند.
ما را به یاد پاکسازی خاک سفید میاندازد
سعید نمکی، عضو جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ هم انتقال مراکز کاهش آسیب و گرمخانهها از سطح شهرها به حاشیه شهرها را منطقی نمیداند و به قدس میگوید: این موضوع ما را به یاد پاکسازی منطقه خاک سفید و محله جمشید میاندازد.
وی با اشاره به اینکه هر تصمیمی که میخواهیم برای کسانی که به هر دلیلی به بیماری اعتیاد مبتلا شدهاند، بگیریم باید به این نکته توجه داشته باشیم تا چه میزان اثرگذار خواهد بود. اینجا این پرسش مطرح میشود که برای آموزش و تربیت بچهها چه فضایی باید در نظر گرفته شود؟ ما برای بیماران اعتیاد هم باید چنین نگاهی داشته باشیم. این مراکز هم باید در جایی دایر شوند که بیماران معتاد یا همان جامعه هدف بهراحتی به آنها دسترسی داشته باشند تا بتوانند مشکلشان را حل کنند؛ چون کسانی که به این مراکز میآیند در واقع یک گامنسبت به دیگر معتادان برای درمان جلوتر هستند و دور بودن از این گونه مراکز در واقع از دست رفتن یک فرصت برای حیات دوبارهشان قلمداد میشود. از این رو هر فکر و تصمیمی که معتادان را به حاشیه میراند قطعاً نمیتواند به حل مشکل معتادان و کاهش آسیب اعتیاد در کشور کمک کند.
وی میافزاید: شاید بعضی از مردم از اینکه بیماران اعتیاد در محدوده زندگیشان تردد دارند احساس نارضایتی کنند و حتی واکنشهایی نشان دهند اما وقتی دریابند مراکز کاهش آسیب و کمپها دارند به پاکسازی اجتماع کمک میکنند چه بسا نظرشان عوض شود و حتی به کمک این بیماران بیایند.
انتهای پیام/
نظر شما