تحولات منطقه

 روایت‌ها و گزارش‌های تاریخی معمولاً در گذر زمان دستخوش تحریف و تزییف می‌شوند و یا پیرایه‌های ناشی از حب و بغض آن‌ها را در بر می‌گیرد. واقعه عظیم عاشورای سال ۶۱ ه‍.ق نیز اگر چه به لطف صیانت اهل‌بیت(ع) و ارادتمندان ایشان تا امروز اصالت خود را حفظ کرده است، اما از تحریفات تاریخ‌نویسان مواجب‌بگیر و آراستن‌های برخی دوستداران آل‌الله در امان نمانده است.

اوج فضائل و رذائل در واقعه کربلا تصویر شده است
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

قدس آنلاین: روایت‌ها و گزارش‌های تاریخی معمولاً در گذر زمان دستخوش تحریف و تزییف می‌شوند و یا پیرایه‌های ناشی از حب و بغض آن‌ها را در بر می‌گیرد. واقعه عظیم عاشورای سال ۶۱ ه‍.ق نیز اگر چه به لطف صیانت اهل‌بیت(ع) و ارادتمندان ایشان تا امروز اصالت خود را حفظ کرده است، اما از تحریفات تاریخ‌نویسان مواجب‌بگیر و آراستن‌های برخی دوستداران آل‌الله در امان نمانده است. در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام دکتر سیدمحمدحسن جواهری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به بررسی منابع تاریخی قیام عاشورا و پاسخ به برخی شبهات در این زمینه پرداختیم. او معتقد است حفظ سرمایه ارزنده قیام حسینی از خطر جعل و تحریف، در حقیقت حفظ ارزش‌های دینی و انسانی است که به تمام بشریت تعلق دارد.

راویان واقعه عاشورا

حجت‌الاسلام جواهری در ابتدا به راویان عاشورا اشاره کرده و می‌گوید: برخی از امامان معصوم(ع) به ویژه امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) مطالب مرتبط با این حادثه بزرگ و تاریخ‌ساز را نقل کرده‌اند. برخی از راویان حادثه عاشورا نیز بازماندگان سپاه امام حسین(ع) بوده‌اند که بعضاً امام را از ابتدای مسیر تا پایان آن همراهی کرده‌ بوده‌اند. از میان این افراد می‌توان به حسن‌مثنی؛ فرزند امام حسن مجتبی(ع)، عقبه بن سمعان؛ غلام رباب، مسلم‌ بن‌ ریاح؛ غلام حضرت علی(ع)، ضحاک ‌بن عبدالله‌ مشرقی و ابن سمامه اسدی اشاره کرد. خبرنگاران سپاه یزید نیز راویان دیگر واقعه عاشورا بودند. آن‌ها موظف به نگارش تاریخ و ثبت جزئیات آن واقعه بودند. افزون بر راویان فوق، حدود ۷۰ سال پس از واقعه عاشورا،‌ شخصی به نام ابومخنف از قول بازماندگان واقعه عاشورا که در این حادثه شخصاً حضور داشتند و یا با یک یا دو واسطه اخبار آن را شنیده بودند، بخشی از جزئیات را روایت کرده که هم‌ اکنون در دسترس است.

او ادامه می‌دهد: اگر همه آنچه به عنوان تحریف عاشورا در مقاتل مطرح می‌شود، کنار گذاشته شود آنچه باقی می‌ماند نیز بسیار گسترده است. خوشبختانه به همت دارالحدیث دانشنامه امام حسین(ع) در ۱۶ جلد منتشر شده که تنها عهده‌دار نقل نصوص منابع نهضت عاشورا تا قرن هشتم است. این کتاب خلاصه و به عربی با نام «الصحیح من مقتل سیدالشهداء و اصحابه» و به فارسی با عنوان «شهادت‌نامه امام حسین(ع)» منتشر شده که مطالعه آن برای واعظان و مداحان بسیار مهم و ضروری است؛ زیرا این مقتل خالی از تحریف‌های مقاتل متأخر و متفردات (نقل‌های خاص) آن‌هاست.

آسیب‌شناسی مقاتل متأخر

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه یادآور می‌شود: نکته مهم در مورد مقاتل و منابع نهضت عاشورا که پیش از قرن هفتم و هشتم نگارش یافته‌اند این است که ما نقل‌های خاص آن‌ها را بدون شرط سند داشتن مورد توجه قرار می‌دهیم؛ زیرا می‌توان احتمال داد که منابعی در نزد مؤلف در آن عصر بوده که به دست ما نرسیده باشد، لیکن در مورد منابع و مقاتل متأخر چنین احتمالی نمی‌دهیم و مؤلفان نیز ادعایی در این خصوص ندارند؛ بنابراین اگر مطلب جدیدی در مقتلی مثلاً‌ در قرن دهم یا دوازدهم ببینیم از مؤلف آن سند مطالبه می‌کنیم و اگر برای آن در منابع موجود سندی نیافتیم،‌ آن را کنار می‌گذاریم.

دکتر جواهری می‌افزاید: متأسفانه برخی مؤلفان مقاتل متأخر با تمسک به تسامح در ادله سنن و یا به بهانه زبان حال و مانند آن، هر چیزی را در کتاب خود نقل کرده و کتاب را از اعتبار انداخته‌اند. برخی نقل‌ها در اصل خواب بوده که در نقل به واسطه، از خواب بودن به یک متن تاریخی تبدیل شده و در برخی موارد شعر شاعرانه به نثر تبدیل شده و متن تاریخی تلقی شده و آسیب‌های دیگری که فرصت بیان آن‌ها نیست. اما اشاره می‌کنم که برخی از این کتاب‌ها از جهات یاد شده آنچنان آسیب ‌دیده‌اند که جزو کتاب‌ها و منابع غیر قابل استناد معرفی شده‌اند.

آگاهی امام حسین(ع) از شهادت و اسارت

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه، درباره هدف سیدالشهدا(ع) از حرکت به سوی کوفه می‌گوید: امام حسین(ع) از ابتدا برای تشکیل حکومت و به دعوت کوفیان حرکت کرد تا بتواند به واسطه تشکیل حکومت امر به معروف و نهی از منکر کند و شاهد آن فرستادن حضرت مسلم(ع) به کوفه و دریافت بیعت برای آن حضرت است؛ البته بر اساس نصوص معتبر تاریخی و روایت‌های فراوان، آن حضرت از سرنوشت خود و اصحابش کاملاً آگاه بود و بارها برای دیگران بازگو کرده بود.

وی با اشاره به انکار علم امام به شهادت از سوی برخی، عنوان می‌کند: انکار علم امام حسین(ع) به شهادت عجیب است، زیرا در منابع تاریخی و روایی، روایت‌های فراوانی وجود دارد که بر آگاهی حضرت از شهادت خود و یارانش  و اسارت خاندانش دلالت دارد و از جمله آن‌ها همان نامه معروف آن حضرت به محمد بن حنفیه و بنی‌هاشم از مکه است که فرمود هر کس به من بپیوندد شهید می‌شود و هر کس با من نیاید پیروزی بدست نمی‌آورد.

حکمت اختصاصات سیدالشهدا(ع)

این پژوهشگر به یک شبهه مهم اشاره کرده و می‌گوید: برخی می‌پرسند چرا باید برای سیدالشهدا(ع) گریه کرد؟ چرا با اینکه پیامبر اکرم(ص) و نیز امیرالمؤمنین(ع) مقام بالاتری نسبت به امام حسین(ع) دارند، گریه، روزهای زیارتی، تربت، اربعین و... آنچنان که برای امام حسین(ع) وارد شده، برای آن‌ها وارد نشده است؟ در پاسخ به این افراد باید گفت گریه و حزن بر شهادت امام حسین(ع) به صورت تکوینی در نهاد مؤمنان قرار داده شده و از این رو می‌توان به آن به مثابه یک نشانه ایمان نگریست: «قال رسول الله(ص): إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَهً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً» (مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۳۱۸) اما این اراده تکوینی و نیز تشریعی خدا در خصوص قرار دادن روزهای زیارتی ویژه برای آن حضرت و مانند آن به این دلیل یا حکمت است که گریه بر امام حسین(ع) برخلاف دیگر معصومین(ع) بسته فکری و فرهنگی دارد. گریه بر سیدالشهدا(ع) و تحریک احساسات، واقعه عاشورا را در کانون توجه قرار می‌دهد.

حجت‌الاسلام جواهری در پایان تأکید می‌کند: واقعه عاشورا درس‌آموز و انسان‌ساز است و اوج فضائل و اوج شقاوت و رذالت در آن به تصویر کشیده شده است. عاشورا و مباحث پیرامون آن انباشته از تعالیم و آموزه‌های شریعت است و معارف اهل بیت(ع) در آن موج می‌زند و یادکرد آن موجب احیای وجدان‌های خفته و جوامع به حضیض رفته است؛ حسین(ع) قتیل العبرات است نه قتیل الدمعات! «عبرة» یعنی اشک محرک و «دمعة» یعنی اشکی که محرک نیست؛ یعنی بر اساس قتیل العبرات بودن سیدالشهدا(ع) نباید اشک محرک و پیش‌برنده را به اشک معمولی تبدیل کرد. از این رو اگر مجالس عزاداری سیدالشهدا(ع) بدون ارائه معارف برگزار شود، گریه و اندوه بر آن حضرت به کارکرد واقعی خود دست نیافته است. با توجه به آنچه بیان شد، روشن می‌شود که تعظیم شعائر حسینی در حقیقت تعظیم شعائر اسلامی و نبوی و علوی است؛ زیرا نهضت عاشورا موجب بقای اسلام و سنت نبوی و علوی شد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.