رضا تنهاییمقدم، کارشناس مسائل اقتصادی
آنچه آقای روحانی درباره نرخ رشد اقتصادی و مسائل اقتصادی کشور سخن میگوید را از جهات مختلفی میتوان مورد بررسی قرار داد، اما مهم وضعیت تورمی است که به عینه میبینیم؛ بنابراین میتوانیم آن را در مشاهدههای روزانه خود از نرخ کالاها و معیشتی که هر روز با آن مواجه هستیم، ببینیم.
تورم یک معمای حل نشده در اقتصاد ماست. در همه دولتها تورم همواره رو به افزایش بوده است، هر چند آقای روحانی آن هم به صورت دستوری و با رکود، تورم را در دولت خود پایین نگه داشت، اما پایین نگه داشتن دستوری تورم همانند فنر از جای خود جهید و بسیاری از شاخصها و آمارهای اقتصادی را با خود به فنا برد.
بنابراین اینکه همه دولتها در افزایش نرخ تورم با هم به اشکالی مساوی بودهاند حرفی نیست، اما سیر تورم در یکی، دو سال اخیر و ماههای اخیر نسبت به قبل فزونی یافته است. شکی در این موضوع وجود ندارد، به این دلیل حتی همانند کشورهای همسایه موفق به کاهش و پایین آوردن و ثبات نرخ تورم نمیشویم که برای کاهش تورم نگاه بلندمدت به حل مسئله نداریم.
به عبارت دیگر، ساختار حکمرانی کشور و به طور خاص مدل اصلی تأمین مالی دولت برای کاهش نرخ تورم حتماً باید تغییر کند. هر چند که تورم به نوعی مالیات محسوب میشود. همین چاپ پولی که هر وقت دولت به در بسته میخورد به سراغ آن میرود نوعی مالیات است که به آن مالیات تورمی گفته میشود.
آقای غرضی در سال ۹۲ به درستی به این موضوع اشاره کرد که دولت دست در جیب مردم میکند. به عبارت دیگر، زمانی دولت برای دریافت مالیات از دهکهای بالای درآمدی و از ثروتمندان و پایههای مختلف مالیاتی، مالیات اخذ میکند، زمانی دولت به جای دریافت مالیات از ثروتمندان برای تأمین هزینههای خود، روش مالیاتگیری را به صورت مستقیم اجرا نمیکند بلکه با چاپ پول و افزایش نقدینگی که موجب تورم میشود و گرانی را به مردم تحمیل میکند، مردم را به نوعی مجبور به پرداخت مالیات به صورت غیرمستقیم کرده است، در حالی که در مدل مستقیم مردم به صورت مستقیم به دولت مالیات میدهند، اما در مدل تورمی مردم مستقیم به دولت پول نمیدهند و دولت با چاپ پول از بانکمرکزی به واسطه تورم و گرانی، مالیات به همه مردم اعم از دارا یا ندار تحمیل میکند.
برای ایجاد تغییرات اساسی در نرخ تورم، باید مدل تعیین تأمین مالی دولت تغییر کند، تا مدل تعیین تأمین مالی دولت تغییر نکند و مقاومتها درباره تغییر سیاستهای مالی دولت نشکند، رسانهها مردم را به درستی توجیه کنند تا مردم بدانند با این گرانیها که بار مالیات ثروتمندان را به دوش میکشند، اتفاقی به نفع کاهش تورم در کشور رخ نمیدهد.
باید به این موضوع واقف شویم که عدمرویکرد دولتها به اخذ مالیات و تعریف پایههای مالیاتی مثل همه کشورهای توسعهیافته ناشی از رفتارها و مدلهای پوپولیستی دولت است. دولتها نگران هستند با اجرای قوانین درست مالیاتی رأیدهی مردم به آنها کم شود، در حالی که مردم برای رأیدهی باید دولتها را تحت فشار اجرای درست مالیاتی قرار دهند تا ثروتمندان از جیب ضعفای جامعه برخوردارتر نشوند.
نظر شما