قدس آنلاین: هشتم آبان ماه در تقویم ما روز «نوجوان» نامگذاری شده است؛ موضوعی که نشان از خاص بودن دوره نوجوانی دارد و عبور موفق از این دوره که یکی از مراحل حساس و بحرانی زندگی هر فرد است نقش تعیینکنندهای بر سلامت و شخصیت وی در دوران بزرگسالی دارد. اما این اتفاق زمانی رخ میدهد که علاوه بر فرد نوجوان که باید درک مناسبی از این دوره داشته باشد، والدین و حتی جامعه هم بسترهای مناسب شکلگیری افرادی با شخصیتهای قوی، توانمند و سازنده را فراهم کنند.
حجتالاسلام دکتر محمد حسین توانایی، استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگو با ما به بایدها و نبایدهای این دوره اشاره میکند.
با اشاره به اینکه سن نوجوانی چه دورهای را در برمیگیرد بفرمایید چرا این مقطع دارای اهمیت زیادی است؟
آنطور که تحقیقات و یافتههای علمی نشان میدهد سن نوجوانی حدود ۱۲ تا ۱۸ سالگی را دربرمیگیرد؛ البته براساس احادیث اسلامی این سن کمی متفاوت است چون دورههای رشد به سه دوره هفت ساله تقسیم میشود که هفت ساله سوم از ۱۴ سالگی تا ۲۱ سالگی است که میتواند توسعه پیدا کند یعنی با توجه به موقعیتهای جغرافیایی و وضعیت تغذیه افراد ممکن است یک تا دو سال کمتر یا بیشتر شود. اما در پاسخ به بخش دوم پرسشتان باید گفت مهمترین دلیل اهمیت دوره نوجوانی این است که فرد در این مرحله بهدنبال یافتن هویت خودش است، چون او از نظر شناختی، احساسی و رفتاری که سه مؤلفه از مولفههای رشد محسوب میشوند هنوز به باور قطعی نرسیده است. درواقع فرد نسبت به خود، دنیای اطراف، باورهای اعتقادی و اهدافی که در آینده دارد شناخت کاملی ندارد. در کنار شناخت، بحث نگرشها هم مطرح است که از مرحله خودیابی شروع میشود تا مرحله معرفت نفس که شناخت کامل فرد از خود است. به همین خاطر دوره نوجوانی بسیار مهم است و اگر در این مرحله فرد از طریق والدین، معلمان و گروههای مرجع دیگری مثل روحانیون و... به شناختی کامل از خود نرسد ممکن است در آینده رفتارهایی داشته باشد که برای خود و جامعه خطرناک باشد. چون رفتارها نتیجه احساسها هستند و احساسها نتیجه شناختها و شناختها هم نتیجه نگرشها و اگر فرد در مرحله نوجوانی شناخت کافی از اینکه مثلاً چرا بهدنیا آمده و چه مأموریتی در این دنیا دارد و به کجا خواهد رفت، نداشته باشد دچار بحران هویت میشود و احساس ناخوشایندی در او شکل میگیرد؛ اما اگر شناخت کاملی در او ایجاد شود آنوقت آینده خوبی برایش رقم میخورد.
پرسش این است آیا نگرشی که نسبت به رفتار فرد در دوره نوجوانی وجود دارد در نوجوانان دختر و پسر متفاوت است؟
هرچند دختران و پسران از نظر مبنایی، هویتی و شناخت اولیه در دوره نوجوانی تفاوتی با هم ندارند و یکسان هستند، اما از نظر نحوه و رویکردی که نسبت به مسائل جسمی دارند ممکن است نگرش متفاوتی داشته باشند. هورمونهایی که در پسرها ایجاد میشود با دختران متفاوت است. از لحاظ روحی و عاطفی هم تفاوتهایی بین این دو جنس وجود دارد. والدین و مسئولان آموزشی باید به این موضوع در برنامهریزیهای کلان خود توجه داشته باشند که نحوه نگاه نوجوان با توجه به دختر و پسر بودنشان میتواند متفاوت باشد. با وجود این، نوع نگاه والدین و جامعه به پسرها و دخترها باید یکسان باشد و نباید تبعیضی بینشان قائل شوند. وجود تفاوت بینشان اشکالی ندارد اما تبغیض بین آنها کار درستی نیست و جامعه باید زمینه شکوفایی استعدادهای هر دو آنها را فراهم کند.
افراد در دوره نوجوانی باید چه مهارتهایی را کسب کنند تا بتوانند در آینده در اجتماع بهتر ظاهر شوند؟
در این دوره چون زمینه برای یادگیری فراهم است نوجوان باید همه مهارتهایی را که مطابق با ذوق و علاقهاش است فرا بگیرد؛ یعنی در کنار آموزشهایی که در مدرسه میبیند باید مهارتهایی را یاد بگیرد که بتواند در جوانی جذب بازار کار شود چون در سن جوانی نیازی نیست انسان حتماً مسیر زندگیاش را از طریق دانشگاه سپری کند.
آیا والدین برای درک نوجوان خود باید رفتارهای وی را کاملاً بپذیرند و تفاوت نسلها را به صورت کامل باور کنند؟
یکی از مهارتهای زندگی، درک همدلانه است، به این معنی که مسائل را بهخصوص در دوره نوجوانی از زاویه نگاه دیگران ببینیم. یکی از بهترین مهارتهایی که پدر و مادرها و همچنین مسئولان آموزش و پرورش باید داشته باشند تکریم نوجوان است. مهم این است که اگر حادثه و مسئلهای برای نوجوان پیش آمد یا سؤالات عجیب و غریبی مطرح کرد یا رفتارهای نامناسبی مرتکب شد آنها در کنارش باشند، نه اینکه در مقابل او بایستند. باید از یک زاویه برابر با نوجوان گفتوگو و تعامل کنند نه اینکه نگاه از بالا به پایین داشته باشند. اما بسیاری از پدران و مادران یا مسئولان آموزشی چون سن و تجربه بیشتری دارند وقتی با حرف و رفتارهای نامناسب نوجوان روبهرو میشوند، بهسرعت واکنش نشان میدهند در حالی که درک همدلانه به ما یاد میدهد مسائل را از زاویه دید نوجوان ببینیم. البته این درک همدلانه به این معنی نیست که همه آنچه یک نوجوان میاندیشد و یا انجام میدهد را تأیید کنیم. ما برای ایجاد تغییرات بهتر از نظر شناختی، احساسی و رفتاری در نوجوان باید زمینهها را برای پذیرش وی فراهم کنیم. حضرت علی(ع) میفرمایند: فرزندانتان را به آداب و رسوم خود مجبور نکنید چون آنها برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شدهاند. خب ما در این روایت نقش موثر گذشت زمان را میبینیم. امروز هم تمامی علما و دانشمندان علوم تربیتی معتقدند باید اجازه دهیم فرزندان ما متناسب با گذشت زمان استعدادهایشان را بروز دهند. البته این بدین معنی نیست که آنها هر کاری خواستند انجام بدهند و ما هیچ تلاشی برای تغییر نگرش و رفتارشان نداشته باشیم بلکه باید زمینه نگرش و رفتار بهتر را برای آنها فراهم کنیم.
در خاتمه بفرمایید چگونه میتوان شروع و شیوع انحرافات در نوجوانی را کنترل کرد؟
بهترین راهکار برای این منظور و کنترل رفتارهای ناخوشایند نوجوانان، استفاده از وجود الگوهای موفق است. اگر والدین و معلمان که بیشتر با نوجوانان در ارتباط هستند الگوهای خوب و کاملی باشند معمولاً دیگر رفتارهای خطرناک از نوجوانان سر نمیزند. این رفتارهای خطرناکی که هر از گاهی از این قشر سر میزند نتیجه عملکرد و رفتارهای نامناسب والدین، معلمان و مسئولان آموزشی و... است ضمن اینکه هرگونه کنترل نوجوان توسط والدین یا دیگر بخشها باید از راه دور باشد. دخالت کردن و کنترل مستقیم و آشکار نوجوان قطعاً نتایج معکوس بهدنبال دارد و حتی ممکن است کار را بدتر هم کند. علاوه بر این موارد باید به یاد داشته باشیم وقت گذاشتن برای نوجوانان و در کنار آنان بودن میتواند آنها را از خطرات احتمالی دور کند.
نظر شما