«شبروایت» از قسمتهای مختلفی از جمله «میز روایت» با اجرای محمدرضا شرفیخبوشان، نویسنده و منتقد ادبیاتداستانی، تشکیل شده است که طی آن با نویسندگان و پژوهشگران حوزه ادبیاتداستانی درباره موضوعها و چالشهای داستان ایرانی گفت وگو میشود. با شرفیخبوشان درباره این برنامه، تجربه اجرای تلویزیونی و نقش و جایگاه ادبیات در رسانه ملی گفت وگو کردیم که میخوانید.
* درباره «شب روایت» و دغدغهای که آن را شکل داده توضیح دهید.
** برنامه شبهای هنر و شب ادبیاتداستانی، برنامهای با محوریت گفتوگو با نویسندگان حول محور داستان و روایت است. این برنامه سعی دارد به بهانه این گفتوگوها درباره مباحث جدی حوزه داستان و روایت تبادل نظر شود. به خصوص ما امروز به چنین گفتوگوهایی که از جهات گوناگون به مسائل ادبیاتداستانی ما بپردازد، لازم داریم. نخستین حُسن این گفتوگوها این است که نویسندگان مجالی پیدا کنند تا نظرها و دریافت خودشان را درباره جریان داستاننویسی معاصر ایران بیان کنند. دوم اینکه مخاطبان علاقهمند به ادبیاتداستانی میتوانند با نویسندگانشان از این طریق ارتباطی پیدا کنند و با آنها و نگاهشان بیشتر آشنا شوند. مجموع این اتفاقات موجب میشود مخاطب عام و خاص برنامه به این برداشت برسند که ادبیاتداستانی در ایران مسئلهای جدی است. جدی است به دلیل اینکه هم نویسندگان زیادی داریم بهخصوص در قشر جوان که با جدیت زیادی این راه را دنبال میکنند و هم به این دلیل که علاقهمندان بسیاری داریم که رمان ایرانی را دنبال میکنند و دوست دارند داستاننویسان ایرانی را بیشتر بشناسند. این جدیت همچنین از شمار زیاد علاقهمندانی مشخص است که در کارگاهها و جلسات متعدد نویسندگی شرکت میکنند و میشود شور نوشتن را در جان و خون ایرانیان علاقهمند به کتاب دید.
* در چشماندازی که برای این برنامه در نظر گرفتهاید بر چه حوزهها و موضوعاتی در حیطه ادبیاتداستانی تمرکز دارید؟
** در مجموع صحبت از ادبیاتداستانی و نویسندگانی است که کتابهایشان منتشر میشود و درخت تناور تمدن و فرهنگ ایرانی را پربارتر میکنند. توجه به آثار خوب و شاخص و نشستن پای حرف نویسندگان اتفاق بسیار مهمی است که اگر به آن بها بدهیم، قطعاً ثمره بسیار مفید، شیرین و ماندگاری برای مردم ما خواهد داشت. البته از گذشته در صداوسیما به این گونه برنامهها بها داده میشده است، اما در شیوه مسئولان شبهای هنر به ویژه کسانی که شب ادبیات را تدارک میبینند، این اندیشه و موضوعیت وجود دارد که همه صداهایی که در ادبیاتداستانی ما وجود دارند، شنیده شود و مخاطبان این احساس را داشته باشند که نگاه شبهای هنر در میز ادبیاتداستانی یک نگاه جامعی است که هدف آن همان درخت تناور تمدن ایراناسلامی است. ما بیشتر تلاشمان این است که شاهد سخن گفتن اهالی قلم و نویسندگان حرفهای امروز باشیم. البته این برنامه اگرچه بسیار خوب و مؤثر است، اما زمان پخش آن دیروقت است و بهتر است در ساعات بهتری پخش شود.
* «شبروایت» تا چه مدتی برقرار خواهد بود و نگفتید دقیقاً بر چه موضوعاتی تمرکز دارید؟
** قرار است 30«شب روایت» داشته باشیم و تا به حال هشت شب را گذراندهایم. تلاش میکنیم در برنامههای پیشرو از نویسندگان پیشکسوت و جوان دعوت کنیم و درباره موضوعهای مهم و مورد نیاز ادبیاتداستانی ایران گفتوگو کنیم. از این جهت که مخاطبان ما سلایق مختلفی دارند، سعی میکنیم به این تنوع توجه داشته باشیم.
* سازندگان و عوامل برنامه «شب روایت» چقدر از جنس ادبیات و کتاب هستند و با ادبیات آشنایی دارند؟
** آقای حامد صلاحی که سردبیر بخش شب ادبیات است و ایشان سابقه خوبی در حوزه رسانه دارد، شناخت خوبی در زمینه ادبیات داستانی و شعر دارد و به طور کلی مراودات خوبی هم با نویسندگان ایران داشته و دارد. همچنین هماکنون سردبیر خبرگزاری کتاب ایران هستند و این خودش مشخص میکند که افراد دلسوز و وارد به کاری بر سر این کار قرار دارند. در همین هفت نشستی که داشتیم بازخوردها نشان میدهد که مخاطبان و خوانندگان ادبیاتداستانی از برنامه و توجه به ما همه نگاهها و طیفها احساس خرسندی دارند. برنامه شبادبیات متعلق به طیف و گروه خاصی نیست و آقای صلاحی سعی می کنند هر کسی که در ادبیات داستانی درخشیده و حرفی و سخنی برای گفتن دارد، دعوت کنند و اینجا محلی برای گفتوگو باشد.
* شبکه چهار به شبکه فرهیختگان مشهور است و انتظار میرود برنامههای تخصصی در حوزه فرهنگ و هنر و ادبیات در این شبکه حضور جدیتر و بیشتری داشته باشند. اما آیا به نظر شما نیاز نیست نقش ادبیات در شبکههای پرمخاطب تلویزیون هم پررنگتر شود؟
** قطعاً باید همه شبکهها جایگاهی برای نویسندگان باز کنند. حتی شبکهای مثل شبکه ورزش که در ظاهر ارتباطی به داستان و ادبیات ندارد، اما در واقع میتواند ارتباط و پیوند مستحکمی داشته باشد و دارد؛ چرا که نوشتن امری است که نیاز مخاطب عام و خاص است و نویسندگان میتوانند در هر حوزهای نقش فعال و مؤثری داشته باشند. ادبیاتداستانی کاملاً این جنبه عام بودن را دارد و ما باید کمک کنیم نویسندگان ما در حیطههای مختلفی قلم بزنند و نقش آنها دیده شود. نویسندگانی داریم که ورزشینویس هستند، نویسندگانی داریم که فیلمنامهنویس هستند، نویسندگانی داریم که سیاسی مینویسند و زندگی یک سیاستمدار را تبدیل به رمان میکنند، نویسندگانی داریم که آثارشان قابلیت تبدیل به فیلم و سریال را دارد. نویسندگانی داریم که نمایشنامه مینویسند و نویسندگانی هم داریم که رمانهای دینی تولید میکنند و مبنای آنها کتاب آسمانی و احادیث است. از این حیث حتی شبکه قرآن میتواند جایگاه ویژهای به نویسندگان ادبیاتداستانی اختصاص بدهد، یعنی تمام شبکهها میتوانند با یک برنامهریزی حرفهای و کلان از ظرفیت ادبیاتداستانی استفاده کنند و در شکلهای متنوعی از ادبیاتداستانی بهره ببرند. منحصر به یک گفتوگوی 20 دقیقهای نشود بلکه به برنامهای جذاب و خاص تبدیل شود که مخاطب با دیدن آن احساس نشاط و سرزندگی کند؛ بنابراین ادبیات میتواند نقش بسیار بیشتر و جدیتری در شبکههای مختلف تلویزیونی داشته باشد.
* یکی از آسیبهای برنامههای ادبی و فرهنگی سیما نبود تنوع و جذابیت در آنهاست.
** علت این است که مسئولان صداوسیما فکر میکنند تنها بازیگران سینما و تلویزیون هستند که حرفی برای گفتن دارند و مردم را راضی میکنند. فکر میکنیم فقط همین چهرههای خاص و از پیش شناختهشده قدرت جلب رضایت مردم را دارند، در حالی که ما باید بدانیم نویسندگان ما خیلی جایگاه بالاتری دارند و حرفهای جذاب و شخصیتهای بسیار تماشایی دارند. آنها بر حسب مطالعات و تجربیاتشان ناگفتههایی دارند که وقتی به زبان بیاورند، همه دوست دارند پای آنها بنشینند. ما باید از تجربیات، معارف، دریافتها و نگاهشان استفاده کنیم. صداوسیما باید جهت را برعکس کند. به جای اینکه بیاید و از یک چهره مطرح استفاده کند، دست به چهرهسازی بزند و این چهرهسازی به سمت اهالی هنر و فرهیختگان فرهنگی و ادبی ما برود، یعنی یک مؤلف کتاب را تبدیل به یک چهره کند. این میتواند هنر صداوسیما باشد. وگرنه کسی که در سینما بروز و ظهور داشته و خودش چهره است، دیگر نیازی به برجسته کردن ندارد. صداوسیما باید چهرههای تازه بسازد، ارائه کند و آنها را به مردم نشان بدهد. کار صداوسیما باید تبدیل کردن انسانهای فرهیخته به چهرههای شناختهشده برای مردم باشد. از این چهرهها هم در کشور ما کم نیستند. ما نویسندگان بسیاری داریم که انسانهای فروتن، عمیق و دارای ابعاد گستردهای هستند و فقط کافی است به آنها مجال داده شود تا خودشان را به مردم ارائه بدهند. شبهای روایت در حد توان خودش همین مسیر را دنبال میکند. برای ما فرقی ندارد فلان نویسنده تا به حال به تلویزیون آمده یا مثلاً نخستین یا دومین کتاب اوست. همین که ثابت شده این نویسنده یک نویسنده حرفهای است و دغدغه فرهنگ و تمدن ایرانی را دارد و به واسطه قلم زدن برای سرزمینش تلاش میکند، از او استقبال میکنیم میهمان برنامه باشد. در شبروایت این نگاه وجود دارد و در همین چند برنامه بازخوردهای خوبی داشتهایم که نشان میدهد مسیر را خوب پیش رفتهایم. امیدوارم این نگاه تسری پیدا کند و در همه شبکهها این رویکرد گسترش پیدا کند.
* با توجه به ایدههای خوبی که در این زمینه دارید، آیا امکان دارد به سمت برنامهسازی در حوزه ادبیاتداستانی بروید؟
** نه. من این برنامه را به این دلیل پذیرفتم که قرار است با کسی از جنس خودم گفتوگو کنم. اگر دقت کرده باشید من یک مجری کارشناس حرفهای نیستم و تنها به این دلیل در جایگاه مجری قرار دارم که بتوانم میهمان را برای صحبت کردن بر سر ذوق بیاورم. من خودم را نویسنده میدانم و اگر در این برنامه با نویسندگان گفتوگو میکنم، با این نگاه است که از جنس هم هستیم.
* یکی از برنامههای خوب سیما درباره ادبیات و کتاب، برنامه «کتاب باز» است. نظرتان درباره این برنامه چیست؟
** «کتاب باز» یکی از برنامههای موفق و خوبی است که در این سالها با موضوع کتاب تهیه شده و دلیل استمرار آن هم موفقیت آن در توجه به سلایق مختلف و تنوع و جذابیت برنامهسازی آن است. با این حال نمیتوان کتاب باز را با شب روایت مقایسه کرد، چون شب روایت، برنامهای تخصصی است.مخاطبان «کتاب باز» میتوانند به مرور تبدیل به مخاطبان برنامه شبهای روایت باشند و برعکس. قطعاً این اتفاق بدون اینکه ما بخواهیم میافتد. اگر ما محتوای خوبی ارائه کنیم، مخاطب علاقهمند برای برنامه وقت خواهد گذاشت.
نظر شما