قدس آنلاین: حجم خرابکاریها و ویرانیهایی که ترامپ در زمین توافق هستهای در دو سال گذشته ببار آورده به واسطه بی سابقهترین تحریمهای تاریخ که علیه مردم ایران اعمال نموده آنقدر عظیم است که اگر جبران برخی از آنها ممکن نباشد، بسیار دشوار است. تازه اگر دولتی با حسن نیت کامل در این مسیر گام بردارد.
بایدن اما اگرچه گفته میخواهد به این توافق بازگردد اما عملاً برنامهای که تیم مشاوران و کمپین انتخاباتی او اعلام کرد که که شامل یک طرح سه مرحلهای است و هدف از آن به اصطلاح تقویت برجام با تمدید محدودیت ها و بندهای غروب، مذاکرات موشکی، تروریسم و منطقهای و مشارکت دادن اسرائیل و اعراب در این مذاکرات است، بر این جمله معروف صحه میگذارد که جمهوریخواهان و دموکراتها در سیاست کلان علیه جمهوری اسلامی ایران با هم تفاوتی ندارند، تفاوت تنها در روش آنها است.
این برنامه و سیاست اعلامی از سوی ستاد بایدن به خودی خود چالشهای زیادی را فراروی مذاکرات مجدد برجامی قرار میدهد. اما این تنها ناهمواری این مسیر نیست. ایران هم به واسطه دو سال اعمال سیاست فشار حداکثری و تحریمهای دیوانه وار آمریکا متحمل زیانهای سنگینی شده که پیش از هر اقدامی خواهان دریافت خسارت آن است. ضمن اینکه تأکید دارد اگر قرار بود درباره برجام و تغییر محتوای آن مذاکره کند با ترامپ مذاکره میکرد. چه بسا هزینه آن هم کمتر بود.
این در حالیست که بایدن با یک دوراهی دیگر هم روبهروست. اینکه از عمر دولت روحانی تا زمان استقرار او در واشنگتن تنها چند ماه باقی مانده و در ایران هم جابجایی دولت و قدرت رخ خواهد داد و احتمالاً دولتی با رویکرد متفاوت روی کار خواهد امد. لذا این ابهام وجود دارد که در فرصت سه چهار ماهه دولت روحانی در آن زمان مذاکره ای بین دو کشور صورت خواهد گرفت با بایدن ترحیج خواهد داد با دولت ۴ ساله بعدی توافق کند.
اینها پرسشها و گمانههایی است که گروه سیاسی قدس آنلاین در گفتوگوبا رامین مهمانپرست، سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه و دستیار اسبق محمد جواد ظریف، وزیر امورخارجه مطرح کرده و به بحث گذاشته است. حاصل این مصاحبه را در ادامه بخوانید.
* بایدن یکی از وعدههای انتخاباتیاش این بود که به برجام باز خواهد گشت اما مدعی شد که برجام را با افزایش دوره محدودیتهای ایران و تمدید بند غروب و ... تقویت خواهد کرد. اما بازگشت به برجام همه میدانند که به این سادگی که گفته میشود یا در قالب طرح منتشر میشود نیست. سه سال خرابکاری ترامپ ظرف چند هفته و چند ماه جبران نمیشود. الان هم بایدن عملاً خواستار تغییر برجام است و هم ایران برای بازگشت آمریکا شروطی دارد مثل دریافت خسارت یا تأکید بر لایتغیر بودن توافق که کار را پیچیده میکند. به نظر شما با این وضعیت بایدن با چه چالشهایی مواجه است برای اصلاح سیاست خارجی آمریکا در مورد ایران و مشخصاً برجام؟
** آقای بایدن بعد از یک چهار سال طوفانی که دونالد ترامپ به صورت شگفتانگیزی غیر طبیعی رفتار کرده باید در سیاست خارجی آمریکا برنامههای جدیدی را به اجرا درآورد تا به چهره آمریکا مجددا یک اعتباری ببخشد چون کارهایی که ترامپ انجام داد سبب تخریب وجهه و اعتبار آمریکا شد، چون بخاطر شخصیت تاجر مسلکی که داشت منافع کوتاه مدت هر اقدامی برای او اولویت داشت و شعار "اول آمریکا" وی را به جایی رساند که نگران آینده دورتر آمریکا نبود.
به همین دلیل رفتارهای خاصی در چهار سال گذشته از او دیدیم مثل خروج از معاهده آب و هوایی پاریس، شورش علیه ناتو و درگیری با اتحادیه اروپا در مورد بودجه این نهاد یا موضوعات دیگر، تنش با چین، سر شاخ شدن با روسیه در موضوع اوکراین، درگیری با کشورهای آمریکای لاتین بر سر مهاجران و دیوار مرزی، خروج از پیمان ترانس پاسیفیک و موضوعات مختلفی در سیاست خارجی به یک چالش برای آمریکا بدل شد.
در مورد خاورمیانه هم آقای ترامپ تمامی تلاشش این بود که بر خلاف تمامی قطعنامههای سازمان ملل و چیزی که در افکار عمومی مردم منطقه و دنیا وجود دارد، برای حمایت ار رژیم صهیونیستی و پایمال کردن حقوق فلسطینیها اقدامات عجیب و غریبی را در دستور کار قرار دهد از جمله انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس در جهت ادعای رژیم صهیونیستی برای پایتخت خود نامیدن این شهر، و بحث عادیسازی روابط اعراب با اسرائیل، حمایت از رژیم صهیونیستی در اشغال بلندیهای جولان سوریه و اینها همه به عنوان آتش زیر خاکستر میماند و میتواند چالشهای زیادی برای آقای بایدن در سیاست خارجی ایجاد کند.
بعضی از کشورهای عربی خلیج فارس و غرب آسیا، با فشار ترامپ و تمایلی که در درون خودشان بود سعی کردند روابطشان با رژیم صهیونیستی را آشکار و عادی کنند و قباحت آن را بریزند که الان شاهدیم این کشورها به شدن نگران نتیجه انتخابات آمریکا هستند و باخت ترامپ را موجب شکلگیری یک شرایط سخت برای خودشان میبینند.
خیلی از اتفاقاتی که در منطقه در رابطه با فلسطین، امنیت منطقه و رژیم صهیونیستی اتفاق خواهد افتاد حتما به جمهوری اسلامی ایران ارتباط دارد. اما اینها جدای از بحث برجام است.
خروج آمریکا از برجام علیرغم اینکه در دوره آقای اوباما روی این توافق خیلی حساب کرده بودند و سعی میکردند از آن به عنوان یک دستاورد نام ببرند، هرچند که در همان زمان هم برجام به خاطر تهدیدهایی که کشورهای دیگر از ناحیه تحریمهای آمریکا حس میکردند و برجام هم خیلی رنگ و بوی اقتصادی نگرفت و انتظارات اقتصادی و منافع تعریف شده اقتصادی ایران را تأمین نکرد و بیشتر جنبه سیاسی و روانی و تبلیغاتی و جنبه اصلاح تفکر در افکار عمومی جهان را داشت تا متوجه شوند جمهوری اسلامی ایران با صداقت و شفافیت وارد شده ولی دستارود اقتصادی ما مشاهده نکردیم.
یکی از شعارهای بایدن بازگشت به برجام بود و همانطور که اشاره کردید بازگشت به برجام به خودی خود راه دشواری است چون تحریمهایی که در دوره ترامپ اعمال شد بیسابقه ترین و گستردهترین تحریمها در طول تاریخ بر علیه یک کشور است که هم تعدد زیادی دارد و هم دولت ترامپ برخی از این تحریم ها را در مسیری قرار داد که تعلیق آنها با موانع قانونی و مسیر دشواری روبهروست و چه بسا با سد سنا هم روبهرو شود و راهی زمانبر است.
ضمن اینکه اگر قرار باشد آقای بایدن شرط و شروطی بگذارد و موضوعات دیگری را به برجام گره بزند، آنگاه موضع کشور ما قاطعانه مشخص است و فکر نمیکنم به این راحتی آقای بایدن بخواهد برجامهای دیگری را به توافق اولیه اضافه کند و با پاسخ مثبت و روی باز ایران مواجه شود.
در کنار این موضوعات باید اینرا هم در نظر بگیرم که ترامپ تقریبا هر کاری بلد بود برای فشار بر ایران انجام داد و کار را به نقطهای رساند که کشورما برای سختترین شرایط و اتفاقها هم خودش را آماده کرد. به نظر میآید اگر آقای بایدن میخواهد در سیاست خارجی در مورد ایران قدم موفقیت آمیزی بردارد، باید در خیلی از موضوعات و حوزهها تجدید نظر کند.
باید بداند کشورما به عنوان یک عضو اژانس بینالمللی انرژی اتمی که معاهده انپیتی را پذیرفته، حق استفاده صلح آمیز از این انرژی را دارد و باید از مزایای آن در کنار مسئولیتها و تعهداتی که دارد و ثابت شده به آنها عمل کرده برخوردار شود.
بنابراین هر نوع پیش شرط گذاشتن به هیچ وجه راه را برای آقای بایدن باز نخواهد کرد و در ایران از او استقبال نخواهد شد.
بحثهای مربوط به منطقه، مسائل دفاعی و توان موشکی ایران، موضوعات جداگانه ایست که به هیچ وجه ارتباطی به برجام ندارد و آقای بایدن اگر میخواهد یک سیاست خارجی موفق در خاورمیانه داشته باشد بایدنقش جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک کشور مقتدر که همواره در جهت تثبیت صلح و امنیت فعال بوده در نظر بگیرد و آن افکاری که در ذهن برخی مسئولین آمریکایی بوده مبنی برحذف جمهوری اسلامی ایران، براندازی نظام یا بستن فضای کار برای کشور ما را کنار بگذارد چون این آرزوها عملی نخواهد شد.
آقای بایدن باید با یک رویکرد جدید وارد منطقهای شود که الان بر مبنای افکار عمومی روشنتری نسبت به اتفاقات گذشته حرکت میکنند.
تجربهای که آمریکاییها برای دخالت در امور داخلی سوریه داشتند، سعی میکردند بدون توجه به خواست و نظر مردم سوریه دولت اسد را سرنگون و نظام سوریه را از پای درآورند و در این راه از هر ابزاری و هر گروه تروریستی استفاده کردند، دست کشورهای مرتجع منطقه را باز گذاشتند تا هر جنایتی را انجام دهند، تجربهای شکست خورده است.
آمریکاییها از عربستان در جنایت علیه مردم یمن حمایت کردند و به این کشور سلاح دادند و چشم بر کارهای محمد بن سلمان بستند، اما بعد از چند سال شاهد ناکامی و شکست متحد خود رژیم سعودی و خاندان بن سلمان هستند. این نشان میدهد که شرایط منطقه تغییر کرده و اینگونه نیست که آمریکاییها از آنسوی کره زمین اراده کنند و سیاستشان را بر منطقه ما تحمیل نمایند.
با چنین شرایط جدیدی اگر آمریکاییها نقش و جایگاه جمهوری اسلامی را به عنوان یک کشور مستقل و یک کشور موثر و بازیگر منطقهای بپذیرند و سعی کنند در جهت تأمین امنیت منطقه رویکرد ایران را در یک چارچوب منطقی قبول کنند شاید بهتر به نتیجه برسند و توفیق بیشتری بدست آورند تا اینکه بخواهند همان برنامه و هدف ترامپ را با عنوان و تصویر متفاوت ولی ماهیت یکسان دنبال کنند و فشار بر ایران را ادامه دهند.
* تا همین الان هم کارشناسان معتقدند اداماتی که آقای ترامپ انجام داده ، بازگشت به برجام و جبران و اصلاح را برای اقای بایدن خیلی سخت کرده است، آخرین مورد بردن تحریم نفت ایران ذیل قانون مبارزه با تروریسم در آمریکا بود. حالا هم حرف از تحریم بورس ایران است، در عین حال بایدن اعلام کرده به محض رسیدن به قدرت شماری از اقدامات ترامپ را لغو خواهد کرد. به نظر شما گام مثبت و اولیه در اصلاح اقدامات آمریکا چه میتواند باشد و چقدر دست او باز است؟
** شاید برخی اقدامات را سریتر و با دست بازتر بتواند انجام دهد و بعضی فشارهای سیاسی و روانی که برای کار با ایران وارد میکردند را بردارند یا کم کنند. یا وجوهاتی که مربوط به ایران است و در کشورهای دیگر بلوکه شده آزاد بشود و بعضی تحریمهای خرید و فروش کالاهای مرود نیاز از جمله اقلام بشردوستانه و اقلامی که هیچ ارتباطی به تولید سلاح ندارند یا دارای کاربرد دوگانه نیستند و در این سالها در سیاست فشار حداکثری ممنوع شده بودند را بردارند.
این موضوع میتواند در شرایط کرونایی به ویژه برای کمک به بخش بهداشت و درمان ما کمک کند.
در موضوع نقل و انتقالات مالی میتواند دولت بایند تسهیلاتی فراهم کند. در بحث سویفت میتوانند محدودیتها را به تدریج بردارند. ولی برای لغو یا تعلیق تحریمهایی که ترامپ در این سالها به شکل در هم تنیده و تار عنکبوتی اعمال کرده به زمان و تلاش بیشتری نیاز است، ولی اگر بایدن به دنبال آن باشد که رفتارهای زشت و نا معقول ترامپ را جبران کند باید با با پشت کار و یک تیم قوی و مسیر طولانی را دنبال کنند.
البته این به نفع سیاست خارجی آمریکا و منافع آنها در بلند مدت خواهد بود که یک مقدار اعتبار آمریکا را برگردانند چون در شرایط فعلی هیچ کس دیگر نمیتواند روی قول و امضای آنها حساب کند.
وقتی یک رئیس جمهور آمریکا یک معاهده بینالمللی و چند جانبه و مورد حمایت شورای امنیت را زیر پا میگذارد، یعنی دارد وجهه و اعتبار آمریکا را زیر پا میگذارد و بایدن باید خیلی فوری و سریع در جهت جبران این مسائل اقدام کند.
* جمهوری اسلامی ایران هم شروط و قیدهایی برای بازگشت آمریکا به برجام دارد. آقای ظریف در سه محور این شروط را بیان کردند و آقای خطیب زاده سخنگی و وزارت خارجه هم گفتند که فهرست این شروط وخواستههای ایران آماده شده و آمریکا باید پاسخگوی باشد. برخی میگویند این شرط گذاری توافق را چه بسا ناممکن کند، تحلیل شما چیست؟
** ما باید روی اصولمان بایستیم و از منافع کشورمان دفاع کنیم. البته فرضیاتی که عملی نیست و خیالاتی که برخی دارند و فکر میکنند ممکن است با تغییری که در ریاست جمهوری آمریکا رخ داده الان همه آن اشتباهات گذشته را جبران میکند و بایدن حسن نیت خواهند داشت را باید کنار گذاشت.
ما باید روی مواضع و خواستههایمان پافشاری کنیم. اما اینکه چقدر این فهرستها عملیاتی میشود را نباید خیلی رویش حساب باز کرد.
آن چیزی که الان اولویت دارد اینست که بدانیم تا موقعی که قوی نباشیم، هر جریان سیاسی در آمریکا حاکم شود، دلیلی نمیبیند که به حقوق مردم ما احترام بگذارد یا در جهت توسعه روابط بر اساس منافع متقابل اقدام کند.
ما میبایست از این تهدیداتی که در این چند سال علیه ما بوجود آمد درس بگیریم و آنرا تبدیل به یک فرصت کنیم. اگر تحریم ها باعث آسیبپذیری ما میشود باید کاری بکنیم که مشکلات داخلی به خصوص در جنبهها اقتصادی، تولیدی، اشتغال، با توجه به منابع و توان و ظرفیت داخلی کشور حل و فصل شود تا تحریم بی اثر باشد.
ما باید نقاط ضعفمان را در داخل برطرف کنیم و این کار شدنی است. اگر با یک برنامه درازمدت برای اینکه آسیب پذیری مان را به حداقل رسانده و جایگاه کشور را به سطحی برسانیم که همه کشورها از جمله آمریکا مجبور به رعایت حقوق ما باشند باید ساختارهای اقتصادی و اداریمان را اصلاح کنیم و با بکارگیری نسل جوان، مدیران سالم و خلاق تحولاتی شجاعانه را رقم بزنیم تا به نقطهای برسیم که هر کسی در آمریکا به قدرت برسد هم از موضع منافقع متقابل و با احترام متقابل با ما صحبت کنند.
* ولی من هنوز جواب این سوال را نگرفتم. اینکه با توجه به طرح چند مرحله ای و افزایش تعهد تیم بایدن و شروط متقابل ایران مذاکره و بازگشت آمریکا به برجام چقدر ممکن و یا دشوار خواهد بود، ضمن اینکه نقش گام اول و طرفی که باید منطقا این گام را بردارد چقدر مهم است؟
** هر توافق حداقل دو طرف دارد و هر طرف تعهداتی بر عده اوست و در مقابل امتیازاتی نصیبش میشود. ما در برجام تعهداتی دادیم و اجرا کردیم ولی در مقابل منافعی که باید بدست نیاوردیم.
طرف مقابل تعهداتش را اجرا نکرد یا زیر پا گذاشت و در نهایت هم از توافق خارج شد اما با کمال پر رویی و یک طرفه از ما انتظار داشت به تعهداتمان ادامه بدهیم.
اگر قرار باشد برجام با حضور دوباره آمریکا به مرحله ارجایی در سطح متفاوتی برشد، ما که پای تعهداتمان از اول بودیم و اگر قرار باشد دوباره به تعهدات کامل و اولیه برگردیم باید فضا و محیط به شرایط قبل از نقض برجام و خرج آمریکا از توافق برگردد. این تازه غیر از خساراتی است که به دلیل تحریمهای غیر قانونی آمریکا به کشور ما وارد شده و جزو مطالبات جمهوری اسلامی ایران است. ضمن اینکه این بار باید ضمانتهای قوی و اجرایی برای خاصیت داشتن برجام در گشایش اقتصادی ارائه شود.
چون در زمان آقای اوباما و جان کری که پای ثابت برجام بودند این توافق انتظاری را که میرفت برآورده نکرد و عملا تحریمهای بانکی و دلاری و سویفت ایران به بهانههای مختلف برداشته نشد و این بار باید این ضمانت های اجرایی گرفته شود.
* دولت بایدن حدود دو ماه و نیم دیگر مستقر خواهد شد و از ان زمان دولت آقای روحانی حدود پنج ماه از دورهاش مانده و در ۱۴۰۰ ما تغییر و جابجایی قدرت را خواهیم داشت و دولت جدیدی بر سر کار میآید. گفته شده او قصد دارد به یک توافق سریع یکی دو ماهه برسد، به نظر شما بایدن ترجیح میدهد با روحانی که قبلا هم توافق کرده به یک قول و قرار جدید برسد یا صبر میکند تا دولت بعدی و فضای حاکم بر ان در ایران مشخص شود؟
** هر اتفاق مهمی اگر قرار باشد رخ دهد به نظرم به سال آینده موکول خواهد شد. بخاطر اینکه دیگر فرصتی برای دولت فعلی وآقای روحانی وجود ندارد تا بخواهد تغییرات بزرگ و تصمیمات جدی و جدیدی گرفته شود.
همانطور که گفتم اگر ۲۰ درصد نگاه ما به سیاست خارجی و تغییر دولت آمریکاست، ۸۰ درصدش باید به تغییرات بزرگ در داخل کشور باشد وبا این تغییراتی که در داخل لازم داریم، دیگر نباید انتظار داشته باشیم دولت فعلی اقدامی انجام دهد.
دولت فعلی شاید هم انگیزه کافی نداشته باشد و قطعا زمان کافی هم ندارد. دولت جدید در آمریکا هم دیماه کار را بدست میگیرد و چند هفته تا چند ماه طول میکشد تا نظامات و انتصابها و چینش تیم جدید را انجام دهد و سوار کار شود و بعد به مسائل دیگر از جمله سیاست خارجی و موضوع ایران و برجام برسد. آن زمان هم پایان کار دولت فعلی ما خواهد بود.
حتی اگر هم دولت آمریکا زودتر مستقر شده و تغییرات مد نظرش را انجام دهد هم باز ترجیح خواهد داد مذاکره و توافق را با دولتی که عمر و فرصت بیشتری دارد انجام دهد. لذا این چند ماهه به دلایل مختلف سپری خواهد شد.
* پس شما معتقد هستید رسیدن به یک توافق جدید حداقل به یک سال زمان نیاز دارد؟
بله! اگر قرار باشد تغییر و تحولات بزرگی صورت گرد و زمینه برای یک توافق جدی فراهم شود به نظر من حداقل یکسال طول میکشد. البته از سه چهار ماه آینده وقتی که بایدن مستقر شود شاید بتواند برخی اقدامات را انجام دهد و با رفع برخی از تحریمها پالسهای مثبتی نشان دهد و گشایشهایی را فراهم کند. اما اگر در تغییر رویکرد آمریکا به ایران جدی باشد ما آثارش را در سال آینده مشاهده خواهیم کرد.
انتهای پیام/
نظر شما