غلامرضا آذری خاکستر/
زیارت در فرهنگ و ادبیات شفاهی خراسان جایگاه ویژهای دارد. از همان روزگاران دور، قافلهها و کاروانهای زیارتی فراوانی در روزهای مختلف سال از اقصی نقاط کشور و جهان به سوی مشهد گسیل میشدند و زائران پس از طی ماهها مسافتهای گاه سخت و طولانی، سرانجام به مقصد میرسیدند و با دیدن گنبد حرم مطهر، ارادت خود را به نحوی بیان میکردند. «گنبدنما» محلی در مسیر این زائران بود که در آن برای نخستین بار گنبد حضرت را میدیدند. در این زمینه آداب و رسوم خاصی وجود داشت که در منابع و گزارشهای تاریخی نیز ثبت شده است. در روزگاران گذشته چنین مرسوم بود؛ هنگامی که قافلهسالارها یا رانندگان به نقطهای میرسیدند که گنبد از آنجا نمایان بود، مبلغی را از زائران به عنوان «گنبدنما» میگرفتند. در این نوشتار روایتی داریم از نخستین سلامهای زائران در طول تاریخ.
تماشای مشهد از فراز تپهسلام
«هوتم شیندلر» انگلیسی نیز که در سال ۱۲۹۳ق در مشهد بوده، در «سفرنامه خراسان» درباره «تپهسلام» نوشته است: در اینجا یک سنگ مرمر سیاه نصب و روی آن سنگ زیارتنامه حضرت امام رضا(ع) را حک کردهاند. از این تپه، شهر مشهد با گنبد مقدس امام نمایان است». مؤلف «سفرنامه واضح» نیز پدیدار شدن گنبد امام رضا(ع) را چنین توصیف کرده است: «... پس از طی دو فرسخ راه به موضعی رسیدیم که مسمی است به تپهسلام و آن تلی است مختصر که از لابهلای آن گنبد طلای حضرت امام ضامن غریبان نمودار میگردد. همه رفقا و زوار از اسبها پیاده شده، به بالای تل مذکور برآمده، با مشاهده گنبد به فیض آثار آن بزرگوار نائل آمدیم. از این موضع تا مشهد مقدس سه فرسخ راه بود». حکیمالممالک که در سفر نخست ناصرالدین شاه قاجار به خراسان حضور داشته نیز در یادداشتهای خود تعریف میکند؛ زمانی که این کاروان به نزدیکی مشهد میرسد و گنبد مطهر امام رضا(ع) نمایان میشود، شاه قاجار از اسب پیاده میشود و از راه دور به حضرت سلام و عرض ارادت میکند.
اشعاری برای نخستین دیدار
اما در اوایل قرن حاضر و پس از گسترش زیرساختهای حمل و نقل و مسافرتهای زائران با وسیله نقلیه، رسم «گنبدنما» همچنان وجود داشته است. زائران با دیدن گنبد حرم امام رضا(ع) علاوه بر فرستادن صلوات، اشعاری را در قالب دوبیتی میخوانند که در خراسان به آن «فراقی» و «چارمصراعی» نیز میگویند. زائر با دیدن گنبد رضوی به وجد میآید و چاووشیسرا نیز این روحیه شاد و مشتاق را از زبان زائر به تصویر میکشد:
به مشهد میروم قصد زیارت
زنم چه چه در آن طاق و عمارت
زنم چه چه خلایق جمع گردد
همه گویند به هم شیر تو رحمت
گنبدنما را لطف کنید!
گرفتن مژدگانی «گنبدنما» از دیگر رسومی است که در نزد خراسانیها متداول بوده است. در یادداشتهای «عباس مسعودی» مدیر و مسئول روزنامه اطلاعات که در سال ۱۳۱۱ شمسی سفری سهروزه به مشهد داشته، راجع به گنبدنما مطالب قابل توجهی آمده است: «... عصر هودسن در گردنههای شریفآباد در پستی و بلندیها و پیچ و خمهای خطرناک نعره میکرد و میگذشت. ناگهان در یک محوطه بلندی بالای کوه ایستاد. کاپیتان پایین جست. من وحشت کردم. گفتم: باز هودسن خراب شده. ولی ناگهان متوجه شدم کاپیتان نزدیک مسافرین شد و گفت: گنبدنما را لطف کنید! شهر مشهد و گنبد حضرت رضا(ع) را با دست نشان داد و گفت: زودتر معطل نکنید. در این موقع مسافرین نگاهی به یکدیگر نموده و مثل این بود که در خلال این نگاه از هم چیزی میپرسیدند. تاجر تبریزی ما دست در کیف برده دو عدد پنج ریالی درآورد و به کاپیتان داد».
سنتهای خواندنی در نخستین سلامها
«هانری رنه دالمانی»، مؤلف «سفرنامه از خراسان تا بختیاری» که در دوره قاجار سفری به مشهد داشته است، در بخشی از خاطراتش به فرهنگ خراسانیها در زمینه زائر و زیارت اشاره کرده و در این زمینه نوشته است: «... طرف عصر ما به تپهای رسیدیم که از آنجا دورنمای شهر پدیدار شد. در راه سنگهای بزرگی را دیدیم که کمی تراشیده و مدور بودند و آنها را «زوار» مینامیدند. یکی از وظایف عابران این است که سه دفعه این سنگها را به طرف شهر بغلتانند. ارابهرانان هم گاهی این سنگها را روی ارابه خود گذارده و چند فرسخ آنها را نقل مکان میدهند ولی نباید آنها را به طرف عقب حمل نمایند و اگر کسی چنین کاری را بکند مرتکب گناه بزرگی شده است، ما هم به تقلید سایرین پیاده شده و هر یک سه دفعه این زوار بیجان را به طرف شهر غلتاندیم. مسافرت این سنگها برای زیارت ممکن است چندین سال به طول بینجامد اما به محض اینکه به شهر نزدیک شدند، پرستاران آستانه میآیند و آنها را با تشریفاتی به شهر میبرند و در محلی که برای آنها معین شده و اکنون عده زیادی از آنها در آنجا دیده میشود جای میدهند». این سیاح فرانسوی در بخشی از سفرنامهاش به سنت «گنبدنما» هم اشاره کرده و نوشته است: «... خلاصه همین که به بالای تپه رسیدیم تمام زواری که چند روز با ما راه میپیمودند، سر تعظیم به طرف شهر فرود آوردند و در ادامه چند سنگ را به علامت رؤیت گنبد آستانه روی هم گذاردند و هرم کوچکی تشکیل دادند».
نظر شما