تحولات لبنان و فلسطین

مشکلات حاشیه شهر مشهد و اقدام‌هایی که هر روز از جانب دستگاه‌ها و نهادها و حتی گروه‌های مردمی ادعا می‌شود برای این مناطق در حال انجام است و گره‌ای که هر روز کورتر می‌شود، همه و همه ما را با یک پرسش اصلی روبه‌رو می‌کند، «چاره چیست؟»

حاشیه نشینی اسیر حاشیه پردازی

معصومه مؤمنیان/

 مشکلات حاشیه شهر مشهد و اقدام‌هایی که هر روز از جانب دستگاه‌ها و نهادها و حتی گروه‌های مردمی ادعا می‌شود برای این مناطق در حال انجام است و گره‌ای که هر روز کورتر می‌شود، همه و همه ما را با یک پرسش اصلی روبه‌رو می‌کند، «چاره چیست؟» برای یافتن این پاسخ و حل معمای حاشیه، این بار به سراغ هیچ مسئولی نمی‌روم، پاسخ مشکلات حاشیه شهر را از یک فعال اجتماعی فرهنگی در این منطقه پیگیری می‌کنم، کسی که در یکی از این مناطق به دنیا آمده، رشد کرده و حالا پس از گذشت ۴۲ سال حاشیه را با تمام وجود لمس کرده است. متن زیر حاصل گفت‌وگوی ما با حجت‌الاسلام محمد محبت شریفی، امام جماعت مسجدجامع محله شهید رجایی است. او متولد سال ۵۷ در شهرک شهید رجایی است. پس از اتمام دوره راهنمایی به حوزه علمیه رفت و از همان ابتدا کار تبلیغی را شروع کرد. بعد از حدود چهار سال تحصیل در حوزه برای تبلیغ به قائن رفت، از سال ۷۶ تا ۸۶ نیز ایام تبلیغی را به منطقه جزینک از بخش‌های شهرستان زهک در نزدیکی زابل کوچ ‌می‌کرد. او می‌گوید: فعالیت‌هایم در شهرک رجایی از جلسه‌های قرآن شروع کردم، اما پس از ورود به حوزه علمیه هیئت انصارالمهدی را تشکیل دادیم و کار فرهنگی را به‌صورت جدی از آن موقع آغاز کردم.

* سال‌های زیادی است که برای حاشیه شهر حرف زده‌اید و کارهای متفاوتی را به ثمر رسانده‌اید؛ ولی واقعاً مهم‌ترین پرسشی که هنوز می‌شود پرسید این است که چه باید کرد؟ شما مطالباتتان را چگونه  پیگیری‌ کردید؟

در سال ۹۱-۹۰ در مسجدجامع شهید رجایی ملبس به لباس روحانیت شدم و از همان‌جا به‌عنوان امام جماعت ادامه کارهای فرهنگی را پیگیری کردم، در مسجدجامع، شوراهای مردمی تشکیل دادیم و مطالبات را به شکل جدی‌تری پیگیری کردیم. در آن منطقه درگیری‌های مختلفی توسط اراذل و اوباش اتفاق افتاد و بحث مواد مخدر که بیشتر توسط «چَلو» ها انجام می‌شد در مردم محله ایجاد نارضایتی کرد.

* «چَلو» به چه معناست؟

بعضی اذعان دارند این افراد پاکستانی و افغانستانی هستند، اما از آن‌ها به عنوان مشکوک‌التابعه یاد می‌شود، چراکه کشورهای افغانستان و پاکستان این افراد را به عنوان شهروند نمی‌پذیرد، خودشان هم ادعا می‌کنند از بلوچ‌های ایران هستند که این ادعا صحیح نیست و به خاطر اختلاف فرهنگی که با بلوچ‌های ایرانی دارند هیچ‌گاه از جانب آن‌ها مورد پذیرش قرار نگرفتند. دستگاه‌های رسمی آمار ۲ هزار خانواری از این افراد در منطقه رجایی و باهنر را ارائه می‌کنند.

* مهم‌ترین اقدامی که برای حل مشکلات حاشیه شهر انجام داده‌اید، چیست؟

سال‌های ۹۳-۹۲ یک گزارش ویژه به همراه اسناد و مدارک به دفتر مقام معظم رهبری ارسال کردیم که دستاوردهای زیادی برای حاشیه شهر مشهد داشت از آن جمله می‌توان به سفر هیئت دولت به مشهد و تصویب ردیف بودجه مستقل برای حل مشکلات حاشیه شهر اشاره کرد. مهم‌ترین مشکل حاشیه شهر «سوء مدیریت» است که حرف در مورد آن زیاد است، حاشیه شهر مشهد زاییده رفتارهای اشتباه و غیرکارشناسی مسئولان است. نگاه مدیریتی در طول سال‌های گذشته می‌توانست به حاشیه شهر به عنوان فرصت نگاه کند، اما متأسفانه آن را تهدید دانست. در گذشته تفکر غالب این بود که هر چه امکانات بیشتری به این مناطق بدهیم به رشد حاشیه‌نشینی کمک کرده‌ایم در حالی که گسترش شهر می‌توانست یک فرصت باشد. خراب کردن آلونک‌های مردم در حاشیه شهر کاری بود که برای جلوگیری از رشد حاشیه‌نشینی انجام می‌دادند در حالی که تخریب خانه مردم یک عمل غیر انسانی است، اما این اتفاق افتاد.

* آیا به عنوان یک کنشگر اجتماعی راه حلی برای موضوع حاشیه‌نشینی دارید یا موضعتان فقط انتقاد است؟

- من یک مطالبه‌گر هستم، پس قطعاً به راه‌حل‌ها فکر کرده‌ام و آن مطالبه را اول برای خودم شفاف ترسیم کرده‌ام. نظرم این است برای کنترل چلوها، اول باید حاشیه شهر را تثبیت و محدودسازی کرد یعنی در قدم نخست از حضور اتباع غیر ایرانی غیرمجاز و فاقد هویت جلوگیری شود. در قدم بعد نیز باید جلو گسترش پهنه حاشیه شهر را گرفت.

*با تخریب خانه‌های غیر مجاز که خودتان به آن انتقاد داشتید!؟

- نیازی نیست حتماً این کار با تخریب انجام شود، بلکه اگر نظارت‌ها دقیق باشد و لغزشی صورت نگیرد خانه‌ای ساخته نمی‌شود که بخواهد بعد خراب شود. پلیس ساختمان و حفاظت اراضی آستان قدس در منطقه گشت‌زنی می‌کنند، اما همچنان خانه‌ها ساخته می‌شود، مشکل کجاست؟ کنترل این تخلف‌ها اصلاً کار سختی نیست. بحث تعیین حریم شهر مشهد که چند سال است بلاتکلیف مانده اگر حل شود تأثیر بسیار زیادی در جلوگیری از گسترش حاشیه‌نشینی و در واقع تثبیت محدوده شهری دارد. گام دوم «ساماندهی حاشیه شهر» است که باید در محدوده‌ای که در گام اول تثبیت کردیم، افراد و اماکن غیرمجاز را تعیین‌تکلیف کنیم تا بدانیم به چه افراد و اماکنی باید خدمات ارائه دهیم، باید مشخص شود در محدوده شهید رجایی چه کسانی باید اقامتشان تداوم داشته باشد و چه کسانی با توجه به قوانین نباید باشند. این موضوع درباره خانه‌ها و اماکن غیرمجاز هم باید انجام شود. امور اتباع می‌گوید ما مسئول اتباع بیگانه هستیم نه افراد مشکوک‌التابعه، بالاخره تعیین‌تکلیف این افراد را باید یک دستگاهی به‌عهده بگیرد و اگر خلأ قانونی است برطرف شود.

* سومین گام برای حل معضل حاشیه شهر را چه می‌دانید؟

گام سوم توانمندسازی و ارائه خدمات به افراد است، باید یک نظامی برای حاشیه شهر تعریف کنیم که دستگاه‌های متولی در کنار نمایندگان و معتمدانی از مردم حاشیه‌نشین به مسائل این مناطق رسیگی کنند. پیشتر بحثی با عنوان «سازمان فرابخشی در حاشیه شهر» انجام شد که در دولت و مدیریت شهری قبل پیگیری شد، اما نیمه‌تمام ماند اگر این سازمان با نگاه حاکمیتی و با یک مدیریت واحد شکل بگیرد بسیار مؤثر خواهد بود.

* الان هم ساختارهایی مانند ستاد بازآفرینی شهری و دفاتر تسهیلگری برای توانمندسازی ایجاد شده، ساختاری که شما پیشنهاد می‌کنید چه تفاوتی دارد؟

- من عناوینی مانند ستاد بازآفرینی، دفاتر تسهیلگری، ستاد ساماندهی و هرچه که چنین عناوینی داشته باشد را برای حل مشکل حاشیه شهر قبول ندارم، چراکه این‌ها قدرت ندارند، کار در حاشیه شهر نیاز به قدرت، اختیار و مشارکت دارد پس باید یک سازمان شکل بگیرد. ستاد ساماندهی فرهنگی حاشیه شهر شکل گرفته و اقدام‌های خوبی هم تا کنون انجام داده، اما فکر می‌کنم در کنار این نگاه فرهنگی باید به حاشیه شهر یک نگاه اجتماعی هم داشت، قبلاً گفته می‌شد هر کاری باید یک پیوست فرهنگی داشته باشد، اما به نظر من اقدام‌های حاشیه شهر باید پیوست اجتماعی داشته باشد، چون جنس مشکلات حاشیه شهر اجتماعی است. این ستادها و دفاتر امتحان خود را پس داده‌اند و موفقیتی نداشته‌اند. در ستاد ساماندهی فرهنگی حاشیه شهر هشت پهنه حاشیه‌ای برای مشهد تعریف و برای هر پهنه یک روحانی انتخاب کرده‌اند، اما روحانیون به اندازه یک دهیار اختیار ندارند و لازم است برای اثرگذاری بیشتر تفویض اختیار شود. همچنین نقش زن باید در ساماندهی حاشیه شهر مورد توجه قرار گیرد، ما در حاشیه شهر یک ظرفیت عظیمی به نام زنان خانه‌دار داریم که تا الان از آن غافل بوده‌ایم ما تا به مشکلات زنان حاشیه‌نشین نپردازیم، مشکل حاشیه حل نمی‌شود.

* الان برای ارائه خدمات و توانمندسازی حاشیه شهر مشکلی وجود دارد؟

ارائه خدمات در حاشیه شهر منوط به آزادسازی زمین برای ساخت مراکز خدماتی است به عنوان مثال سازمان فنی‌وحرفه‌ای می‌خواهد در آن منطقه مرکز مهارتی بسازد، اما زمین وجود ندارد پس ما برای ارائه خدمات نیاز شدید به زمین و ساختمان داریم، برای درمانگاه، بیمارستان، احداث زمین فوتبال و مجموعه‌های آموزشی نیاز مبرم به ساختمان و زمین داریم. دندانپزشکی در حاشیه شهید رجایی که کاربری بهداشتی داشت توسط دانشگاه علوم پزشکی به یک دستگاه دیگر فروخته شد، به‌تازگی هم باخبر شدیم سازمان فرهنگی شهرداری ساختمانش را به دستگاه قضایی واگذار کرده است این ساختمان باید در اختیار این محله قرار بگیرد تا با همکاری سازمانی مثل فنی‌وحرفه‌ای مهارت‌های شغلی به جوانان و نوجوانان آموزش داده شود و مردم توانمند شوند و سمت کارهای خلاف نروند. اگر شهرداری ساختمان اضافه دارد در اختیار گروه‌های فعال مردمی قرار دهد تا به دست مردم، مرکزی برای مهارت‌آموزی و کارآفرینی تبدیل شود.

* با وجود معضلاتی که خودتان به بخشی از آن‌ها در حاشیه شهر اذعان کردید و فعالیت‌هایی که داشته‌اید باز هم معتقدید مشکلات آنجا همچنان اجتماعی است؟

اگر عمیق به معضلاتی که من اشاره کردم نگاه کنید متوجه می‌شوید همه آن‌ها غیر از بحث اتباع غیرمجاز و چلوها، ریشه اجتماعی دارند، من قبلاً بحث اراذل و اوباش را پیگیری کردم اما اکنون به این نتیجه رسیده‌ام اراذل و اوباش کسانی هستند که با سیاست‌های غلط موجب شد این جوانان در حاشیه شهر بیکار و بی‌مهارت و فاقد امکانات بمانند و به بزهکاری روی آورند.

* نسبت به کلمه «حاشیه شهر» در مورد این مناطق، نکته‌ای ندارید؟

 به کار بردن عنوان حاشیه شهر زیبنده مناطق کم‌برخوردار نیست و مسئولان برای رفع تکلیف از خود، می‌گویند مناطق کم‌برخوردار! اما زمانی که بحث فعالیت و کارنامه‌سازی می‌رسد تمام بیلبوردهای شهر را پر می‌کنند از شعار «یک حاشیه کمتر»، ولی در زمان پاسخگویی به مطالبات مردم آن مناطق می‌گویند ما حاشیه شهر را قبول نداریم و این مناطق جزو شهر مشهد هستند! ما در مطالبه‌گری خودمان معتقدایم بین متن و حاشیه شهر به لحاظ ارائه خدمات نباید تفاوتی وجود داشته باشد.

از لحاظ علمی باید بپذیریم که تعدادی از مناطق حاشیه شهر هستند و با همان نگاه مشکلاتشان را حل کرد، اما در گفتار و نوشتار باید مراقب این کلمات بود. عنوان شهرک برای محلات شهیدان رجایی و باهنر هم غلط است، چون شهرک برای مناطق منفصل است، عنوان قلعه ساختمان و قلعه خیابان هم اشتباه بود که در بیلبوردهای شهرداری اتفاق افتاد.

متأسفانه در حال حاضر دستگاه‌ها شناختی نسبت به حاشیه ندارند و در برنامه‌ریزی برای این مناطق، نظر مردم و معتمدان محلی را لحاظ نمی‌کنند. مشکل حاشیه شهر، مشکل مدیریتی و نبود هم‌افزایی است و همین موجب شده با وجود پول کلانی که هزینه می‌شود، اما خروجی کار مناسب نباشد.

* چه پیشنهاد یا توصیه‌ای به برنامه‌ریزان حاشیه شهر دارید؟

- ما را با متن و بالای شهر مقایسه نکنند، به ما می‌گویند برای شما پارکی ساختیم از پارک ملت هم بزرگ‌تر؛ اشتباه کردید! ما چنین چیزی نمی‌خواهیم، ما رفاه و خدمات اجتماعی متناسب با شرایط حاشیه شهر می‌خواهیم تا مردم توانمند شوند و بتوانند زندگی شرافتمندانه و باعزتی داشته باشند. در برنامه‌ریزی برای حاشیه شهر باید اولویت‌ها را شناخت، بعضی نقاط حاشیه شهر فقیرند، برخی نقاط جرم خیزند، در برخی نقاط جریان‌های انحرافی و ضد انقلاب شکل گرفته و برخی نقاط همه این مؤلفه‌ها را با هم دارند. باید اولویتتان همین مناطق باشد و بیشتر به این مناطق خدمات بدهید. همه حاشیه شهر یک جور نیست که با یک برنامه واحد بتوانید به نتیجه برسید. پس نگاه باید یک نگاه اجتماعی و خدماتی باشد. حاشیه شهر را قربانی بهره‌برداری‌های سیاسی خودتان نکنید، شعارهایی مانند شعار «یک حاشیه کمتر» آسیب دارد، آیا وقعاً با احداث یک پارک ۷۰ هکتاری مشکل حل و یک حاشیه کمتر شد؟ قرار بود این پارک بین دو شهرک رجایی و باهنر ایجاد شود تا منافع آن (اگر منافعی داشته باشد) به مناطق شهیدان رجایی و باهنر و روستاهای اطراف برسد، اما در عمل جانمایی تغییر کرد.

* با توجه به اینکه تشکیل سازمان حاشیه شهر که به آن اشاره کردید چند سالی است دچار وقفه شده و از طرفی ما در ماه‌های پایانی دولت دوازدهم هستیم و احتمال از سرگیری این موضوع خیلی بعید است، راهکار کوتاه‌مدتی دارید؟

تا زمان تشکیل آن سازمان فرابخشی حاشیه شهر (که معلوم نیست چقدر طول بکشد) مؤثرترین نهادی که می‌تواند به حل مشکلات حاشیه شهر مشهد کمک کند آستان قدس رضوی است، درخواست من از تولیت محترم آستان قدس این است که برای حل مشکلات حاشیه شهر مشهد محور شوند، چراکه کمک این نهاد می‌تواند نقش خیلی مؤثری در حل این مسائل داشته باشد. در زمان تولیت سابق، آستان قدس زمینی را برای ساخت بیمارستان به دولت واگذار کرد و رئیس‌جمهور هم به صورت ویدئوکنفرانس آن را افتتاح کرد، اما هنوز آنجا به صورت یک زمین خالی باقی مانده و درخواست من این است وقتی زمینی واگذار می‌شود برای بهره‌برداری آن زمان تعیین شود و بگویند اگر کاری انجام نشود زمین را پس می‌گیریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.