رسول رضایی طلبه و پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان
استاد شهید مطهری در کتاب «جاذبه و دافعه علی» معتقد است که جریان نفاق و جریان خواص فریبخورده دنیا و و جریان تحریفگران نفوذی همیشه بوده و هستند. چرا که در همه زمانها معمولاً انسانهایی پیدا میشوند که از گذشته انقلابی و پرافتخار خود پشیمان شوند و برای دستیابی به زر و زور و قدرت و جایگاه و پست و مقام، با دشمنان خارجی همکاری کنند و با ظاهری خودی، تیشه به ریشه ملتهای انقلابی و تودههای مستضعف بزنند. اما آنچه که همچون سدی مستحکم میتواند در مقابل جریان تحریف و نفاق بایستد و آن را خلع سلاح کند، «بصیرت و آگاهی» مردم است.
به اعتقاد مطهری مشکلترین و پیچیدهترین مبارزهها، مبارزه با «جریان نفاق» و «جریان گندمنمایان جوفروش» و «جریان نفوذیهای فرصتطلب و خودینما»ست؛ چراکه این نوع مبارزه، مبارزه با شیادها و کلاهبردارها و زیرکهایی است که افراد بیبصیرت و غافل و از همهجا بیخبر را وسیله رسیدن به آرزوهای شوم خود قرار میدهند. از اینرو میتوان گفت که پیکار با «جریان نفاق» و «پادوهای داخلی دشمن» از پیکار با کفر و شرک خارجی بهمراتب مشکلتر و پیچیدهتر است؛ زیرا در جنگ با کفر، مبارزه با یک جریان مکشوف و ظاهر و بیپرده است که شمشیر را از رو کشیده، و به صراحت نابودی انقلاب اسلامی و دین را نشانه گرفته، اما مبارزه با «جریان نفاق» و «متظاهرین به انقلاب و اسلام» که در ظاهر رفیق قافله اما در باطن شریک دزد هستند، در حقیقت مبارزه با کفر مستور و کتمانشده است.
«جریان نفاق» ممکن است ظاهر مسلمانی داشته باشد، نماز بخواند و حتی عبا و عمامه هم بگذارد، اما بهجای توکل به خدا و توجه به داخل، چشم امیدش به کدخدا و شیطان بزرگ باشد و مردم ابزار رسیدن آنان به مطامع و دنیا. بله البته ادراک و فهمیدن این دو چهره پیدا و پنهان منافقان نقابدار، برای تودهها و مردم عادی و بیخبران از دنیای سیاست، بسیار دشوار و گاهی غیر ممکن است. به همین دلیل است که مبارزه با «جریان نفاق» و مقابله با شبه روشنفکران غربزده و ستون پنجمیهای دشمن غالباً به شکست و ناکامی برخورده است؛ زیرا توده مردم از پشت پرده این جریانها مطلع نیستند.
امیرالمؤمنین علی(ع) در نامهای که برای محمد بن ابیبکر نوشت به خطر جریان منافقان نقابدار و جریان پشیمان شدهها از انقلاب و خواص گرفتار چرب و شیرین دنیا اشاره میکنند و میفرمایند: «پیغمبر به من گفت: من بر امتم از مؤمن و مشرک نمیترسم؛ زیرا مؤمن را خداوند به سبب ایمانش باز میدارد و مشرک را به دلیل شرکش خوار میکند، اما بر شما از هر منافقدلِ دانازبان میترسم که آنچه را میپسندید میگوید و آنچه را ناشایسته میدانید، میکند».
امروز جریان نفاق با سوءاستفاده از مشکلات معیشتی مردم که بخش اعظم آن به ناکارآمدی خودشان در این چندسال برمیگردد، باز هم آدرس غلط میدهند و بهجای توجه دادن مردم به توکل به خداوند و تصمیم بر تکیه بر تواناییهای خود و امکانات داخلی، باز هم به بهانه انتخاب «جو بایدن» به ریاستجمهوری آمریکا مردم را به کدخدا و شیطان توجه میدهند و نمیخواهند مردم به یاد بیاورند که بخش اعظمی از تحریمهای امروز در زمان اوباما و با معاونت و مشارکت و خط دهی همین شخص بر مردم مسلمان و مظلوم کشورمان طراحی و اعمال شده است. میخواهند مردم فراموش کنند که این دموکراتها بودند که غیر از «تحریمهای فلجکننده» در پیشابرجام، تحریمهای ویزا، کاتسا و آیسا را (زیر ساخت فشار حداکثری ترامپ) در پسابرجام تصویب کردند و تعلیق تحریمهای وعده داده شده در برجام را به تمسخر گرفتند. آنها نمیخواهند مردم اظهارات صریح دموکراتهای آمریکا را در این مدت بشنوند که بارها گفتهاند به تعهدات یکطرفه برجامی ایران هم بسنده نمیکنند و جمهوری اسلامی باید علاوه بر عقبنشینی از فناوری و حقوق هستهایاش، از قدرت موشکی و نفوذ منطقهای (همراهی با جریان مقاومت و دشمنی با رژیم صهیونیستی) هم دست بردارد.
آنان اینروزها پالسهای امیدوارکنندهتری هم از ایران و از برخی مسئولان ایرانی هم میشنوند و حالا به گرفتن امتیازات جدید در ماههای باقیمانده از دولت فعلی دلبستهاند تا پیش از روی کار آمدن احتمالی «دولت جوان انقلابی» در سال 1400 در کشورمان، کار ایران را یکسره کنند. اگر با چماق ترامپ نشد با هویج بایدن.
به تازگی دکتر فؤاد ایزدی در مصاحبهای گفته: «برای آمریکاییها این موضوع بسیار مهم است که از بهمنماه که دولت جدید وارد کاخ سفید میشود تا مرداد ۱۴۰۰ که دولت جدید در ایران شروع بهکار میکند، با ایران به یک توافق دست پیدا کنند، چرا که نگران هستند باز مجبور شوند با فردی انقلابی مذاکره کنند».
این حرف دکتر ایزدی یک تحلیل صرفاً سیاسی نیست، بلکه واقعیتی راهبردی است. آنها خوب میدانند چندماه باقیمانده تا خرداد ۱۴۰۰ احتمالاً آخرین فرصتی است که میتوانند از انقلاب اسلامی با کمک پادوهای داخلی خود و با استعانت از جریان نفاق غربگرا، با قلدری و زورگویی هر چه تمامتر پای میز مذاکره جدید باج بگیرند، اما بعد از روی کارآمدن دولت جوان انقلابی، دیگر خبری از این انفعالها و امتیازدادنهای یکطرفه نخواهد بود.
بنابراین به نظر میرسد مسئله اصلی که ملت ایران باید به آن توجه داشته باشد و چشم بصیرت خود را نسبت به آن باز کند، این نیست که «جو بایدن» خطرناکتر است یا «دونالد ترامپ»؟ بلکه ️خطر واقعی و نگرانکننده، حلقه نفاق داخلی و جریان تحریفگران نفوذی و طیف لیبرال غربگرا و آن دسته از مدعیان اعتدال و اصلاحات هستند که این روزها در فضای رسانهای داخل کشور، به هر نوع تاکتیک نخنمای آمریکا، بها و ضریب میدهند و با بزرگنمایی تحریمها، سوء مدیریتها و بیتدبیریها و ناکارآمدی و فساد و خیانت خویش را کتمان میکنند و ریشه همه مشکلات را در واشنگتن دی سی و قرارگاه کدخدا و شیطان بزرگ میبینند. معنی بسیاری از پیامها و پالسهای اینروزها همین است. این ماییم که باید هوشیار باشیم و به خداوند قادر متعال توکل کنیم و از یک سوراخ، چند بار گزیده نشویم!
نظر شما