تحولات لبنان و فلسطین

معارف/ مریم احمدی شیروان . تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) یکی از تفاسیر مأثور بر جای مانده از قرن سوم هجری قمری است که با وجود قدمت آن، وثاقت آن در بین علمای امامیه از گذشته مورد بحث بوده است.

مروری بر صحت انتساب تفسیر امام عسکری(ع)

به بهانه سالروز ولادت امام عسکری(ع) و در گفت‌وگو با آیت‌الله نجم‌الدین طبسی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم این کتاب حدیثی و تفسیری را مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه می‌خوانید.

ماجرای تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)

آیت‌الله طبسی در ابتدا با بیان اینکه یکی از برکات امام حسن عسکری(ع) کتاب شریف تفسیر آن حضرت است که گاهی از آن به «تفسیر منسوب به امام(ع)» یاد می‌شود، می‌گوید: دلیل این تعبیر این است که نسبت به انتساب تفسیر به امام(ع) یقین نداریم ولی پس از دقت و تأمل در کلمات بزرگان معلوم می‌شود این نسبت درست و صحیح است و تفسیر از امام عسکری(ع) صادر شده است. متن این تفسیر که تا پایان آیه 282 سوره بقره موجود است با بیان روایاتی در مورد فضائل قرآن و تأویل و آداب قرائت قرآن آغاز شده و با ذکر احادیثی مشتمل بر فضائل اهل‌بیت(ع)‏ و عیوب دشمنان ایشان ادامه یافته است.

وی درباره محور اصلی جریان تألیف این تفسیر اظهار می‌کند: در دوران داعی‌الحق و حکومت زیدیان در شمال کشور و مازندران، زیدیه تقویت پیدا کرده بود و هر که به شیعه اثنی‌عشری متهم می‌شد جانش به خطر می‌افتاد؛ به همین دلیل برخی از شیعیان کوچ کردند؛ از جمله این افراد محمد بن زیاد و محمد بن سیار بودند که خدمت امام عسکری(ع) پناه بردند. امام(ع) آن دو را دلداری داد و فرمود: خوش آمدید ای کسانی که به ما پناهنده شدید؛ خداوند سعی شما را بپذیرد و شما را در امان قرار دهد و از شر دشمن حفظ کند، پس به شهر خود در کمال امنیت و آرامش بازگردید. آن‌ها با اینکه در صدق گفتار حضرت(ع) تردید نداشتند از سخن ایشان شگفت زده شده و گفتند: چگونه به شهری که از آن گریختیم و هم اکنون تحت تعقیب هستیم، بازگردیم؟ امام(ع) فرمود: دو فرزند خود را اینجا بگذارید تا به آن‌ها علمی بیاموزم که خداوند عزوجل به سبب آن، شرافت و بزرگواری به آنان بخشد و شما هم هرگز دشمنان را نخواهید دید و کاری از پیش نخواهند برد؛ خداوند عزوجل آنان را نابود و رسوا خواهد کرد و عاقبت به شما نیازمند خواهند شد.

این استاد سطوح عالی و خارج فقه و اصول ادامه می‌دهد: یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن سیار گفتند که پدران ما طبق فرمایش امام(ع) ما را نزد ایشان گذاشته و همراه خانواده به شهر و دیار خود بازگشتند. در مدت اقامت در سامرا، خدمت امام مشرف شده و حضرت همانند یک پدر با ما برخورد می‌کردند. امام در یکی از روزها فرمودند: اگر خبر سلامتی پدران شما و رسوایی دشمنان آنان و صدق گفتار من به شما رسید، به شکرانه این خبر می‌خواهم به شما تفسیر قرآن بگویم و امام(ع) پس از آن طی 6 سال این تفسیر را بیان فرمودند.

نظرات علما در مورد تفسیر امام حسن عسکری(ع)

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم می‌افزاید: عده‌ای از قدما و معاصران معتقدند انتساب این کتاب شریف به امام حسن عسکری(ع) صحت دارد؛ برای نمونه رئیس‌المحدثین شیخ صدوق در کتاب «من لایحضره الفقیه»، قطب راوندی در کتاب «الخرائج و الجرائح»، طبرسی در کتاب «الاحتجاج»، ابن شهرآشوب در کتاب «المناقب»، علی بن یونس عاملی در کتاب «صراط المستقیم»، محقق کرکی در «اجازات»، شهید ثانی در کتاب «منیه المرید»، مجلسی اول در کتاب «روضه المتقین» و مجلسی دوم در کتاب «بحارالانوار»، شیخ حر عاملی در کتاب «وسائل الشیعه»، فیض کاشانی در کتاب «التفسیر الصافی»، حسن بن سلیمان شاگرد شهید اول و صاحب کتاب «مختصر بصائر الدرجات»، علامه سیدهاشم بحرانی در کتاب «البرهان فی تفسیر القرآن»، میرزای نوری در کتاب «المستدرک»، شیخ عبدالله مامقانی، فقیه یزدی در «ملحقات عروه الوثقی» و مرحوم والد آیت‌الله شیخ محمدرضا طبسی در کتاب «درر الاخبار» به صحت استناد کتاب اعتراف کرده‌اند؛ اما در مقابل بعضی علما مانند مرحوم آیت‌الله خویی و محقق شوشتری نسبت به صحت انتساب این کتاب به امام تأمل داشته یا آن را رد می‌کنند. به طور نمونه، آیت‌الله خویی در جلد اول موسوعه فقهی خود کتاب تفسیر را رمی به ضعف سند کرده و می‌فرمایند تفسیر 120 جلدی و صحیح دیگری وجود دارد که به دست ما نرسیده اما به این تفسیر ایراد سندی می‌گیرند. مرحوم شیخ محمدتقی شوشتری نیز در کتاب «الاخبار الدخیله» از این کتاب چند ایراد گرفته و بر آن اشکال می‌کند.

آیت‌الله طبسی بیان می‌کند: من معتقدم این تفسیر، کتابی مقبول بوده و روایت‌های آن از امام(ع) است اما در اینکه آیا در بعضی از آن‌ها دست برده شده و یا اینکه آیا تمام مطالب کتاب از اول تا آخر از امام است؟ بحث وجود دارد. این کتاب نیز مانند سایر کتاب‌های حدیثی به بررسی سندی و دلالی نیاز دارد اما اینکه کسی ادعا کند تمام مطالب آن مردود و یا جعلی است مورد قبول نیست.

وی به برخی از اشکالاتی که بر این تفسیر وارد شده نیز اشاره کرده و تشریح می‌کند: برخی در مقام اشکال بر این کتاب گفته‌اند: یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن سیار که این تفسیر را از امام عسکری(ع) نقل کرده‌اند، از نظر علم رجال افرادی مجهول و ناشناخته هستند. پدران این دو نفر یعنی محمد بن زیاد و محمد بن سیار هم همین مشکل را دارند و حتی محمد بن قاسم استرآبادی که این تفسیر را ابن‌بابویه از او نقل کرده با همین مشکل مواجه است و مشخص نیست چه کسی است؛ به همین دلیل این تفسیر از نظر اعتبار با مشکل مواجه است.

ادعای جعلی بودن تفسیر به دور از واقع‌بینی است

آیت‌الله طبسی در پاسخ به ادعای جعلی بودن تفسیر منسوب به امام عسکری(ع) می‌گوید: در مقام جواب به این ادعا باید اشاره کنم که شخصیتی مانند صدوق که به دعای امام زمان(عج) به دنیا آمده، در آغاز کتاب فتوایی خود، یعنی کتاب «من لایحضره الفقیه» تصریح کرده است که روایت‌ها را از متون معتبر و مشهور گرفته است. او در باب تلبیه از استرآبادی حدیثی نقل کرده و در پایان گفته است که باقی آن را در کتاب تفسیر آورده است. نقل شخصیتی همچون شیخ صدوق از این افراد حتی اگر مجهول باشند نوعی توثیق است، زیرا با اعتماد و نقل شیخ صدوق از مجهولیت درمی‌آیند.

این مؤلف و محقق حوزه علوم دینی در ادامه خاطرنشان می‌کند: علاوه بر شیخ صدوق دیگر بزرگان ما نیز از این کتاب نقل کرده‌اند و برخی همچون مرحوم برغانی بین کتاب شریف تفسیر امام حسن عسکری(ع) و کتاب شریف کافی هیچ فرقی قائل نشده و برخورد یکسان با دو کتاب دارد.

وی در ادامه پاسخ به اشکال مذکور عنوان می‌کند: اشکال مجهول بودن راوی کتاب تفسیر امام عسکری(ع) عمدتاً به ابن‌غضائری برمی‌گردد و باید بدانیم که اولاً خود ابن‌غضائری در کتب رجالی ترجمه مستقلی ندارد و شخصیت خودش مجهول است بنابراین بسیاری از محققان به حرف‌های او اعتنا نکردند. افرادی مانند مجلسی اول ابن‌غضائری را به عدم تقوا و پرهیزگاری متهم کرده و می‌گویند: به طور یقین، شیخ صدوق آشناتر از ابن‌غضائری است. احدی از علمای شیعه ابن‌غضائری را به صراحت توثیق نکرده و احوالات او را نمی‌دانیم و ظاهراً از ورع و پرهیزگاری به دور است. قول ابن‌غضائری از نظر محققان، معتبر نیست. ثانیاً عده‌ای در انتساب کتاب رجال ابن‌غضائری به ابن‌غضائری تردید داشته و تشکیک می‌کنند. مرحوم آقابزرگ تهرانی در انتساب کتاب به ابن‌غضائری تأمل دارد و احتمال می‌دهد که یکی از دشمنان شیعه به نام او منتشر کرده است. کتاب منسوب به ابن‌غضائری، حدود 300 سال پس از تألیف به دست ابن‌طاووس رسیده است و او نیز صحت کتاب ابن‌غضائری را تضمین نمی‌کند، زیرا در مقدمه کتابش می‌گوید: به کتاب‌های رجال طوسی و کشی و نجاشی سند و طریق متصل دارم اما به کتاب ابن‌غضائری طریقی ندارم. ثالثاً متن کتاب ابن‌غضائری نیز ایرادهایی دارد که فعلاً وارد این بحث نمی‌شویم.

آیت‌الله طبسی در پایان تأکید می‌کند: با توجه به تمامی موارد بیان شده و بررسی و نقد اشکالات افرادی که مدعی جعلی بودن و مردود شمردن تفسیر امام حسن عسکری(ع) و نیز تأیید بسیاری از محدثان و فقهای شیعه روشن است که نسبت جعلی بودن تفسیر امام حسن عسکری(ع) دور از واقع‌بینی است، اما ادعای صحت داشتن تمام روایت‌های این کتاب هم درست نیست و معتقدیم روایت‌های این کتاب هم مانند روایت‌های سایر کتاب‌ها نیاز به بررسی سندی و دلالی دارد اما این نکته موجب نمی‌شود که کل کتاب را رد کنیم و به نظر می‌رسد تفسیر امام حسن عسکری(ع) از عنایت‌های خدا بر شیعیان است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.