تحولات منطقه

۴ دی ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۰
کد خبر: ۷۳۳۲۵۶

آمریکا و بازگشت به هامیلتونیسم

دکتر علیرضا رضاخواه / کارشناس مسائل اروپا و آمریکا
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

هرچند هنوز تیم سیاست خارجی و امنیت ملی جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا، فعالیت خود را در محیط داخلی این کشور و عرصه بین‌المللی آغاز نکرده است، با این حال روند سریع تحولات بین‌المللی و چالش‌های جدی به‌جا مانده از دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، اهمیت درک درست رفتار سیاست خارجی دولت جدید آمریکا را دوچندان ساخته است. در یادداشت پیش رو تلاش خواهیم کرد با نگاهی به مکاتب چهارگانه موجود در سیاست خارجی آمریکا، دیپلماسی دولت بایدن را جایابی کنیم.

بنا به تعریفی که «والتر راســل مید» ارائه می‌دهد ســنت‌های سیاست خارجی آمریکا منبعث از تلفیق دوگانه‌های «ارزش‌ها – منافع» و «بین‌الملل‌گرایی – انزواگرایی» است. نتیجه تلفیق این دوگانه‌ها چهار سنت در سیاست خارجی این کشور است که ذیل عناوین هامیلتونیسم، جکسونیسم، ویلسونیسم و جفرسونیسم تعریف می‌شود. بر اساس دوگانه نخست یعنی «ارزش‌ها-منافع» از میان این چهار سنت، سنت‌های ویلسونیسم و هامیلتونیسم «ارزش‌محور» و ســنت‌های جکسونیسم و جفرسونیسم «منفعت‌محور» هستند و بر اساس دوگانه دوم یعنی «بین‌الملل‌گرایی-انزواگرایی» سنت‌های هامیلتونیسم و ویلسونیسم بین‌الملل‌گرا و جکسونیسم و جفرسونیسم انزواگرا هستند. در گرایش‌های بین‌الملل‌گرا هم اغلب ویلسونیست‌ها یکجانبه‌نگر و هامیلتونیست‌ها چندجانبه‌گرا رفتار می‌کنند. تجربه نشان داده در تدوین سیاست خارجی آمریکا همواره ترکیبی دو یا سه‌گانه از این سنت‌ها و رویکردها هستند که نقش عمده را در ترسیم چشم‌اندازها ایفا می‌کنند.

تمرکز هامیلتونی‌ها بر بهبود شرایط اقتصادی با تأکید بر تجارت بین‌الملل (منفعت‌محوری- بین‌الملل‌گرا)، تأکید جکسونی‌ها بر بهبود شرایط اقتصادی در داخل آمریکا (منفعت‌محوری- انزواگرا)، تأکید جفرسونی‌ها بر گسترش ارزش‌های آمریکایی شامل دموکراسی، لیبرالیسم، تکثرگرایی و حقوق بشر در داخل آمریکا (ارزش‌محوری- انزواگرا) و تأکید ویلسونی‌ها بر گسترش ارزش‌های آمریکایی در سطح بین‌المللی (ارزش محوری- بین‌الملل‌گرا) بوده است. با توجه به رویکرد کلی سنت‌های فوق و همچنین در نظر گرفتن سخنان و رفتار تیم سیاست خارجی و امنیت ملی جو بایدن، می‌توان گفت رویکرد دولت جدید در حوزه سیاســت خارجی، بیشتر گرایش به سمت هامیلتونیسم خواهد داشت.

اندیشه هامیلتونی در سیاست خارجی شامل حمایت از سرمایه‌داری و ایجاد محیطی ایده‌آل برای آن است. آن‌ها به دنبال اهدافی مدون در سیاست خارجی آمریکا هستند که براساس منافع اقتصادی آمریکا طراحی شده باشد و این رویکرد اصولاً جنگ را آخرین راه برای حل مشکلات و مناقشات می‌داند. همیلتونی‌ها با اندیشه‌هایی نئولیبرالی که بر پایه اقتصاد آزاد، وابستگی‌های متقابل (متقارن و نامتقارن) و... است سعی در ارائه راهکارهایی برای حرکت به سمت منافع حداکثری برای آمریکا دارند.

از همین رو می‌توان مأموریت‌های اصلی دستگاه دیپلماسی آمریکا را احیای رهبری آمریکا در غرب، تقویت ائتلاف‌های موجود فرا آتلانتیک از جمله ناتو، تأکید بر تجارت آزاد و تقویت همگرایی در اقتصاد بین‌الملل، تقویت بین‌الملل‌گرایی لیبرال به منظور پشتیبانی از هژمونی اقتصادی سیاسی آمریکا تعریف کرد.

 بنابراین همچون گذشته تقابل با چین به‌ویژه در حوزه اقتصادی بزرگ‌ترین دغدغه دولت آمریکا خواهد بود. در این مواجهه برخلاف دولت ترامپ، بایدن تلاش خواهد کرد از ظرفیت همکاری نهادهای بین‌المللی و متحدان آمریکا بهره گرفته شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.