اندیشکده رند ۲۰ سال پیش کتابی درباره «جنگهای شبکهای» منتشر کرد که یک جمله کلیدی داشت: «در جنگهای فردا برنده کسی نیست که بزرگترین بمبها را دارد، کسی پیروز است که بهترین روایت را دارد».
برنده شدن بهخاطر «روایت غالب» را پیروزی بدون جنگ تعبیر میکنند. جنگی که با قدرت تولید معنا و روایت و قدرت رسانه صورت میگیرد و طبیعی است که در عصر رسانه و اینترنت، روایت غالب تعیین میکند پیروز نهایی یک میدان نبرد کیست. در سند راهبردی پنتاگون که در سال ۲۰۱۲ نیز تنظیم شده، به جنگ «ایدهها» و «روایتها» در عصر بینظمی حاصل از اینترنت اشاره شده است.
اگر با «غول روایتساز» رسانههایی مانند بی بی سی و همفکران رسانهایاش در ایران مقابله فکری و رسانهای نشود، ضربات سهمگینتری از آن خواهیم خورد.
اما آنها چگونه روایت میسازند؟ اخبار مهمترند یا روایتها؟ روایتها چگونه غالب میشوند؟ آنها چه روایتهایی برای ما ساختهاند که در پس ذهنمان جا گرفتهاند؟
برخلاف تصور برخی، رسانه حرفه ای، هیچ خبر یا تصویر و فریمی را بیهدف تولید نمیکند.
آنها ابتدا یک روایت را میسازند که شاید اصلاً در هیچ خبر و تحلیلی، بهطورمستقیم آن را به شما نگویند. مثلاً اتاق فکر بی بی سی تصمیم میگیرد یکی از مهمترین پاشنههای راهبردی ایران را هدف بگیرد: مقاومت. روایت میسازد: «مقاومت بی فایده است، همه باید در نظام جهانی مدنظر آمریکا هضم شوید» و بعد بر اساس این روایت، هزاران خبر و تحلیل میسازد یا میگوید، مستندهای تاریخی میسازد، کمپینهای اجتماعی و رسانهای به راه میاندازد، حتی در سطوح خرد در فلان کانال پرطرفدار طنز، شعر و انیمیشن انتشار مییابد.
بهطورمرتب در بخشهای مختلف خبـری، عقبنشینی کره شمالی و مذاکرات کیم با ترامپ با آب و تاب بیان میشود، در فلان بخش خبری لگدی به فیدل کاسترو میزنند، امارات ۲ میلیون نفری به عنوان نماد پیشرفت در اثر سازش با غرب برجستهسازی شده و حتی مستند تاریخی ساخته میشود و... .
تقریباً هیچ خبر و تحلیل و مستندی در بی بی سی و زیرمجموعههایش، بدون قرار گرفتن در پازل «روایت» منتشر نمیشود. دهها روایت برای تغییر گرایشهای سیاسی و ذائقه فرهنگی مردم ایران در این رسانهها ساخته و پرداخته میشود که متأسفانه حتی از چشم تیزبینترین مدیران رسانهای هم عبور میکند چه رسد به مخاطبانی که ورای تحصیلات مختلف، مجهز به سلاح «سواد رسانهای» نیستند. برخی دیگر از این روایتها که ذیل آنها صدها خبر و تحلیل و دروغ و شایعه منتشر میشود، چنین هستند:
روایت اول: «ایران سیاه است و رو به نابودی»، ایرانیها افسردهاند، عصبانیترین مردم جهاناند، ایران همه محرم و عزاست، جشن و شادی نیست، متولد شدن در ایران یعنی بدبختی، میهمانی و پارتی گرفتن یعنی زندان و...! غرب، رؤیایی و اتوپیایی است و دیگر کشورها همه مشغول رقص و شادی و گل و بلبل! فقط ایران پر از کارتن خواب و فقیر و کودکان کار است و... .
روایت دوم: «حکومت ایران عامل بحران در منطقه و جهان است».
بر اساس این روایت صدها برنامه ساخته میشود که نشان دهد عامل مشکلات اقتصادی، سپاه و صنعت هستهای و موشکی است. یعنی توان نظامی ایران که کمتر از ۵ درصد کل بودجه کشور را مصرف میکند و نقطه قوت کشور برای دفاع از تمامیت ارضی و امنیت مردم است، به عنوان یک نقطه ضعف نشانه گرفته میشود. از حشدالشعبی، حزب الله لبنان، حکومت بشار اسد و تمامی متحدان و بازوهای منطقهای ایران اعتبارزدایی و هیولاسازی میکنند. برای تخریب هر چه بیشتر مقاومت، انواع شایعهها علیه مردم عراق، لبنان، فلسطین و سوریه و... ساخته میشود، حتی کمپین «نه به کمیته امداد» برای جلوگیری از روند فقرزدایی در ملتهای منطقه با حمایت ایران به راه میافتد و... .
نظر شما