تحولات لبنان و فلسطین

هنر و فرهنگ ایرانی عرصه زیباترین، عمیق‌ترین و اصیل‌ترین حرف‌ها، شعرها، نقش‌ها و بناهاست. یکی از زیباترین و رمزآمیزترین هنرهای ایرانی که آوازه‌ای جهانی هم دارد هنر نگارگری (مینیاتور) ایران است.

« نگارگری» زیبایی و اعجاز «شعر» را دارد

این هنر به تازگی و با اشتراک کشورهای ایران، ترکیه، آذربایجان و ازبکستان ثبت جهانی شده است و هنرمندان نگارگری ایران امیدوارند با این اتفاق شاهد مسیر تازه‌ای در هنر نگارگری باشند. به همین بهانه با استاد محمدباقر آقامیری، هنرمند برجسته و نمونه نگارگری ایران به صحبت نشستیم و درباره تاریخ، اهمیت، جایگاه و اوضاع کنونی نگارگری گفت‌وگو کردیم. استاد آقامیری از سوی شورای عالی فرهنگ و هنر، عنوان دکترای درجه یک هنر در نقاشی و هنرهای اسلامی را دریافت کرده است. او همچنین در کشورهای بسیاری نمایشگاه‌های انفرادی و کلاس‌های آموزشی داشته و از بزرگان نگارگری ایران محسوب می‌شود. این گفت‌وگو را می‌خوانید.

تغییر اسم این هنر از مینیاتور به نگارگری در سال ۷۲ چرا و چطور انجام شد؟

مینیاتور واژه‌ای است که حدود ۹۰ سال پیش از زبان فرانسه، وقتی پای گردشگرهای فرانسوی به ایران باز شده بود و آثار و کتاب‌های خطی ما را دیده بودند، به نگارگری ما اطلاق شد. آن‌ها آثار ما را در کتاب‌های خطی دیدند و احساس کردند این‌ها از جنس همان چیزی است که خودشان به آن مینیاتور یا طبیعت کوچک می‌گویند اما این برازنده نقاشی ما نیست، چون نقاشی ما طبیعت کوچک نیست؛ نقاشی ما ابعادی وسیع از عرفان و معنویت و به ویژه ادبیات دارد که ارزش و عمق آن را صدچندان می‌کند. همچنین بسیاری از آثار نگارگری ما در اندازه‌های بزرگ‌تر از اندازه‌های معمول مینیاتور کار شده است. اگر شما به موزه‌های دنیا رفته باشید، آنجا آثاری از دوره مکتب هرات و تبریز می‌بینید که ابعاد آن‌ها حتی از A۲ بزرگ‌تر است. یا مثلاً ساختمان چهل‌ستون اصفهان را نگاه کنید که چه نقاشی‌های بزرگی روی دیوارهای آن کار شده است. نقاشی ما یک هنر اصیل و ملی است که قدمت آن به پیش از اسلام می‌رسد. زمانی را داریم که برای انتقال آموزه‌های خود به مردم از نقاشی استفاده می‌کرده است. بعد این هنر در حکومت‌های ساسانیان، سامانیان، سلجوقیان، تیموریان، قاجار و پهلوی و به خصوص انقلاب اسلامی رشد و بالندگی داشته است و یک هنر اصیل ایرانی است. پس باید نامی در خور می‌داشت.

پس هم به لحاظ فنی و هم به لحاظ محتوایی هنر نگارگری ما متفاوت از مینیاتور غربی است.

بله. مینیاتور اسم و پسوندی است که روی خیلی چیزهای دم‌دستی مثل فیوز مینیاتوری و اسب مینیاتوری می‌گذارند! این اصلاً برازنده هنر ما نیست که نام آن را از یک زبان خارجی بردارند. نام نگارگری که من پیشنهاد دادم و همه تأیید کردند، ریشه از نگار، نگاره، نگارگر، نگارستان، نگارخانه، نگارش و نگارشگر دارد و شما می‌توانید با این واژه همین طور کلمات بامسما بسازید. ضمناً نگار معنی زیبایی‌های خداوندی است. اکنون هم بعضی‌ها آن را به عنوان اسم برای فرزندانشان انتخاب می‌کنند. حافظ درباره پیامبر(ص) می‌گوید: «نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت / به غمزه مسئله‌آموز صد مدرس شد». نگارگری بسیار فوق‌العاده است. واژه «نگارگری» بسیار غنی و زیباست. نقاشی ما در دنیا به نام پرشین‌پین معروف است، در نتیجه نام این هنر باید نگارگری باشد. 

به عنوان کسی که سال‌ها با این هنر زندگی کرده‌اید، تعریف شما از نگارگری ایرانی چیست؟

از مرحوم استاد حسین بهزاد در دهه ۴۰ که هنوز نام نگارگری مطرح نبود، پرسیده بودند که فرق مینیاتور با نقاشی‌های دیگر چیست؟ ایشان حرف بسیار قشنگی زده بودند. گفته بودند: مینیاتور شعرِ نقاشی است. اگر مثلاً رشته‌های دیگر بیانشان خوب است و خوب صحبت می‌کنند، مینیاتور در میان این هنرها زیبایی، بلاغت و اعجاز شعر را دارد.

برسیم به انگیزه این گفت‌وگو. به نظر شما این ثبت جهانی چقدر مثبت است و مشترک بودن چند کشور با ایران اتفاق درستی است یا نه؟

این مسئله ابعادی سیاسی دارد که من در آن ناشی و بی‌سواد هستم. اما وقتی تاریخ را مطالعه کنیم به غیر از کشور ترکیه، که نقش بسیار کمی در نگارگری ایرانی داشته است، کشورهای دیگری هم بوده‌اند که در قلمرو ایران قدیم، جزئی از نقشه و تاریخ نگارگری محسوب می‌شده‌اند. از ترکمنستان تا تاجیکستان و ازبکستان و پاکستان و هند همه کشورهایی‌اند که نگارگری در آن‌ها تاریخچه دارد. اما من اکنون در این کشورها اصلاً کسی را نمی‌بینم که نگارگری یا مینیاتور کار کند. به تازگی کشور ترکیه مقداری در این حوزه به خصوص قسم تذهیب، فعال شده است. با این حال برداشت‌های آن‌ها هم از روی هنرمندان ما از دوره تیموری و صفوی و حتی امروز ماست.

پس به نحوی این اشتراک را درست می‌دانید؟

با این توضیح که این کشورها اکنون در این زمینه حرفی ندارند، بله. ولی اگر قرار بود این اشتراک بر اساس مرزهای قدیم ایران باشد، باید پاکستان و هند را هم اضافه می‌کردند. چون همین حالا هم در شهر کراچی هند دانشگاهی است که یک دانشکده به نام مینیاتور دارند. آن‌ها روی مکتب مغولی هند یا مکتب بابر تعصب ویژه‌ای دارند که یکی از بنیان‌گذاران هند نوین است و او بانی نقاشی هند هم محسوب می‌شود. به همین دلیل نقاشی هند بسیار از نقاشی ایران متأثر است. ماجرا به شکست همایون پادشاه هند از دشمنانش و پناهنده شدن او به دربار ایران و کمک گرفتن از شاه طهماسب برمی‌گردد. او با قشونی که از شاه می‌گیرد، با خودش چند استاد نقاشی همچون استاد میرسیدعلی را هم همراه می‌کند که همین استادان بنیان‌گذاران مکتب بابری در نقاشی هند می‌شوند.

آیا این ثبت جهانی برای نگارگری ما تأثیرهای مثبتی هم در پی دارد؟

اگر از نگارگری حمایت نشود، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. نگارگری فقط نقاشی نیست و هنرهای زیادی مثل کتاب‌آرایی زیرمجموعه آن هستند. زیباترین و نفیس‌ترین قرآن‌های دنیا کار استادان تذهیب‌کار ایرانی است. نگارگری در نقش پارچه استفاده بی‌نظیری دارد. در معماری ما، مثلاً معماری بناهای تاریخی، بهترین استفاده را دارد. این گنبدها، بناها و کاشی‌کاری‌ها، نقش‌های بی‌بدیل و چشم‌نوازی دارند که معماری ما را در دنیا ویژه کرده است. البته چند سالی است که اگر مسجدی ساخته می‌شود، دیگر کاشی‌کاری نمی‌شود. یک ورق زرد به اسم برنجی روی دیوار و سقف می‌کشند و تمام. این خودش موجب افت شغل و هنر نگارگری می‌شود. طراح، هنرمند، کارخانه کاشی‌سازی، استادکارها و... بیکار می‌شوند و از همه بدتر اینکه چشم مردم آن زیبایی‌هایی که در این مساجد و بناها به کار رفته بود را دیگر نمی‌بیند. در حالی که این معماری‌ها جزو زیبایی‌های فوق‌العاده فرهنگ، هنر و تمدن ماست. نگارگری در قلم‌زنی، قالی‌بافی و صنایع دستی هم کاربرد فراوانی دارد. پس از نفت یکی از تجارت‌های ایران قالی‌بافی و صادرات قالی بود.

تجارت قالی اکنون حال خوبی ندارد و شاید یکی از دلایلش قطع پیوند بین قالیبافان و هنرمندان است.

بعضی از کسانی که تولیدکننده هستند عشق هنری هم دارند و دوست دارند آثار ارزشمندی تولید کنند، اما یک عده فقط می‌خواهند به پول برسند. برای همین دیگر به امثال من سفارش طراحی نمی‌دهند و به کارمندی که پشت رایانه نشسته سفارش می‌دهند. آن هم در اینترنت جست‌وجو می‌کند و ترنجش را از یک فرش برمی‌دارد، گل وسط را از فرشی دیگر و حاشیه‌ها را از یک جا. نقش‌ها را به نوعی مونتاژ می‌کند و می‌بافد. بعد چون این‌ها دقت و سواد این کار را ندارند، می‌بینیم که نقش‌های قالی‌ها با هم نمی‌خواند. بخشی از نقش‌های کاشان است، بخشی از نقش‌های تبریز. به همین دلیل فرش‌ها دیگر اصالت ندارند و شرایط اقتصادی سبب شده داوطلب و خریدار کم باشد. همین‌ها موجب شده قیمت فرش سرسام‌آور باشد و مردم به فرش‌های ماشینی رو بیاورند.

خرید فرش دستی از خرید خانه هم سخت‌تر شده است!

بله، فرش دستی از خانه و ماشین هم گران‌تر شده است. غرض اینکه نگارگری ما شعبه‌ها و حوزه‌های متعددی دارد. شهرداری‌های ما اگر فضاهای خاصی از شهر را در اختیار هنرمندان نگارگری قرار بدهند، آن‌ها با نقوش ایرانی و تکنیک نقاشی ایرانی شهر را زینت می‌دهند که این مسئله عامل جذب گردشگر خواهد بود. یعنی دیوارهای ما قابلیت تبدیل به موزه را دارند باید از این ظرفیت‌ها استفاده کنیم. 

فارغ از مشکلات مالی، در حال حاضر وضعیت نگارگری در ایران چطور است؟

متأسفانه از هنر نگارگری حمایتی نمی‌شود، اما عاشقان نگارگری وجود دارند و ۹۰ درصد آن‌ها هم جوانانی هستند که عاشقانه کارهای نفیس و زیبایی انجام می‌دهند! اگر این‌ها حمایت شوند، می‌توانیم با صادرات محصولات هنری نگارگری به کشور کمک کنیم. یعنی هم می‌توانیم صادرات مدرس داشته باشیم و هم می‌توانیم هنرمان را به دنیا عرضه کنیم. پس از انقلاب تعدادی کتاب نفیس از آثار هنرمندان نگارگر چاپ شد که از آن‌ها در داخل و خارج از ایران فوق‌العاده استقبال شد. در چند سال اخیر چند کتاب از مجموعه آثارم چاپ شد که اکنون اصلاً پیدا نمی‌شوند، اما مشتاقان بسیار زیادی دارد. حتی من چهار سال پیش استانبول بودم که گروهی از نقاشان و علاقه‌مندان به نگارگری جمع بودند. بین صحبت‌ها فهمیدم بیشتر این‌ها کتاب‌های من را دارند. یکی از آن‌ها گفت هر کتاب و اثری که در ایران درباره نگارگری منتشر شود ما در استانبول آن‌ها را پیدا می‌کنیم و می‌خریم. پس ما می‌توانیم با هنرمان در کشورهای همسایه نفوذ مثبت و سازنده داشته باشیم که هم اشاعه هنرمان باشد و هم سبب شود دنیایی از دوستی، انس و الفت به وجود بیاید.

تنها راه شکستن دیوار تحریم، سانسور و فشار علیه ایران؛ دیپلماسی و ارتباط ملت- ملت بین مردم و نخبگان ما با دیگر کشورهاست. نگارگری قطعاً چنین ظرفیتی برای تعامل و ارتباط با مردم دنیا را داراست.

دقیقاً. ما می‌توانیم از این ظرفیت استفاده کنیم. همچنین باید بگویم ما باید به نگارگری به عنوان یک هنر اصیل، زیبا و امروزی نگاه و توجه ویژه داشته باشیم. اگر در جامعه‌ای هنر نباشد، آن جامعه خشن و بی‌روح و بدون خلاقیت می‌شود. با هنر است که جامعه لطیف می‌شود، آدم‌ها مهربان می‌شوند و خلاقیت در همه امور جامعه رخ نشان می‌دهد. تأثیر هنر تنها منحصر به نقاشی، موسیقی و ادبیات نیست. ما امروز از هر نظر نیازمند توجه به نگارگری ایران هستیم و امیدوارم این ثبت جهانی شدن کمک کند که در کشور هم به آن رجوع دوباره‌ای داشته باشیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.