فیلم سینمایی «دیدن این فیلم جرم است» به کارگردانی رضا زهتابچیان و تهیهکنندگی محمدرضا شفاه که در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و به عنوان یک فیلم سیاسی با واکنشهای مختلفی روبهرو شد، پس از دو سال بلاتکلیفی، از چهارشنبه هفته پیش در برخی استانهای کشور روی پرده رفت و قرار بود همزمان با اعلام ستاد مقابله با کرونا و پس از بازگشایی سینماهای تهران در پایتخت نیز بهعنوان فیلم جدید وارد چرخه رسمی اکران شود.
اکران این فیلم در حالی است که پیش از این به دلیل انتقادهای صریح آن، پروانه نمایش آن به مدت یک سال صادر نشد و اجازه اکران پیدا نکرده بود. نسخه قاچاق «دیدن این فیلم جرم است» در حالی در فضای مجازی دست به دست میشود که این اثر در اکران آنلاین به نمایش درنیامده و اکران سینمایی آن در شهرستانها در حال پیگیری است، نکته قابل توجه درباره نسخه منتشر شده غیرقانونی فیلم، درج عنوان «جهت بازبینی جشنواره جهانی فیلم فجر» در گوشه تصویر است. محمدرضا شفاه، تهیهکننده این فیلم به مهر گفته است: «نسخه قاچاق شده به لحاظ فنی، نواقص متعددی داشته و تفاوتهای بسیاری با نسخه نهایی که اکنون روی پرده سینماهاست، دارد. با این اتفاق خستگی به جان همه ما ماند. ما و حوزه هنری به عنوان مالکان این فیلم قطعاً از وزارت ارشاد بابت این موضوع نزد مراجع قضایی شکایت خواهیم کرد. اگرچه من فکر میکنم ارادهای بوده که چنین اتفاقی با این وسعت رخ بدهد و این اتفاقها را چندان تصادفی نمیدانم. بالاخره این فیلم همان فیلمی است که یک سال توسط ارشاد به طور غیرقانونی توقیف شده بود. فیلم همان فیلم است و این وزارت ارشادی که فیلم از آن لو رفته نیز همان وزارت ارشادی است که فیلم را توقیف کرده بود بنابراین ما وظیفه وزارت ارشاد میدانیم ضرری را که به این فیلم وارد شده است، جبران کند».
تیر خلاص به یک فیلم
با همهگیری کرونا، تمام فیلمهای سینمایی که به صورت اینترنتی به نمایش درآمدند با تهدید انتشار غیرقانونی در فضای مجازی روبهرو بودهاند اما «دیدن این فیلم جرم است» مورد ویژه این قاچاقهاست، زیرا هنوز به اکران آنلاین نرسیده و همزمان با اکران بر پرده سینماها، نسخه باکیفیت آن قاچاق شده است.
رضا زهتابچیان، کارگردان «دیدن این فیلم جرم است» با بیان اینکه انتشار نسخه قاچاق فیلم به فروش فیلم ما در اکران سینمایی ضربه جدی میزند به خبرنگار ما میگوید: این اتفاق نامیمون، هم اکران آنلاین و هم انتشار آن در شبکه نمایش خانگی را با چالش جدی مواجه میکند؛ چون بسیاری نسخه قاچاق فیلم را تماشا خواهند کرد که متأسفانه نسخه خام و ناقصی هم هست زیرا در روزهای جشنواره به خاطر کمبود زمان، فرصت به تکمیل فیلم پیدا نشد و آن نسخه دارای انواع نقص فنی در موسیقی، صداگذاری، تدوین، رنگ، نور و گرافیک است.
او با اشاره به وجود «برچسب نسخه بازبینی جشنواره جهانی فیلم فجر» در نسخه قاچاق شده فیلم عنوان میکند: انتشار نسخه قاچاق فیلم همزمان با اکران رسمی فیلم، ضربه نهایی و تیر خلاص عدهای به این فیلم بود!
وی خاطرنشان میکند: این فیلم پایگاه رسمی نداشت که از آن حمایت کند یعنی در همه طیفها و سویههای سیاسی، هم موافقانی داشت و هم مخالفانی بنابراین جبهه واحدی وجود نداشت که از فیلم حمایت کند؛ ما بودیم و خدا. از سال ۹۷ تاکنون، پس از دو سال بلاتکلیفی برای اکران، حالا چند روز پیش از اکران رسمی فیلم، نسخه قاچاق آن منتشر شد و منافع فیلم را آسیب رساند و ما را با چالشی جدی مواجه کرد، به گونهای که حالا هر روز، با تبلیغات ما، انتشار نسخه قاچاق فیلم بیشتر میشود. یعنی هر چقدر که برای فیلم تبلیغ میکنیم گویی برای قاچاقچیان فیلم تبلیغ میکنیم و بازار آنها را گرم میکنیم. ما یقین داشتیم که این فیلم، فروش خیلی خوبی خواهد داشت، البته که لودهندگان فیلم هم چنین یقینی داشتند!
مانند آینه عمل کرد
زهتابچیان با بیان اینکه فیلمش ضددولتی نیست بلکه عملکرد دولت هم در آن به نقد کشیده میشود، میگوید: این فیلم مانند آینه عمل کرد، عدهای خودشان را در این آینه دیدند و احساس کردند که آنها هدف تیغ فیلم هستند؛ و این عده، از جاهای مختلف بودند و نه فقط دولتیها.
این کارگردان اضافه میکند: من موقع نگارش و ساخت فیلم، بسیار مراقب بودم که شأن و سطح فیلم را در حد حمله به یک دولت موقت و گذرا پایین نیاورم. حرف فیلم؛ عدالتخواهی، قانونمداری و مبارزه با ظلمهای اجتماعی است بنابراین برای طیف خاصی طراحی نشده است بلکه طیفها و اقشار مختلف را نقد میکند از جمله دولت را. به نظرم منافع شخصی، گروهی و حزبی در توقیف این فیلم به شدت دخیل بوده است.
او با بیان اینکه مخالف اکران آنلاین فیلمش بوده است، اظهار میکند: این فیلم برای نمایش روی پرده سینما ساخته شده است (به خصوص نسخه کامل شدهای که اکنون داریم) ترجیح بسیاری از کارگردانها، نمایش فیلم روی پرده است ولی آن طور که انتظار داشتیم نشد چون وقتی به اکران سینمایی رسیدیم، نسخه قاچاق آن منتشر شد و مجبوریم زودتر از برنامهریزی هایمان، فیلم را اکران آنلاین کنیم. ضمن اینکه بسیاری نسخه قاچاق فیلم را خواهند دید و این، از آمار تماشای ما در سینمای اینترنتی خواهد کاست یعنی فیلم، هم ضرر مادی میکند و هم اعتباری.
وی با تأکید بر اینکه حتماً راه حلی برای مبارزه با قاچاق فیلمها وجود دارد، میگوید: این معضل هم مانند بسیاری از مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی راهکار دارد ولی مهم این است که دغدغه رفع آن مشکل وجود داشته باشد. بسیاری از مسائلی که برای ما معضل است، راهکارهایش در دنیا وجود دارد.
کارگردان و نویسنده «دیدن این فیلم جرم است» اظهار میکند: پس از ساخت این فیلم، در این مدت نتوانستم فیلم دیگری بسازم چون برخی فیلمنامههایم به خاطر مضامینی که داشتند اجازه ساخت نیافتند. عدهای حاضرند که کشور به قهقرا برود اما منافع آنها زیر سؤال نرود.
این فیلم هرگز ساخته نمیشد اگر...
او با بیان اینکه دشواریهای اکران «دیدن این فیلم جرم است» انگیزهاش را برای فیلمسازی کم کرده است، پاسخ میدهد: فیلمی را که درباره مسائل اخلاقی باشد نسبت به فیلمهایی که فقط به موضوعات سیاسی یا اجتماعی صرف میپردازد، بنیادیتر میدانم. پرداختن به این معضلات، مهم است اما «اخلاق» مسئلهای بنیادین است. مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، مسائل روبنایی هستند. فیلمی که به مسائل اخلاقی بپردازد، زیربناییتر است و ترجیح من هم ساخت چنین فیلمهایی است اما گاهی اتفاقهایی رخ میدهد که برای من جانگداز است و نمیتوانم از آنها بگذرم.
زهتابچیان میگوید: اگر حوزه هنری، حامی ساخت فیلم «دیدن این فیلم جرم است» نبود، این فیلم هرگز ساخته نمیشد چه برسد به اینکه رنگ پرده را برای اکران سینمایی ببیند. اگر نهاد حقوقی معتبری همچون حوزه هنری بتواند پای فیلمنامههایم بایستد باز هم حاضرم فیلمهایی از این جنس بسازم.
او فضای کلی سینمای ایران را زیرمجموعه فضای کلی کشور دانسته و یادآور میشود: اگر فضای اندیشهورزی در کشور بازتر شود یعنی افکار متنافر، متضاد و متفاوت ظهور و بروز بیشتری داشته باشند، فضای جامعه پویاتر میشود و به تبع آن سینما هم کارکرد مؤثرتری پیدا میکند و میتواند در بهبود اوضاع یک کشور مشارکتی جدی داشته باشد اما وقتی فضا بسته و محدود شود، بسیاری از اندیشهها فرصت بروز پیدا نمیکنند چون اگر قرار باشد حرفی برآمده از اندیشهای بزنید که به مذاق برخی از صاحبان قدرت خوش نیاید با توقیف مواجه میشوید یا برچسب سیاهنمایی میخورید.
این فیلمساز اضافه میکند: در این فضا بسیاری از فیلمهای جدی و استوار، از گردونه خارج میشوند و ناخودآگاه به سمت سینمایی میرویم که به موضوعات مهم ولی روبنایی میپردازد همچون مسئله طلاق، اعتیاد و... که همه این مسائل معلول هستند و نه علت. یعنی سینمایی دارید که علتیابی نمیکند چون اجازه ریشهیابی را ندارید پس یا باید نرم و کنترل شده به معلولهای اجتماعی بپردازید (و نه علتهای آنها!) و یا باید به سراغ فیلمهای طنز بروید.
نظر شما