با اینحال بیشتر نمایندگان دوره هشتم مجلس با استناد به ماده ۵۳ قانون برنامه پنجم توسعه در خصوص کاهش وزارتخانهها از ۲۱ به ۱۷ وزارتخانه و همچنین به منظور نظارت بهتر و پاسخگو کردن سازمانهای یاد شده رأی به تشکیل وزارت ورزش و جوانان دادند.
با وجود این، اظهارنظرها در مجلس و دولت از همان ابتدای شکلگیری این وزارت حاکی از آن است که کفه ترازو به نفع ورزش سنگینی میکند و حال پس از گذشت یک دهه از تأسیس وزارت ورزش و جوانان، باز بحث جداسازی سازمان ملی جوانان مطرح میشود.
جوانان فراموش شده
علی اکبر بسطامی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با انتقاد از اینکه وزارت ورزش و جوانان، جوانان را فراموش کرده است، میگوید: این وزارتخانه بیشتر به حوزه ورزش میپردازد تا جوانان و این موضوع یکی از دلایلی است که معتقدیم ورزش و جوانان باید از هم جدا شوند.
وی با اشاره به بی برنامه بودن وزارت ورزش و جوانان برای اشتغال، مسکن، تحصیل و ازدواج آنان، میافزاید: تفکیک این وزارتخانه را در کمیسیون اجتماعی دنبال خواهیم کرد. تکلیف مسائل ازدواج، مسکن و تحصیل جوانان باید در برنامه هفتم توسعه روشن شود زیرا عملکرد وزارت ورزش در این خصوص مؤثر نبوده و مردم هم از عملکرد این وزارتخانه رضایت ندارند.
ادغام، نتیجه مثبتی نداشته است
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران هم در گفتوگو با قدس اظهار میکند: ادغام دو سازمان ملی جوانان و تربیت بدنی و تبدیل آنها به یک وزارتخانه نتیجه مثبتی نداشته است.
سید حسن موسوی چلک تصریح میکند: کار سازمان تربیت بدنی، اجرایی و کار سازمان ملی جوانان سیاستگذاری و هماهنگی با دستگاههای اجرایی بود بنابراین مشکلات زیادی در این زمینه ایجاد شده است. در واقع گستردگی، تنوع، جذابیت و چالشهای حوزه ورزش موجب شده این حوزه بیشتر مورد توجه وزارت ورزش باشد و حوزه جوانان زیر سایه آن قرار گیرد.
تفکیک امور جوانان به نفع کشور است
مدیر کل دفتر هماهنگی و نظارت بر امور جوانان هم اگر چه میگوید معاونت حوزه جوانان وزارت ورزش و جوانان تا جایی که امکان داشته به وظایف خود عمل کرده، اما معتقد است: این معاونت بیشتر از این نمیتواند کار کند چون وظایف این حوزه فرابخشی است و دستگاههای مختلف در آن نقش دارند. یعنی این معاونت باوجود وظایف زیاد و متنوع، اختیارات لازم و قدرت اجرایی ندارد.
امید محدث، تلفیق دو حوزه امور جوانان و تربیت بدنی را با یکدیگر آن هم بدون در نظر گرفتن ابزارهای آنها از همان ابتدا اشتباه خوانده و میگوید: ماهیت حوزه ورزش هیجانی، چالشی و نتیجهگرا و زودبازده است اما حوزه جوانان، اجتماعی و فرابخشی است، نیاز به سیاستگذاریهای بلند مدت دارد و سرمایهسوز و دیر بازده است به طوری که شاید یک طرح آن ۱۰ سال طول بکشد تا نتیجه بدهد. به همین خاطر معمولاً مسئولان این وزارتخانه بیشتر به حوزه ورزش میپردازند و حوزه جوانان زیر سایه ورزش قرار گرفته است.
محدث تفکیک هرچه سریعتر دو حوزه یاد شده را به نفع و صلاح کشور میداند و میگوید: تنها راه حل مشکل و رسیدگی بهتر به امور جوانان با توجه به اینکه
۲۵ دستگاه در این بخش نقش دارند تشکیل سازمانی مستقل با ساختاری جدید و وظایف مشخص است که زیر نظر مستقیم ریاست جمهوری فعالیت کند.
ناتوانی در ساماندهی
مدیر کل هماهنگی و نظارت بر امور جوانان وزارت ورزش و جوانان هم ادعای کارشناسان و نمایندگان مجلس مبنی بر کم توجهی وزارت ورزش و جوانان به امور جوانان را تأیید میکند و به قدس میگوید: وقتی موضوع ادغام سازمان ملی جوانان و تربیت بدنی مطرح شد گفتیم ساختار وزارت ورزش و جوانان متناسب با ساختار امور جوانان ایران نیست و این مسئله در آینده مشکلاتی را ایجاد میکند و همین اتفاق هم افتاد.
روح الله اسدی میافزاید: زمانی رئیس سازمان ملی جوانان، معاون رئیس جمهوری بود و هر سیاستی را که ابلاغ میکرد اجرا و بر روند کار نظارت میشد اما الان آن ساختار و ظرفیت از بین رفته و متولی امور جوانان یک معاونت در وزارتخانه شده است. درواقع به لحاظ ساختاری ما جایگاه خود را از دست دادهایم؛ مثلاً اگر اکنون با امضای وزیر ورزش و جوانان از یک وزارتخانه بخواهیم برنامههایش را در حوزه جوانان به ما ارائه دهد، پاسخی دریافت نمیکنیم چه رسد به اینکه بخواهیم در حوزه اشتغال، مسکن، ازدواج و اوقات فراغتجوانان سیاستگذاری کنیم که هیچ ضمانت اجرایی ندارند؛ به همین دلیل برنامههای مختلف ما در این وزارتخانه اجرا نمیشود.
وی با اشاره به اینکه معاونت امور جوانان در حال حاضر تنها میتواند از شورای عالی جوانان استفاده کند، تصریح میکند: با تشکیل وزارتخانه ورزش و جوانان عملاً جایگاه این شورا هم مشخص نیست و به همین دلیل جلسات آن هر دو سال یکبار تشکیل میشود. قبلاً این شورا کار سیاستگذاری و دبیرخانه این شورا که ریاست سازمان ملی جوانان بود کار اجرای سیاستها را انجام میداد، اما اکنون این ارتباط از بین رفته است چون یک وزارتخانه هستیم ولی آن اختیارات را نداریم و اگر بخواهیم برنامهای را تدوین و اجرا کنیم باید مسیر سختی را پیش برویم.
اسدی میگوید: نبود فرهنگ کار مشارکتی بین دستگاههای دولتی مهمترین عامل ضعف سازمان ملی جوانان است؛ مصداق آن را در ستادهای ساماندهی امور جوانان میبینیم بنابراین اگر این مشکل ساختاری حل نشود و دستگاهها نتوانند با هم یک کار یا برنامه را به صورت مشارکتی انجام دهند هر ساختاری برای امور جوانان ایجاد شود، شکست میخورد.
نظر شما