تحولات منطقه

ارسلان امیری، کارنامه پرباری در سینما دارد اما «زالاوا» نخستین گام او در فیلم‌سازی است. او که سه بار در جشنواره فیلم فجر برای فیلم‌های «قصه داود و قمری»، «ناهید» و «ویلایی‌ها» کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌نامه شده‌، در این دوره، از داوطلبان کسب سیمرغ بهترین کارگردانی است.

این فیلم شبیه خودم است
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

امیری پیش از این در آثار همسر فیلمسازش (آیدا پناهنده) هم ثابت کرده بود دستی بر آتش سینما دارد. پناهنده هم که امسال با فیلم «تی‌تی» در جشنواره حضور دارد در نقش مشاور کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس در کنار همسرش حاضر شده تا نخستین تجربه کارگردانی او به بهترین شکل ممکن رقم بخورد. سمیرا برادری و پدرش روح‌الله برادری، تهیه‌کنندگان فیلم «درساژ» هم تهیه‌کنندگی این فیلم را برعهده داشته‌اند. فیلم‌برداری این فیلم در ۵۰ جلسه و در سه استان کردستان، همدان و تهران انجام شده و پیش از اوج‌گیری شیوع ویروس کرونا به پایان رسیده است.

قصه «زالاوا» در دهه ۵۰ شمسی می‌گذرد و راوی اتفاقی است که سبب ترس مردم شده و رئیس پاسگاه تلاش می‌کند تا امنیت را به روستا بازگرداند.

نوید پورفرج و هدی زین‌العابدین از بازیگران این فیلم هستند که بازی‌های قابل قبولی را از خود به نمایش گذاشتند و می‌توانند از مدعیان کسب سیمرغ در بازیگری باشند. در ادامه با ارسلان امیری از فیلم اولی‌های جشنواره فجر امسال درباره «زالاوا» گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.

چه شد که سراغ موضوع نقد خرافات در«زالاوا» رفتید؟

این فیلمی بود که همیشه دوست داشتم آن را بسازم و به موضوعش علاقه‌مند بودم. اساساً به فیلم‌های بین‌ژانری (هیبریدی) که تطبیق دو یا سه ژانر است، علاقه دارم  و فکر می‌کردم که این موضوع با یک سینمای بین ژانری، فیلم بهتری می‌شود.

اگر این فیلم فقط در ژانر وحشت ساخته می‌شد با اقبال بیشتری از سوی مخاطب مواجه نمی‌شد؟

نه. من هیچ وقت دوست نداشتم که فیلم ژانر وحشت بسازم برای اینکه نمی‌توانستم از همه قابلیت‌های سینما برای بیان موضوع و تأثیرگذاری روی لایه‌های حسی مخاطب استفاده کنم. نخستین مسئله، علاقه خود من است که نمی‌خواهم فیلم ژانر وحشت بسازم و این ژانر را به عنوان یک ژانر مستقل برای فیلم‌سازی دوست ندارم بلکه تلفیق این ژانر با ژانرهای دیگر همچون معمایی، اسرارآمیز، دلهره‌آور، عاشقانه و گاهی کمدی را برای فیلم‌سازی می‌پسندم.

عده‌ای معتقد بودند که بین ژانری شدن فیلم به کلیت کار لطمه زده است، چه پاسخی به آن‌ها دارید؟

احتمالاً آن‌ها به فیلم ژانر وحشت علاقه بیشتری دارند و سلیقه‌شان فیلم‌های بین‌ژانری نیست یا اینکه شاید تجربه‌های کمی در سینمای ما درباره سینمای بین‌ژانری وجود دارد، اگر فیلم‌های بیشتری در این حوزه ساخته شود، تعداد این فیلم‌ها بیشتر می‌شود. در مورد فیلمی که نمونه‌های مشابه آن کم است طبیعتاً واکنش‌های ضد و نقیض خواهد بود و اگر در سال‌های  آینده، شاهد فیلم‌های بین ژانری بیشتری باشیم، این ماجرا در سینمای ایران جا می‌افتد. اگر چه من عقیده‌ای ندارم که در این حوزه خط شکنی کرده‌ام و از اول هم نمی‌خواستم خط‌شکنی کنم. این فیلم، شبیه خودم است. شبیه آن چیزی است که در زندگی روزمره، ماجراها و رویدادهایی که برای دوستان و آشنایم تعریف می‌کنم. «زالاوا» بیش از هر چیزی شبیه دنیای من و علایقم است و اساساً هدفم خط شکنی نبوده است بلکه فیلمی ساختم که دوستش داشته باشند. قطعاً فیلمسازان زیادی هستند که بهتر از من می‌توانند در سینمای بین‌ژانری فعالیت کنند ولی بضاعت سینمای ایران برای ریسک‌پذیری در این زمینه و سرمایه‌گذاری روی این فیلم‌ها کم است. در واقع سرمایه‌گذاران می‌ترسند روی فیلمی که نمونه‌های قبلی آن دیده نشده، سرمایه‌گذاری کنند. امیدواریم «زالاوا» این تأثیرگذاری را داشته باشد که فیلمسازان علاقه‌مند به سینمای بین ژانری بتوانند با توجه به موفقیت نسبی این فیلم، سراغ سرمایه‌گذاران بروند. خوشبختانه پس از اکران «زالاوا» در جشنواره فیلم فجر بازخوردهای بسیار خوبی از مخاطب عام و سلایق مختلف گرفتم، بنابراین فکر می‌کنم دیگر فیلمسازان با اطمینان بیشتری می‌توانند وارد این حوزه شوند و سرمایه‌گذار جذب کنند.

شما زاده کردستان هستید و این اقلیم برای فیلم‌سازی بسیار جذاب و البته سخت است، از تجربه فیلم‌سازی در این اقلیم برایمان بگویید.

اساساً فیلم ساختن در تمام اقلیم‌ها، کار سختی است. اینکه توجه جدی به اقلیم کردستان یا اقلیم سیستان و بلوچستان می‌شود به این دلیل است که یک نگاه مرکزگرایی وجود دارد و فکر می‌کنیم اصل این است که فیلم را بایستی در تهران و شهرهای بزرگ بسازیم و بقیه شهرها، فرع هستند در حالی که از منظری دیگر، خود تهران هم یک اقلیم است. فیلم ساختن در همه جا دشوار است چون ساخت فیلم، کار سختی است اما فیلم‌سازی در کردستان برای من راحت‌تر بود، مردمان کرد بسیار هنردوست هستند و کار گروهی را دوست دارند به همین دلیل امکان خوبی به من داد که از همکاری همشهریانم استفاده کنم.

من دوست دارم فیلم‌هایم را به زبان کردی بسازم. اگر سرمایه فیلم بعدی‌ام مهیا شود، با وجود دشواری‌هایی که برای ساخت «زالاوا» در جذب سرمایه متحمل شدم و امیدوارم در فیلم بعدی‌ام با آن مواجه نشوم، دوست دارم که فیلم بعدی‌ام را هم به زبان کردی و در فضای کردستان بسازم. 

فیلم بعدیتان هم در فضای فیلم اولتان و بین ژانری خواهد بود؟

از حالا نمی‌توانم تصمیم قطعی بگیرم. اگر شخصیتم تغییری نکند، شاید فیلم بعدی‌ام بین ژانری باشد. یکسری ایده‌ها دارم و باید آغاز کنم تا ببینم که فیلم به چه سمتی پیش می‌رود. 

میزان فروش در گیشه به ادامه مسیر فیلم‌سازی شما کمک زیادی می‌کند چون نگاه سرمایه‌گذار به میزان فروش فیلم قبلی فیلمساز است، چقدر به فروش «زالاوا» در گیشه امیدوارید؟

 به نظرم جشنواره فیلم فجر، نمونه خوبی است که نشان بدهد «زالاوا» در گیشه موفق می‌شود یا نه. وقتی نمایش فیلم را شروع کردیم در روزهای اول جشنواره «زالاوا» یک فیلم بی‌نام و نشان بود. طبیعتاً مردم تمایل داشتند فیلم‌هایی که بازیگران معروف دارند برای تماشا انتخاب کنند. چهار پنج فیلمی که بازیگران شناخته شده داشتند توجه مردم را جلب کردند، چند روز طول کشید که آن فیلم‌ها را ببینند و بعد نوبت به فیلم‌های دیگر رسید. عده‌ای که «زالاوا» را دیده بودند و از فیلم خوششان آمده بود، درباره آن می‌گفتند و می‌شنیدند و همین موجب شد که مردم جذب این فیلم شوند چون تبلیغات قوی برای فیلم نداشتیم. این فیلم بازیگران درجه یک و حرفه‌ای دارد ولی شهرت زیادی ندارند.

پس از چند اکران، نقد و نظرهای مثبتی درباره فیلم منتشر شد که به استقبال از آن کمک کرد. اکنون که در روزهای پایانی جشنواره قرار داریم، تمام ظرفیت سالن‌های اکران «زالاوا» تکمیل هستند. به نظرم فیلم‌هایی همچون زالاوا در فرایند اکران سینمایی اگر در طولانی‌مدت روی پرده بمانند، مخاطب را به خود جلب می‌کنند چون مردم پس از دیدن فیلم‌هایی با تبلیغات خوب و بازیگران شناخته شده، سراغ فیلمی همچون زالاوا می‌آیند و احتمال می‌دهم که فروش خوبی در گیشه داشته باشد.

مهم این است که چه روشی برای اکران چیده شود تا فیلم بتواند مخاطبانش را پیدا کند. 

بازی‌های خوبی را از بازیگران این فیلم شاهد بودیم و با توجه به اینکه زبان هم کردی بود اما از پس این زبان و لهجه برآمدند.

همین طور است. علاوه بر نوید پورفرج که خوش درخشید، هدی زین‌العابدین هم بازی بسیار درخشانی داشت که زیر دیگر لایه‌های فیلم، بازی او از سوی منتقدان دیده نشد. جنبه‌های دیگر فیلم همچون بین ژانری بودن و تنه زدن به سینمای وحشت و ماجراجویانه سبب شد که بازی خوب هدی زین‌العابدین دیده نشود چون هم لهجه و زبان کردی را خوب ادا کرد و هم نقش دختری روستایی را داشت که تحصیل کرده است و در تعداد صحنه‌های کم فیلم باید تأثیرگذار می‌بود یا در سکانس‌های عاطفی فیلم باید کاری می‌کرد که بار احساسی و عاطفی را به فیلم منتقل کند، او یک تنه این کارها را کرد. به نظرم همه بازیگران فیلم بسیار خوب ایفای نقش کردند.

فیلمتان امید به گرفتن سیمرغ در بخش‌های مختلف را دارد؟

ما تلاش کردیم در همه بخش‌ها، استاندارد باشیم و از بهترین‌های سینمای ایران بهره گرفتیم. این فیلم به ظاهر یک فیلم اول است ولی بهترین‌های سینمای ایران در تمام بخش‌ها کنار هم جمع شده‌اند. گریم‌های فیلم بسیار ایده‌پردازانه، خلاق و دشوار بود که روزی ۵۰ نفر گریم سنگین می‌شدند، هیچ کدام از زالاوایی‌ها، چهره و لباسشان این طوری نیست.

بخش عمده‌ای از روستا را تغییر دادیم و دکور ساخته شد. گروه صحنه و لباس، کار سنگینی داشتند. تعداد زیادی از لباس‌ها مربوط به دهه ۵۰ شمسی است که طراحی و دوخته شده، انتخاب‌های پیچیده‌ای برای گریم، طراحی لباس و صحنه داشتیم.

فیلم‌برداری بین ژانری کار بسیار دشواری است و فیلم طوری باید میزان شود که به ورطه ژانر خاصی نیفتد. ما در همه بخش‌ها، بیشتر از یک فیلم اول کار کردیم و از تجربه همه آدم‌های درجه یک سینمای ایران استفاده کردیم. امیدواریم که زحماتشان دیده شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.