رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات اخیرشان با مردم تبریز، با تأکید بر اینکه هرگز نباید علت اصلی دشمنی استکبار با انقلاب و جمهوری اسلامی را فراموش کرد، فرمودند: «البته آنها توطئهها و ضدیتهایشان را به بهانههای مختلف از جمله حقوق بشر، مقررات اسلامی، هستهای، موشکی، منطقهای و مسائل دیگر اِعمال میکنند اما باید متوجه بود که این مسائل فقط بهانه است».
بر نخبگان عالم سیاست مثل روز روشن است که غایت نهایی و مشترک هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا چیزی جز «استحاله و براندازی انقلاب اسلامی» که سد راه منفعتطلبیها، جاهطلبیها و مانع مستحکمی بر سر استعمار و استثمار نظام سلطه در منطقه غرب آسیا شده، نیست.
اگر با یک بررسی ساده در ماهیت تهدیدها و توطئههای مداوم آمریکا بخواهیم به جعبه سیاه و راز این همه خباثت و کینهتوزی ۴۲ ساله جهان غرب علیه انقلاب اسلامی پی ببریم و بخواهیم ماهیت تلاش ناکام آمریکا برای تنگتر کردن حلقه محاصره اقتصادی ایران و افزایش فشار جنگتمام عیار اقتصادی علیه انقلاب اسلامی را به تصویر بکشیم و به کنه و باطن هدف پیدا و پنهان آمریکا دست یابیم، باید در یک جمله کوتاه از قول سردمداران صهیونیست آمریکا بگوییم: «مقصود من از تحریم و تهدید، تویی تو ای انقلاب اسلامی / مقصود تویی؛ نقض حقوق بشر، سانتریفیوژ و موشک و برجام بهانه!»
اگر بخواهیم خوشبینانه تحلیل و قضاوت کنیم، باید گفت منتهای سادهاندیشی، ساده لوحی، خطای محاسباتی و از سر حواس پرتی، خوابزدگی و چشم و گوش بستن است که پس از هفت سال معطل ساختن اقتصاد کشور برای انجام توافقات هستهای برجامی و سالها کوشش بسیار جریان غربگرا برای چنگ زدن به طناب پوسیده مذاکره و پس از آنکه دولتمردان تمام تلاش خود را متمرکز بر «رفع سوءتفاهم» با آمریکا کردند و برای تحقق این هدف خام به اتخاذ «دیپلماسی التماسی انفعالی» روی آوردند و با غفلت از فعالسازی ظرفیتهای عظیم داخلی موجب رکود و بیکاری گسترده شدند، هنوز که هنوز است برخی کج اندیشانی که عقربه قطب نمایشان همواره به سمت آمریکا قفل شده، خوش خیالانه درصدد بهانهزدایی و تنشزدایی هستند.
به راستی کدام سیاستمدار زیرک و ژرف اندیشی است که نداند مشکل اصلی آمریکا که ۴۲ سال است ذهن و فکر و توجه سردمداران تمدن تهی از معنویت لیبرال سرمایهداری را به خود مشغول داشته و خواب خوش را بر صهیونیستهای منفعتپرست حرام کرده، اصل برپایی نظام توحیدی اسلامی و در ادامه تثبیت و تداوم انقلاب اسلامی است که هیمنه پوشالین و تهی از معنویت غربی را به چالش و تحقیر کشیده است. خانم نیکی هیلی (یکی از ضدایرانیترین عناصر آمریکایی در دولت دونالد ترامپ) بهتازگی ضمن اعلام پشیمانی و شرمندگی به خاطر همکاری با دولت ننگین و تروریست ترامپ، درباره هدف اصلی تحریمها و فشارها علیه ایران گفته است: «میخواستیم اقتصاد ایران را چنان تضعیف کنیم تا شاهد تظاهرات خیابانی [براندازی] باشیم».
مفهوم اعتراف خانم هیلی این است که هدف غایی تحریمهای آمریکایی مثل سایر تاکتیکها و دشمنیهایش در عرصههای مختلف، مقابله با اصل نظام اسلامی، هضم و محو سیرت انقلاب، ممانعت از آگاهی و بیداری هرچه بیشتر جوانان کشور و کاهش تأثیرات الگوساز مکتب مقاومت امام خمینی(ره) برای سایر ملل مستضعف جهان است. فیدل کاسترو، رهبر فقید کوبا سالها پیش به این واقعیت اشاره کرده بود که دو حزب مشهور آمریکا بهمنزله دو لنگه کفش هستند که صهیونیستها آن را به پا کرده و با کمک این کفشها در هر نقطه عالم یک شرارت و فتنه بهپا میکنند و به کمک این دو حزب آمریکایی، کشورهای فقیر و بی خبر از همه جا را به استضعاف و استثمار و استحمار میکشند.
این واقعیتی غیرقابل انکار و همراه با دهها مصداق و سند است که دو حزب دموکرات و جمهوریخواه (بایدنی و ترامپی) هر تفاوت و اختلاف سلیقهای که با یکدیگر داشته باشند و هر گونه مواضع ناهمسانی درباره هر چیز و هر جا داشته باشند، مسلماً در مقابله تمام عیار و گستاخانه با ایران انقلابی و انقلاب اسلامی و مکتب انسانساز اسلام کوچکترین اختلاف دیدگاه و نظری ندارند و متفقاً عقیده راسخ دارند که مکتب مقاومت امام خمینی برخاسته از اسلام ناب، پایان دهنده حکومت فرعونی و استثماری آنها بر جهان خواهد بود و در این مدت روی کار آمدن بایدن دیدیم که چنین بوده است.
همین چند روز پیش بود که «لارنس دیوید سن» تحلیلگر آمریکایی در نشریه کانتر پانچ نوشت: دولت بایدن، علیه ایران رویکردی مشابه با سیاستهای ترامپ اتخاذ کرده است. او در بخش دیگری از تحلیل خود آورده است: «تحریمهای آمریکا علیه ایران امروز دیگر تحریمهای ترامپ نیست بلکه بایدن با مخالفت با برداشتن تحریمها علیه ایران، اکنون مالک این نمایش ترسناک [تحریم علیه ایران] است».
رفتارهای بایدن و شرکای اروپایی او در هفتههای اخیر نشان داده است اینها دیگر یک تحلیل نیست، یک خبر موثق است! فاعتبروا یا اولی الابصار.
نظر شما