تحولات لبنان و فلسطین

بسم الله الرحمن الرحیم

بعثت، سرآغاز ابلاغ وحی و عرضه نظامات فراگیر و همه جانبه اسلام، تا تشکیل حکومت اسلامی و حاکمیت الله به رهبری شخص رسول اعظم صلّی‏الله علیه و آله و سلّم است.

بعثت، اصل، اساس و پایه انقلاب الهی، جهانی و جاودانی اسلام و این روز عظیم در بقا، پیش‏آهنگ غدیر است.

چهارده قرن است که از آن واقعه بزرگ تاریخی می گذرد، و هرچه گذشتِ زمان بیشتر شده و نیروی خرد و اندیشه بشر، تواناتر و دورپروازتر گشته، اهمیّت این واقعه بزرگ آشکارتر شده است.

زمان ها و قرن ها و قرن ها و ادوار تاریخ هرچه بیشتر می گذرد، بشر بر ارزش و اهمیّت دعوت اسلام آگاه تر می‌شود.

آن شخصیتی که در این روز عزیز و بزرگ و جاودانی، نقش اصلی و محوری را دارد وجود مبارک پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله  است. سیره زندگانی آن حضرت و مکتب ایشان، برای جامعه بزرگ بشریت، آموزنده‌ترین و سازنده‌ترین درس است که آن را باید به عنوان یک علم جهانی، بلکه بالاتر معرّفی نمود که جامعه متحیّر و سرگردان، نیازمند شناخت بیشتر این سیره و بحث و کاوش در آن می‌باشند.

بزرگان عرصه علم و ادب و فصاحت و بلاغت و شجاعت درباره آن شخصیّت عظیم، صاحب روز بزرگ مبعث هر چه بنویسند و بگویند باز هم قطره‌ای از آن اقیانوس بیکران را به کام تشنه‌لبان معرفت و بینش نچشانده‌اند. باید در این امر به سرچشمه ناب قرآن و اهل بیت علیهم السلام رهسپار شویم و از باب «ما لایدرک کله لایترک کله» جرعه‌نوش زلال آن بحار عمیق و ژرف گردیم، که از هر چه ما بگوییم و دیگران اعتراف کنند، قرآن و روایات از همه بالاتر و رساتر است.

آنجا که خداوند متعال می‌فرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ.» ما چه سخنی بگوییم؟!

آری، باید مدح پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله را از زبان گوهرافشان امیرالمؤمنین علیه السلام بشنویم، و اوصاف نبی را از ولیّ فرا بگیریم، چرا که پیغمبرشناس و اسلام‏شناس و قرآن‏شناسی آگاه‏تر و داناتر از علی علیه السلام نداریم، و هیچ کس به حقیقت نمی‏تواند پیغمبر را مانند او توصیف نماید. هرچه علی علیه السلام بفرماید، متن واقع و عین حقیقت است زیرا حضرتش نمایش و جلوه وجود پیغمبر و آیینه تمام‏نمای کمال او و دین او و قرآن او و برادر او و وصیّ او و خلیفه و جانشین او و وارث او و باب مدینه علم او و محبوب‏ترین خلق بعد از اوست. آنجا که در خطبه 26 می‏فرماید: «إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه‏ نَذیراً لِلعالَمینَ، وَ أَمیناً عَلَی التَّنزیلِ. وَ أَنتُم مَعشَرَ العَرَبِ عَلی‏ شَرّ دینٍ، وَ فی شَرِّ دارٍ. مُنیخونَ بَینَ حِجارَةٍ خُشنٍ، وَ حَیّاتٍ صُمٍّ. تَشرَبونَ الکَدِرَ، وَ تَأکُلونَ الجَشِبَ، وَ تَسفِکونَ دِماءَکُم، وَ تَقطَعونَ أَرحامَکُم.الأَصنامُ فیکُم مَنصوبَةً، وَ الأثامُ بِکُم مَعصوبَةٌ؛ به درستی که خداوند متعال برانگیخت محمّد صلی الله علیه و آله را نذیر و ترساننده جهانیان، و امین بر آنچه نازل می‏گردید. و شما گروه عرب بدترین کیش را داشتید، و در بدترین خانه مقیم بودید، و در میان سنگهای درشت به سر می‏بردید، و با مارهای گزنده همخانه بودید. آبهای ناصاف می‏نوشیدید، و غذای غلیظ و بی‏خورش می‏خوردید، و خون یکدیگر را می‏ریختید، و ارحام را قطع می‏نمودید. بتها در میان شما برپا بودند و گناهان به شما بسته.»

و یا در خطبه 85 می‏فرماید: «وَ أنزَلَ عَلَیکُمُ الکِتابَ تِبیاناً لِکُلِّ شَی‏ءٍ، وَ عَمَّرَ فیکُم نَبِیَّهُ أَزماناً حَتّی‏ أَکمَلَ لَهُ وَ لَکُم فیما أَنزَلَ مِن کِتابِه‏ دینَهُ الَّذی رَضِیَ لِنَفسِه‏، وَ أَنهی‏ إِلَیکُم عَلی‏ لِسانِه‏ مَحابَّهُ مِنَ الأَعمالِ وَ مَکارِهَهُ وَ نَواهِیَهُ وَ أَوامِرَهُ. فَأَلقی‏ إِلَیکُمُ المَعذِرَةَ، وَ اتَّخَذَ عَلَیکُمُ الحُجَّةَ، وَ قَدَّمَ إِلَیکُم بِالوَعیدِ، وَ أَنذَرَکُم بَینَ یَدَی عَذابٍ شَدیدٍ؛ بر شما نازل فرمود کتاب (قرآن) را که برهان هر چیزی در آن است، و پیغمبرش را مدّتی در میان شما زنده نگه داشت تا برای وی و برای شما در آنچه از کتاب نازل کرده دین خود را که مورد پسند اوست کامل گرداند، و بر شما با زبان پیغمبر اعمالی را که محبوب و مکروه اوست و نهی‏ها و امرهای خود را اعلام نمود. پس القا کرد به سوی شما عذر خود را [در عذاب و مؤاخذه شما]، و از شما اخذ حجّت نمود، و مقدّم داشت به سوی شما وعید و تهدید را، و ترسانید شما را از عذاب شدید.»

و نیز در جایی دیگر می‏فرماید: «حَتّی‏ أَفضَت کَرامَةُ اللَّهِ سُبحانَهُ إِلی‏ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّه عَلَیهِ وَ آلِه‏ فَأَخرَجَهُ مِن أَفضَلِ المَعادِنِ مَنبِتاً، وَ أَعَزِّ الأُروماتِ مَغرِساً، مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتی صَدَعَ مِنها أَنبِیاءَهُ، وَ انتَجَبَ مِنها أُمَناءَهُ. عِترَتُهُ خَیرُ العِتَرِ، وَ أُسرَتُهُ خَیرُ الأُسَرِ، وَ شَجَرَتُهُ خَیرُ الشَّجَرِ؛ نَبَتَت فی حَرَمٍ، وَ بَسَقَت فی کَرَمٍ، لَها فُروعٌ طِوالٌ وَ ثَمَرَةٌ لا تُنالُ. فَهُوَ إِمامٌ مَنِ اتَّقی‏، وَ بَصیرَةُ مَنِ اهتَدی‏، سِراجٌ لَمَعَ ضَوؤُهُ، وَ شِهابٌ سَطَعَ نورُهُ، وَ زَندٌ بَرَقَ لَمعُهُ. سیرَتُهُ القَصدُ، وَ سُنَّتُهُ الرُّشدُ، وَ کَلامُهُ الفَصلُ، وَ حُکمُهُ العَدلُ. أَرسَلَهُ عَلی‏ حینِ فَترَةٍ مِنَ الرُّسُلِ، وَ هَفوَةٍ عَنِ العَمَلِ، وَ غَباوَةٍ مِنَ الأُمَمِ؛ تا اینکه کرامت‏اللَّه سبحان (که منصب نبوّت و رسالت باشد) منتهی شد و رسید به محمّد صلی الله علیه و آله. پس بیرون آورد او را از بهترین معدنها از جهت روییدن، و عزیزترین اصلها از حیث نشاندن، از درختی که بیرون آورد از آن پیغمبران خود را، و برگزید از آن امینان خود را. عترت آن حضرت بهترین عترت‏ها، و قبیله او بهترین قبیله‏ها، و درخت او بهترین درختهاست؛ درختی که در حرم روییده، و در مجد و کَرَم رشد و نمو کرده، و از برای آن شاخه‏های بلند و میوه‏ای است که دست [تطاول و خیانت‏] به آن نمی‏رسد (اشاره به مقام والای آن حضرت و اهل بیت طاهرین اوست که برای کسی دسترسی به آن حاصل نخواهد شد). پس او پیشوای کسی است که پرهیزکاری کرد، و بینایی کسی است که هدایت جست، و چراغی است درخشان، و ستاره‏ای است که نور از آن ساطع است، و روشن‏کننده‏ای است که لمعان آن برق می‏دهد. سیره و روش او میانه‏روی است، و سنّت و طریقه او رشد و صواب است، و سخن او جداکننده [میان حقّ و باطل‏] است، و حکم او عدل است. فرستاد او را در هنگام انقطاع فرستادگان، و زمان لغزش [عاملان‏] از عمل، و غفلت امّتها.»

و یا در خطبه 147 می‏فرماید: «فَبَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه‏ بِالحَقِّ لِیُخرِجَ عِبادَهُ مِن عِبادَةِ الأَوثانِ إِلی‏ عِبادَتِه‏، وَ مِن طاعَةِ الشَّیطانِ إِلی‏ طاعَتِه‏، بِقُرآنٍ قَد بَیَّنَهُ وَ أَحکَمَهُ لِیَعلَمَ العِبادُ رَبَّهُم إِذ جَهِلوهُ، وَ لِیُقِرُّوا بِه‏ بَعدَ إِذ جَحَدوهُ، وَ لِیُثبِتوهُ بَعدَ إِذ أَنکَروهُ. فَتَجَلّی‏ لَهُم سُبحانَهُ فی کِتابِه‏ مِن غَیرِ أَن یَکونوا رَأَوهُ بِما أَراهُم مِن قُدرَتِه‏، وَ خَوَّفَهُم مِن سَطوَتِه‏؛ خداوند محمّد صلی الله علیه و آله را به حق برانگیخت تا بیرون آورد بندگانش را از پرستش بتها به سوی پرستش خود، و از طاعت شیطان به سوی طاعت خود، با قرآنی که آن را مبین و محکم گرداند تا بندگان بشناسند پروردگار خود را وقتی که به او جاهل بودند، و به او اقرار نمایند بعد از آنکه نفی‏اش نمودند، و او را اثبات کنند بعد از آنکه انکارش می‏کردند. پس تجلّی کرد بر ایشان خدای سبحان در کتابش بدون اینکه ببینند او را به آنچه ارائه داد به ایشان از توانایی خود، و ترسانید ایشان را از خشم و سطوت خود»

از این خطبه‏ها و خطبه‏های دیگر، مطالب بلند و ارجمند و ارزنده بسیار پیرامون عنایت کبرای الهی به بعثت حضرت خاتم‏الانبیاء صلی الله علیه و آله، اوضاع جوامع بشری در عصر ظهور رسالت آن حضرت، اهداف و نتایج و آثار این رسالت بزرگ و شؤون ممتاز و مقامات عالیه آورنده آن، کمال و جامعیّت کتاب اسلام، و عملیّات اصلاحی و جنبش‌های اجتماعی و انقلابیِ این دین که هر یک فعلی از افعال عظیم الهی، و دلیلی محکم بر وجود عالَم غیب است استفاده می‏شود که اشاره به آن خود کتابی مستقلّ می‌طلبد.

در پایان، ابیاتی را به محضر پیروان مکتب جهانی حضرت رسول خاتم صلی الله علیه و آله و سلّم به عنوان شادباش تقدیم می‌دارم:

مژده یاران عید مبعث شد پدید * رحمت رحمان بُوَد اندر مزید

عالم امروز است در سور و سرور * به به از این روز و این عید سعید

نو شد اوضاع جهان از دین نو * گشت ظاهر ز امر حق عصر جدید

خواجه عالم محمّد آن که کرد * پر جهان از نور ایمان و امید

تا زند بر ریشه ظلم و ستم * تا اساس معدلت سازد سدید

پرچم توحید در عالم فراشت * پرده‌های شرک و نادانی درید

از ظهورش صولت کسری شکست * رنگ از رُخسار جبّاران پرید

منقرض شد دور استبداد و جهل * دور علم و دور آزادی رسید

الحق اندر انبیا و رهبران * کس چو احمد فارِس میدان ندید

تا قیامت دین او پاینده است * لایزول و لایزال و لا یبید

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.