برنامه «هشتادیها» مدتی است که با دغدغه توجه به مسائل نوجوانان در شبکه سوم سیما درحال پخش است.
به همین بهانه با حسین شکیبراد تهیهکننده برنامه هشتادیها درباره این برنامه، چالشها و ضرورتهای توجه به برنامهسازی برای نوجوانان گفت و گو کردهایم که درادامه میخوانید.
با توجه به سابقه ۱۸ ساله شما به مسائل نوجوانان و کار برای آنها ، «هشتادیها» را با چه دغدغهای ساختید ؟
ویژگی اصلی هشتادیها این است که درباره نوجوان و آن هم نوجوانهای دهه هشتادی است. درست است که خود نوجوان برای ما اهمیت دارد، ولی توجه ما بر نوجوانی است که در دهه ۸۰ به دنیا آمده و رشد کرده است. ما معتقدیم بچههای دهه هشتادی ویژگیهای مهم و چشمگیری دارند و ما در این برنامه روی همین ویژگیها دست گذاشتیم تا کسانی که با این نوجوانان سر و کار دارند، از خانوادهها تا مسئولان، شناخت بهتری نسبت به این نسل پیدا کنند. معتقدیم که ما بزرگترها دهه هشتادیها را نمیشناسیم و این را هم نمیدانیم که آنها را نمیشناسیم! یعنی درباره نوجوانان در یک جهل مرکب هستیم. البته این فقط درباره خود والدین نیست، بلکه خود دهه هشتادیها هم از ویژگیها و تفاوتهای خودشان آگاه نیستند. برای همین جنس برنامه طوری است که خود نوجوانها هم پای آن مینشینند.
به طور مشخص برنامه «هشتادیها» برای نوجوانهاست یا درباره نوجوانها؟
مخاطب اصلی ما پدر و مادرها و تمام کسانی هستند که با دهه هشتادیها سر و کار دارند، اما ما برنامه را طوری ساختیم که خود هشتادیها هم آن را ببینند و احساس کنند حرف دلشان را بیان کردهایم.
در این ۳۰ قسمت روی چه مسائل و موضوعاتی توجه و تمرکز داشتید؟
ما در هر قسمت یک نوجوان دهه هشتادی داریم که اغلب با پدر و مادر و گاهی با معلم و کسی که به او خیلی نزدیک است، در برنامه حضور پیدا میکند. انگار خود نوجوان میزبان است و ما مهمان اتاق او هستیم و فرم استودیو ضبط برنامه هم مثل اتاق نوجوانها تهیه شده است. معمولاً در این دورهمنشینی یک چالش مهم و فراگیر بین نوجوانان، دستمایه بحث و گفتوگو بین نوجوان و خانوادهاش قرار میگیرد. مثلاً در یک قسمت بحث اصلی مسئله گیم و بازی نوجوان است و در یک قسمت دیگر درباره عطش دیده شدن آنها. موضوع هر قسمت هم کاملاً مبتنی بر شناخت و پژوهش انتخاب شده است و ما سعی کردهایم در هر قسمت پلی به جهان پیچیده نوجوانهای دهه هشتادی که با فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بزرگ شدهاند، بزنیم.
شما سابقه زیادی در کار با نوجوانها و برنامهسازی برای آنها دارید. به نظر شما در تولید یک برنامه برای مخاطب نوجوان باید به چه نکاتی توجه داشت؟
من بنا بر تجربه به سه ویژگی مهم رسیدهام. نخستین ویژگی دیده شدن و حضور خود نوجوان در برنامه است. این دیده شدن هم صرفاً به معنای حضور فیزیکی نوجوان در استودیو برنامه نیست، مهم است خود نوجوان در تولید برنامه نقشآفرینی کند. مثلاً ۳۵ نفر از بدنه تولید، سردبیری، تیم پژوهش و آیتمسازی برنامه هشتادیها خودشان از نوجوانان هستند. نکته دوم که باید به آن توجه داشت بحث مطالبه، مفاهمه و مکالمه دوطرفه است. یعنی اگر شما بخواهید تنها یکطرفه با مخاطبتان صحبت کنید و به جای یک گفتوگو و رابطه تعاملی، مدام به او امر و نهی کنید و یکطرفه او را پند دهید، نتیجهای نمیگیرید. ویژگی سوم که به شدت مهم است، توجه به هیجان و چالش در برنامه است. اگر برنامه ما هم مثل خیلی از تاکشوهای فعلی یک گفتوگوی صرف بود، هیچ دستاوردی نداشت. اما برنامه ما شبیه به یک مناظره شده است. ما در برنامه چالشهایی ایجاد میکنیم که خانوادهها اصلاً انتظار روبهرو شدن با آن را ندارند و از دل آن چالشهاست که به موضوعمان میرسیم. مثلاً در قسمت مخصوص گیم به یک بچه دهه هشتادی دو تا توپ پلاستیکی که امروز کاملاً از مد افتاده دادیم تا آن را تبدیل به توپ دولایه کند و از آن طرف پدر ۵۰ سالهاش که تا حالا پای کامپیوتر ننشسته تا بازی کند را مجبور کردیم پیسی بازی کند! این چالشی است که آنها در آن قرار میگیرند تا نسبت به همدیگر شناخت فعال و جدیتری پیدا کنند.
آیا برای تولید برنامه از مشورت کارشناسان حوزه کودک و نوجوان استفاده کردید؟
اولاً بگویم که اولویت ما در انتخاب تیم برنامهساز «هشتادیها» این بود که آنها به خوبی با مسائل و دغدغههای نوجوانان آشنا باشند. در کنار این، دو گروه بودند که ما از آنها استفاده کردیم؛ گروه اول خود بچههای دهه هشتادی بودند که در بدنه برنامه حضور پیدا کردند، گروه دوم هم کارشناسان مرتبط با نوجوانان مثل خانم دکتر فردوسی، دکتر سیدبشیر حسینی، آقای مجید حسینی و بسیاری دیگر بودند که از نظرات آنها در تولید برنامه استفاده کردیم.
بیشتر برنامههایی که درباره و برای نوجوانان ساخته شدهاند در تلویزیون تولید و پخش شدهاند. چرا فضای مجازی از این برنامهها برای نوجوانان خالی است و چه نکاتی را باید در این باره مدنظر داشت؟
نکته اصلی این است که ابتدا باید فهم آن فضا را پیدا کنیم و اینکه بدانیم باید چه چیزی را با چه شکل و در چه پلتفرمی ارائه کنیم. صرف اینکه من بدانم محتوای مورد نیاز مخاطبم چیست کافی نیست، چون اگر قالب و قواعد آن دنیا را نشناسیم موفقیتمان در مخاطره جدی میافتد. فضای مجازی هم دنیای پیچیدهای است و این نسل هم تربیتشده فضای مجازیاند. گویا ما بزرگترها نسل مهاجر هستیم و باید برای بومیان این منطقه تولید محتوا کنیم. طبیعتاً کار خیلی سختی پیش رو داریم. همچنین معتقدم باید یک تعامل بسیار جدی بین رسانه ملی و فضای مجازی رقم بخورد که خود ما تا حدودی این ارتباط را در برنامه هشتادیها ایجاد کردیم. برای همین یکی دو قسمت از برنامه خیلی مورد استقبال قرار گرفت و آدمهایی را به برنامه جذب کرد که شاید هیچوقت پای هیچ برنامهای از تلویزیون ننشسته بودند. به همین دلیل من فکر میکنم این تعامل دوطرفه بسیار لازم است. خوشبختانه فصل اول «هشتادیها» مورد توجه خانوادهها و خود نوجوانها قرار گرفته و ما دوست داریم فصل دوم برنامه را در ۵۲ قسمت برای تابستان سال آینده بسازیم تا به جوابهای بیشتری درباره این نسل برسیم. امیدوارم این اتفاق رقم بخورد و خلأ برنامهسازی برای نوجوانان با این برنامه تا حدودی پر شود.
نظر شما