سرقتها چگونه رقم میخورد؟
ماجرای دستگیری اعضای باند سرقت به اواخر سال پیش بازمیگردد و موضوع اینگونه رقم خورد که مأموران پلیس در پی تماس تلفنی یک شهروند وظیفهشناس پی میبرند مالکان یک دستگاه سواری ماکسیما به شیوه کاملاً مشکوکی در حال تخلیه لوازم هستند.
پس از دریافت آدرس و مشخصات ماجرای مطرح شده یک تیم از مأموران تجسس کلانتری محل لحظاتی بعد مقابل یک کارگاه جعبهسازی در بولوار شاهنامه متوقف و بررسیهای انتظامی آغاز میشود. با حضور پلیس در محل این احتمال پررنگ میشود که تمامی اموال سرقتی و عاملان این اقدام در حال مخفی کردن یا فروش آنها هستند. از همین رو هماهنگی لازم با مقام قضایی در دادسرای ناحیه ۶ مشهد به عمل آمد و تیم اعزامی برای دستگیری افراد حاضر در محل که یک زن و مرد بودند، وارد عمل شدند.
با ورود مأموران به محل و بازرسی صورت گرفته ۶ دستگاه گوشی تلفنهمراه، پنج دستگاه تلویزیون ۳۲اینچ،یک دستگاه موتورجوش،یک دستگاه هیلتی،یک دستگاه سنگ فرز و ... کشف و توقیف شد.پلیس در محل، زن بازداشت شده را مورد تحقیق قرار داد و این فرد در اظهارات خود مدعی شد: به همراه شوهرش به محل آمده و لوازم متعلق به اوست و او هم برای خرید به بیرون از کارگاه رفته و لحظاتی دیگر برخواهد گشت.
از سوی دیگر مرد میانسالی که در محل حضور داشت مدعی شد این زن و مرد کارگرهای او هستند و در حال انتقال برخی لوازم بودند که پلیس به محل آمد.
در ادامه همسر این زن که به محل مراجعه میکند به همراه دو نفر دیگر دستگیر و تحقیقات پلیسی ادامه پیدا میکند.
پس از آن مدارک خودرو نیز مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد این وسیلهنقلیه چند ساعت پیش در حوالی بولوار توس به سرقت رفته است.
وقتی برای دعوت مالک وسیلهنقلیه اقدامهای قانونی صورت گرفت، برادر وی با مراجعه به مقر انتظامی اعلام کرد صاحب خودرو در بیمارستان بستری شده و دلیل آن هم خوردن شیرینی آلوده به مواد بیهوشکننده بوده است. جمعبندی ماجرا به اطلاع مقام قضایی میرسد و پروندهای در یکی از شعب بازپرسی مفتوح شد. چند روز بعد مالک خودرو که بهبودی نسبی پیدا کرده بود در مراحل تحقیقات به پلیس اعلام کرد زنی که دستگیر شده روز واقعه کنار جاده به عنوان مسافر دست بلند کرد و من هم دلم برایش سوخت و گفتم تا مسیری او را برسانم.
این زن با خودش یک جعبه شیرینی به همراه داشت و در نزدیکی محلی که قرار بود از ماشین من پیاده شود، در جعبه را باز کرد و من هم دو شیرینی برداشتم و خوردم، در ادامه هیچ چیز یادم نیست و فقط متوجه شدم من را در بیابانهای اطراف از ماکسیما خارج کرده و از محل فرار میکنند که پس از آن با تماس یک رهگذر مرا به بیمارستان منتقل کردند و چند روز بیهوشی من ادامه داشت.وقتی شوهر زن ماجرا را آشکار میبیند در مراحل بازپرسی لب به اعتراف میگشاید و مدعی میشود من از ماجرا خبر نداشتم و وقتی سوار خودروی ماکسیمایی که همسرم با آن آمد شدم دیدم یک نفر بیهوش روی صندلی عقب قرار دارد. تحقیقات دقیق قضایی نشان داد تمامی ادعاهای مطرح شده کذب بوده و شوهر این فرد از ابتدی نقشه با خودروی دیگر کمی عقبتر موضوع را رصد میکرده است.همچنین مقام قضایی در بررسیهای صورت گرفته به اسنادی دست پیدا کرد که نشان میداد این زن و مرد به روش خوراندن مواد غذایی آلوده(آب پرتقال) از یک هتل در شهرستان تربتحیدریه نیز سرقت کردهاند و فردی که مدعی بود این افراد کارگرش هستند، مالخر است.پس از طی شدن مراحل بازپرسی و صدور کیفرخواست برای هر سه نفر، پرونده به شعبه ۱۴۴ دادگاه کیفری دو مشهد ارجاع و روی میز قاضی «ترابیان» قرار میگیرد. براساس روال قانونی متهمان برای رسیدگی به عناوین اتهامی و دفاع از خود و همچنین اتمام مراحل قضایی پرونده چندین بار از زندان به دادگاه منتقل شده و مقابل میز عدالت ایستادند.
عاقبت سرقت مقرون به آزار، زندان طولانیمدت
در نهایت رئیس شعبه با توجه به نحوه سرقتها و اقرار صریح متهمان پرونده، ختم رسیدگی را اعلام و رأی پرونده را صادر کرد.
در این رأی آمده است: با توجه به شکایت شکات و کشف اموال مسروقه از ید متهمان، اقرار صریح آنها، دادگاه بزه انتسابی به متهمان را محرز و مسلم دانسته و متهم ردیف اول حسین... را از جهت ارتکاب دو فقره سرقت(مقرون به آزار) به ۱۰ سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت و ۷۴ ضربه شلاق محکوم میکند.
همچنین متهم ردیف دوم خانم زهرا... را به جهت ارتکاب یک فقره سرقت و گستره زیانبار جرم و شیوه ارتکاب آن به تحمل چهار سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم میکند. در ادامه مالخر پرونده نیز مورد برخورد قانونی قرار گرفت.
نظر شما