در میان دعاهای تعلیم داده شده به شیعیان دعای ابوحمزه ثمالی در ماه مبارک رمضان از جایگاه خاصی برخوردار است و بهترین دعا برای سحرهای ماه مبارک رمضان شناخته میشود. این دعا همانند سایر ادعیه مأثوره از آموزههای اخلاقی، تربیتی، اعتقادی و عرفانی بسیاری سرشار است.
در گفتوگوی قدس آنلاین با حجتالاسلام محمد حسین امین، کارشناس دینی و پژوهشگر حوزه قرآنی به فرازهای عرفانی این دعا پرداختیم.
حجتالاسلام امین با بیان اینکه دعاهای معتبری که به ما رسیدهاند معنای ظاهری و باطنی دارند میگوید: باید تلاش کنیم با ژرف اندیشی در ادعیه معصومین(ع) دریچهای جدید به سوی آسمان اندیشه ما باز شود. یکی از ادعیه مهم که در سحرهای ماه مبارک رمضان خوانده میشود دعای ابوحمزه ثمالی است. این دعا فرازهای عرفانی متعالی دارد.
او به این فرازها اشاره کرده و توضیح میدهد: یکی از این موارد مقام عشق و محبت الهی است. امام سجاد(ع) به عنوان یک انسان عارف کامل در دعای ابوحمزه ثمالی، با تعبیرات بسیار زیبا و عارفانهای از عشق به حضرت حق سخن میگوید. در فرازی، حضرت از اینکه خداوند دوستدار اوست و به بندهاش محبت میورزد، خدا را میستاید و میفرماید: «الحمد لله الذی تحبَّب الیَّ و هو غنی عنی» یعنی: «ستایش خدایی را که با من دوستی و محبت می کند با اینکه از من بی نیاز است.» خداوند متعال این گونه بندگان عارف را دوست دارد، هر چند که ذات آن متعال از عشقهای ما زمینیان بینیاز است و احتیاجی به عشق بازی آدمیان با خود ندارد.
این پژوهشگر علوم دینی اضافه میکند: در فرازی دیگر امام سجاد(ع) از خداوند میخواهد که قلب او را از متعلقات دنیوی خالی کند و به محبت و عشق خود سرشار نماید. میفرماید: «اللهم إنی اسئلک أن تملاء قلبی حباً لک» یعنی «خدایا من از تو میخواهم که قلبم را از عشق و محبت خود پر کنی». عشق و علاقه انسان به چیزی به خاطر این است که کمالی در آن یافته است، هرگز انسان به موجودی که هیچ نقطه قوتی در آن نیست، عشق نمیورزد. بنابراین، عشق انسان به خدا به خاطر این است که او منبع و سرچشمه اصلی هر نوع کمال است. محبت به خداوند، محبتی دو طرفه است به این صورت که اگر محبت خدا داشتیم و اثرات آن در عمل و زندگی ما آشکار شد، خداوند هم ما را دوست میدارد و به دنبال این دوستی، اثراتش در مناسبات او با ما آشکار میشود، گناهان ما را میبخشد و ما را مشمول رحمتش میکند. قرآن در این باره در آیه 31 سوره آل عمران میفرماید که سرانجام محبت الهی، «غفران» و «رحمت» است و نصیب کسانی میشود که به خدایشان محبت واقعی دارند و رسول خدا و ائمه(ع) را اطاعت میکنند.
حجتالاسلام امین توجه به مقام قرب حق را از دیگر نکات مهم دعا دانسته و بیان میکند: یکی از وسایل ارتباط بندگان با خدا مساله دعا و نیایش است و روح هر عبادتی قرب به خدا و راز و نیاز با اوست. حضرت سجاد(ع) در فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی می فرماید: «أنَّ الراحل الیک قریب المسافة و أنک لاتحتَجب عن خلقک إلا أن تحجبهم الاعمال دونک.» یعنی «هر که به درگاهت کوچ کند راهش نزدیک است، تو خود را از مخلوقاتت دور نمیسازی، بلکه این مخلوقات هستند که با اعمالشان از تو دور می شوند». خداوند از آنچه که ما تصور می کنیم به ما نزدیکتر است و آنچه سبب دوری ما از خدای متعال می شود اعمال ناشایست و گناهان ماست که همانند حجابی، بین ما و حضرت دوست فاصله میشود. خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر است، چنانکه در آیه 16 سوره ق فرموده است او به ما نزدیک است و ما خود از او دور میشویم.
او میگوید: استجابت دعا نتیجه رسیدن به مقام قرب حق است. وقتی آدمی در قرب الهی منزل گرفت، به درگاه حق هر دعایی کند، مستجاب می شود. خداوند در آیه 186 سوره بقره میفرماید «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ» یکی از شرطهای رسیدن به این مقام بندگی خالصانه خداوند است، زیرا در این آیه فرمود: «عبادی» یعنی روی سخن فقط با بندگان است. از سوی دیگر طبق آیه شریفه وقتی انسان به «مقام قرب» برسد، خداوند مهربان بدون واسطه با او سخن می گوید و هیچ فرد و هیچ چیزی بین خالق و مخلوق واسطه نخواهد شد. در این آیه، جواب خداوند متعال از زبان مبارک حضرت رسول(ص) گفته نشد بلکه خداوند خود مستقیماً با بندهاش سخن گفت و فرمود «مرا بخوان که من به تو نزدیکم».
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به مقام لقاء الله میگوید: یکی از حالات روحی و معنوی که بین عاشق و معشوق وجود دارد، حالت «دیدار» و «لقاء» است. هر عاشقی آرزویش دیدار محبوب و معشوق است. بدیهی است که اگر عشق، واقعی و حقیقی باشد، معشوق نیز مشتاق دیدار محب خود میشود. سیدالساجدین(ع) در فرازی از این دعا میفرماید: ای صاحب جلالت و کرامت مرا دوستدار دیدار خود کن و دوستدار دیدار مرا و به هنگامه دیدارمان برایم آسایش، گشایش و کرامت قرار ده. لقای پروردگار در قیامت، نه یک ملاقات حسی که یک لقای روحانی و یک نوع شهود باطنی است زیرا در آنجا پردههای ضخیم عالم ماده از مقابل چشم جان انسان کنار میرود و حالت شهود به انسان دست میدهد. منظور از«لقاء اللّه» قرار گرفتن بنده است در موقعی که دیگر بین او و بین پروردگارش حجابی نباشد، هم چنان که روز قیامت نیز این چنین است، چون روز قیامت روز ظهور حقایق است. امام سجاد(ع) دیدار پروردگار را موجب راحتی و گشایش امور و کرامت میداند. او که مصداق اکمل عارفان است، در این دنیا احساس «غربت» میکند و از خداوند می خواهد که به او ترحم ورزد. در فرازی از این دعا حضرت میفرماید: «إرحم فی هذه الدنیا غربتی». یعنی خدایا بر تنهایی من در این دنیا رحم کن. هر چند ممکن است یکی از معانی «غربت»، تنها بودن امام(ع) در بین دشمنان و در شهر مدینه باشد، ولی اگر بخواهیم از زاویه «عرفان» به این فراز از دعا نگاه کنیم، میتوان اینگونه برداشت کرد که این دنیای فانی برای معصومین(ع) محل غربت و وتنهایی است و سرای باقی جایگاه وصل و قربت است. حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در دعای عرفه به همین معنا اشاره کرده و میفرماید: «الهی أشکو الیک من غربتی و بعد داری...» یعنی خدایا من از تنهایی و دوری از منزلم به درگاهت شکوه میکنم.
حجتالاسلام امین در پایان به دیگر جنبه عرفانی دعای ابوحمزه نیز اشاره کرده و تصریح میکند: مقام ذکر الله از دیگر جنبههای عرفانی این دعاست. انسان وقتی عاشق پدیده ای شد، دوست دارد همیشه به یاد آن باشد. همواره به او بیندیشد، با یاد او صبح کند و برخیزد، با یاد او شام کند و سر به بالین نهد و در یک جمله با یاد او زندگی کند. امام سجاد(ع) در این دعا می فرماید: «یا مولای بذکرک عاش قلبی» خدایا! با یاد تو قلب من زنده است. چگونه انسان عارف و عاشق میتواند بدون یاد محبوب خود زندگی کند؟ یاد معبود و محبوب، گره گشای تمام گرفتاریهاست. لذا در فرازی دیگر حضرت از خداوند متعال میخواهد که او را دائماً به ذکر خود مشغول سازد. میفرماید: «اللهم اشغلنا بذکرک». حال از دریچه قرآن کریم به این فرمایش حضرت سجاد(ع) بنگریم. خداوند در آیه 41 سوره احزاب میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً». «ذکر کثیر» به معنی واقعی کلمه یعنی «توجه با تمام وجود به خداوند» نه تنها با زبان و لقلقه لسان. بطوریکه این ذکر کثیر، در همه اعمال انسان پرتوافکن باشد و نور و روشنایی بر آنها بپاشد. یاد کردن خدا، منحصر به زمان خاص و یا حالت خاصی نیست، بلکه باید در تمام ابعاد زندگی تنها به خداوند بیندیشیم و او را یاد کنیم. به این ترتیب قرآن همه مؤمنان را در این آیه موظف میکند که در همه حال به یاد خدا باشید.
نظر شما