تحولات منطقه

۲۸ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۰
کد خبر: ۷۴۸۰۶۶

چرا باید کتاب‌های تاریخی بخوانیم؟

محمد شیخانی، مدرس دانشگاه
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

نسبت به تاریخ و دقیق‌تر بگویم «کتب تاریخی»، رویکردهای مختلفی وجود دارد؛ برخی کتاب‌های تاریخی را صرفاً روایتگر «مرده‌ریگ» و میراث گذشتگان تلقی می‌کنند؛ این تلقی نهایت احترامی که برای این قبیل کتاب‌ها قائل است رویکردی «آنتیک» و باستانی است؛ از نگاه آنان تاریخ هست و وجود دارد چون مربوط به پیش از ما بوده و کاری نمی‌توان با آن کرد؛ تاریخ را نمی‌توان حذف کرد و خوانش کتاب‌های تاریخی نیز هیچ فایده‌ای جز اتلاف وقت و یا در نهایت ایجاد فراغتی بی‌حاصل ندارد. بنابراین از نگاه گروه نخست، تاریخ خواندن جز اتلاف وقت نیست.

در مقابل اما برخی معتقدند تاریخ یک تسلسل زمانی است که به دوره فعلی منتهی شده است؛ زمان حال ادامه منطقی وضعیت گذشته است؛ بنابراین خوانش کتب تاریخی می‌تواند در درک زمانه فعلی ما بسیار مؤثر واقع شود؛ تاریخ پیشینه و ریشه ماست و تبدیل به بخشی از هویت فردی و جمعی ما شده است؛ این گروه می‌گویند تاریخ مانع تکرار رفتار گذشتگان در وضعیت فعلی ما می‌شود و سبب می‌شود وضعیت فعلی و حال خود را بر ویرانه رفتار گذشتگان و اشتباه‌های متعدد آن‌ها بنا نکنیم.

برخی هم رویکرد سومی دارند و معتقدند کتب تاریخی اساساً «اذیت‌کننده و آزاردهنده» هستند البته از نوع خوبش! صبر کنید!، فیلمسازی شهیر عنوان می‌کند «فیلم خوب باید مانند ریگ در کفش باشد یعنی فیلم خوب فیلمی است که شما را اذیت کند و آزار دهد؛ دقیقاً مشابه وضعیتی که یک ریگ برای پایی در کفش ایجاد می‌کند! یعنی زمینه کلنجار ذهنی شما را فراهم کند و تا مدت‌ها با آن درگیر باشید».

برای دوستداران جدی تاریخ و آنانی که به این قبیل روایت‌ها علاقه‌مند هستند هم، تاریخ مقوله‌ای جدی و از قضا «زمخت» است؛ تاریخ و کتاب‌های تاریخی برای آنان از جنس کندوکاو است؛ از یک متن ادبی صرف فراتر می‌رود؛ از کالایی تزئینی و آنتیک فراتر می‌رود و قرار نیست صرفاً یک کتاب گوشه‌نشین در کتابخانه شخصی شما باشد.

از قضا کتب تاریخی برای این گروه مانند همان فیلم خوب است یعنی بایست و می‌بایست خوانش آن، آزارشان دهد؛ البته آزاری از جنس دلنشین! چه ترکیب نامأنوسی! بله تاریخ برای دوستدارانش و آنانی که جدی آن را دنبال می‌کنند هم مقوله‌ای زمخت است و هم شیرین. آنان معمولاً خوانش کتاب‌های تاریخی را با هیچ کتاب دیگری تاخت نمی‌زنند.

فیلوکتاب‌ها (دوستداران کتاب) و آن‌هایی که معمولاً کتابخانه‌ای شخصی در منزل ترتیب داده‌اند، علاقه خاصی به داشتن دست‌کم چند کتاب تاریخی مبنا دارند و قاعدتاً البته چون آنان را در زمره کتابخوانان قرار داده‌ایم معتقد به نقش مؤثر تاریخ در وضعیت فعلی هستند.

معتقدم می‌توان تلفیق و سنتزی از دو رویکرد اخیر را در مواجهه با متن تاریخی داشت؛ تکلیف گروه نخست که مشخص است؛ آن‌ها فقط در رده‌بندی حضور دارند! و جایی در بین علاقه‌مندان به تاریخ ندارند.

اما دو رویکرد دیگر را شاید بتوان مهربانانه با یکدیگر پیوند داد؛ نکته نخست این است که باید بدانیم تاریخ امری سیال، شناور و حتی منعطف است؛ تاریخ روایت امروز ماست نه بیانگر پیشینه و دیروز ما؛ کتاب‌های تاریخی را اگر به عنوان یک متن جدی بنگریم از قضا حرف‌های زیادی برای گفتن دارند؛ هم رویکردی تجویزی دارند و هم حس و روح ما را تحریک می‌کنند و این همان آزار دلنشینی است که از آن سخن رفت.

به شخصه تلاش زیادی کرده‌ام تا خوانش کتب تاریخی را تبدیل به یک جریان روزمره در میان سایر کتابخوانان و دانشجویان کنم هر چند که همچنان رویکرد اول غالب است و بسیاری بر این باورند که تاریخ هیچ حرفی برای وضعیت فعلی ما ندارد اما بارها و بارها این جمله کلیشه‌ای شده و نخ‌نما اما پرکاربرد را برایشان بازگو کرده‌ام که «ملتی که تاریخ خود را نداند آن را تکرار می‌کند».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.