نرگس رحیمیان، یکی از صداپیشگانی است که کتابهایی مثل «پنجشنبه فیروزهای»، «مرا به خوابهایت ببر ماریه» و « هزار و چند شب، لیالی» را به صورت صوتی خوانده است. او متولد سال ۱۳۶۳ در تهران است. با رحیمیان درباره چگونگی تبدیل یک اثر مکتوب به کتاب صوتی به گفتوگو نشستیم که میخوانید.
در خصوص کتاب صوتی دو نگاه وجود دارد؛ عدهای معتقدند این کتابها خواندن را قابل دسترس میکند و عدهای معتقدند حس تورق و کتاب مکتوب به گونهای است که هیچ نرمافزاری نمیتواند جایگزین آن شود. نظر شما چیست؟
یکی از زیباییهای کتاب صوتی این است که افراد با توجه به شرایط و نبود زمان و محدودیتهایی که در زندگی پرمشغله امروزی دارند نمیتوانند کتاب بخوانند مثلاً هنگام رانندگی یا پیادهروی یا حین انجام کارهای روزانهای که خانمها در منزل دارند، کتاب صوتی شرایط مطالعه را فراهم میکند به خصوص در زمانهای پرمشغله زندگی ماشینی. به نظر من استفاده از کتابهای صوتی هم به صرفهتر است و هم به محیط زیست کمک میکند، هم نیازی به چاپ ندارد و به راحتی قابل استفاده است.
سابقه کتابهای صوتی در کشور ما به چه زمانی برمیگردد؟
اگر توجه کنید حتی قرآن هم به صورت صوتی برای ما گذاشته شده است. همیشه قاری قرآن را خوانده است و ما لذت بردهایم. این نشان میدهد که سابقه صوتی کردن کتابها به سالها پیش برمیگردد و چقدر لذتبخش است. کتاب صوتی بیش از یکی دو دهه است که فعالیتش را در ایران شروع کرده است.
تفاوت روایت کتاب با گویندگی در رادیو چیست؟
ساختار کتاب صوتی خیلی متفاوتتر از ساختار رادیو است. کتاب صوتی با اجرای برنامه خیلی متفاوت است. در کتاب صوتی، کتاب را باید بخوانید، احساسش را درک کنید. بعضی از کتابها هستند مانند گلستان یا کتاب بیهقی که توسط انتشارات نیستان صوتی شدهاند. خواندن اینها تسلط و علم میخواهد، باید به فن بیان و غیره مسلط باشید. کتاب صوتی یک اثر است که هر چه قدر با دقت بیشتری تولید شود ماندگارتر میشود. ولی رادیو اجرای زنده است. اطلاعرسانی و سرگرمی مشخصه بارز این رسانه است و مقوله ماندگاری یک اثر چندان در رادیو مطرح نیست. اگر چه مجریان و صداهای گوشنوازشان، سبب ماندگاری نفس این رسانه است اما اجرا با روایت تفاوت دارد.
صوتی کردن یک اثر ادبی چقدر زمان میبرد و چه مراحلی دارد؟
ابتدا باید کتاب توسط راوی چندین دور خوانده شود تا راوی با محتوای کتاب، اعرابگذاری یا مثلاً شناخت مکثها و غیره آشنا شود و بعد برای حضور در استودیو و ضبط آماده شود. معمولاً سه چهار برابر زمانی که کتاب توسط مخاطب خوانده میشود، زمان ضبط طول میکشد. مثلاً اگر مخاطب کتابی را سه روزه تمام میکند ضبط آن حدود سه یا چهار برابر این زمان طول میکشد.
همه محتوای کتاب از طریق صدا منتقل میشود. راوی چگونه میتواند ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند؟
با یک مثال توضیح میدهم. وقتی کتاب «پنجشنبه فیروزهای» را روایت میکردم ضبط فصل آخر کتاب خیلی طول کشید.
داستان به گونهای بود که در بخشهایی بغض من را رها نمیکرد، این بخشها مجبور بودیم توقف کنیم تا حالتمان عادی شود و بعد شروع به خواندن کنیم.
در کتاب صوتی، باید این احساس منتقل شود تا در روند شنیدن، تأثیرگذار باشد اما ما نمیخواهیم احساس و برداشت شخصیمان را به اجبار به مخاطب بقبولانیم. باید به مخاطب حق انتخاب داد که تحت تأثیر قرار بگیرد یا نه. مثلاً جایی که فضا یا حالت شخصیت غمگین است، لحن روایت را غمگین میکنیم اما وارد حیطه اجرای نمایشنامهای یا بازی به جای شخصیت نمیشویم. ما فقط فضا را آماده میکنیم، تمام تلاش ساختن آن فضاست.
به نظر شما چطور میشود کتاب صوتی را وارد زندگی مردم کرد؟
مردم کتابهای صوتی را میشناسند و اتفاقاً خیلی هم استفاده میکنند اما به هر حال اینها، سیاستهای فرهنگی است که خود دولت و رسانهها باید این کار را انجام بدهند. واقعاً با توجه به شرایط روزمره و گرانی کتابها، کتاب صوتی بهترین جایگزین کتاب کاغذی است. باز هم تأکید میکنم باید فرهنگ شنیدن کتاب در میان مردم جا بیفتد و اینکه بدانیم زمانهایی که از دست میدهیم باارزش است. حتی اگر حمل کتاب سخت است، میتوانیم به راحتی یک اپلیکیشن را باز کنیم و کتاب صوتی را پلی کنیم و در هر جا و مکانی که هستیم از زمان خود استفاده کنیم و یک کتاب را گوش دهیم. به خصوص اگر بشود از دوران کودکی، بچههای خودمان را با شنیدن کتاب آشنا کنیم، کمکم در جامعه بیشتر و بهتر مورد استقبال قرار میگیرد.
وقتی یک کتاب چند شخصیت دارد، گوینده یا راوی کتاب بنا بر شخصیتها تغییر میکند یا فقط یک نفر اثر را روایت میکند؟
در کتاب صوتی معمولاً راوی فقط یک نفر است. چون نمایشنامهخوانی نیست. در واقع یک راوی و داستانگو به جای شخصیتها صحبت میکند و با بالا و پایین کردن صدا این کار را انجام میدهد. مگر اینکه نوع کتاب مثل فصل شیدایی لیلاها باشد و استفاده از چند راوی اقتضای کتاب باشد. فضای آن کتاب میطلبید که این گونه باشد. وقتی چند روایت مختلف از یک واقعه دارید، باید چند نفر آن را بخوانند.
آیا کتابهای صوتی قابلیت ترجمه دارند؟
ایده خوب و جالبی است تا کسانی که تسلط کامل به زبان دارند این کار را انجام دهند که به نظر من مؤثرتر از کتاب فیزیکی خواهد بود.
اگر کتابهای صوتی که مضامین دینی دارند در کشورهای شیعی یا اسلامی ترجمه شود به ترویج فرهنگ ایرانی – اسلامیمان کمک کردهایم چون ترجمه فایلهای صوتی به مراتب از ترجمه کتاب راحتتر و ارزانتر است.
نظر شما