دغدغه سینماگران انقلابی در دهه ۶۰ معطوف به شعائر اسلامی و ارزشهای دفاع مقدس بود و این رویه تا اوایل دهه ۷۰ هم ادامه پیدا کرد، اما از اواسط دهه ۷۰ تا اوایل دهه ۸۰ به دلیل سیاستهای فرهنگی حاکم در آن دوره، جریان روشنفکری بر بدنه سینما غالب شد. در اواسط دهه ۸۰، جریان انقلابی به فکر کادرسازی و تربیت نیرو در عرصه سینما افتاد و آثار آن در دهه ۹۰ نمایان شد، به طوریکه در دورههای اخیر جشنواره فیلم فجر شاهد اسامی جدیدی از کارگردانهای فیلم اولی هستیم که آثاری جسورانه و مطالبهگر ساخته اند، البته سهم فیلمسازان انقلابی در سینمای ایران کم است و جای آثاری با رویکرد انقلابی و در راستای آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی در سینما خالی است، سهم زیادی از تولیدات سینمایی در زمینه توجه به شعائر اسلامی و انقلابی دست به عصا حرکت کرده و همه اقشار مردم خودشان و مسئلههایشان را روی پرده نقرهای نمیبینند.
محسن اسلام زاده، مستندساز درباره فاصله آثار سینمایی با واقعیتها و مسائل جامعه ایران به خبرنگار ما میگوید: به دلیل اینکه مستندساز هستم، ارتباط زیادی با سوژههایی دارم که قابلیت ساخت فیلم سینمایی یا سریال را دارند و هرچه در حوزه مستندسازی جلو میروم با سوژههایی روبهرو میشوم که سینمای ایران درباره آنها دچار غفلت شدهاست، مثلاً در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی، سوژههای بکری را پیدا کردهایم که فیلمسازان سینمایی نسبت به آنها کم توجه بودهاند. اگر نگاهی دقیق و جزئی به موضوعات تاریخی و اجتماعی داشته باشید، میبینید که چقدر قصه، داستان و سوژه زیاد است که از آنها عفلت شده است.
قصههایی که هم به روز هستند، هم مورد اقبال واقع میشوند، هم قهرمان دارند و می توانند جای خودشان را بین مردم باز کنند.
او ادامه میدهد: بهنظرم این سوژهها نه تنها توسط جریان روشنفکری بخش خصوصی که توسط نهادهای انقلابی هم مورد غفلت واقع شده است، مثلاً در زمینه وحدت اسلامی و جهان اسلام، چند فیلم سینمایی خوب ساختیم؟ آخرین فیلم سینمایی که درباره فلسطین ساخته شده مربوط به چند سال پیش است؟ درباره اتفاقات منطقهای و شهدای هستهای چند فیلم بین المللی خوب ساختیم؟ حتی نسبت به موضوعات اجتماعی هم غفلت شده است.
چندین مستند درباره حاشیه شهر مشهد و تهران کار کردم و آدمهای شریف و تلاشگری را در این مناطق دیده ام که هیچ جایی روی پرده سینما ندارند.
غفلتهایی که شده است
اسلام زاده با بیان اینکه دغدغه امروز مردم، مباحث اقتصادی است، خاطرنشان می کند: مسئله مفاسد اقتصادی چقدر سوژه فیلمهای سینمایی است؟ مردم دغدغهها و مسائل خودشان را کجا باید ببینند؟ فیلم هایی که پلیس قهرمان آنهاست، کجای سینما قرار دارند؟ شاید کارهای معدودی ساخته شده باشد، اما انتظار خیلی بیشتر از اینهاست و سیاست گذاران فرهنگی کم کاری و غفلت کردهاند.
این مستندساز به طرح این پرسش که چرا موضوعات مهم توسط کارگردانهای خوب ساخته نمیشود؟ می گوید: من از جریان روشنفکری انتظاری ندارم، روی صحبتم با نهادهای انقلابی و مراکزی است که مدعی اند حول محور گفتمان رهبری کار می کنند، آنها هم غفلتهای زیادی داشتند.
او با بیان اینکه کمبود بودجه بهانه خوبی برای کم کاری این نهادها نیست، اضافه می کند: چندین سال است که درباره فلسطین کاری ساخته نشده، بودجه بهانه است. باید از این نهادها پرسید که چرا درباره فلسیطن کاری نکرده اید؟
اسلام زاده یادآور می شود: در دیداری که چندین سال پیش محضر رهبر معظم انقلاب داشتیم و مربوط به سالهای اول جشنواره عمار می شود، ایشان تأکید داشتند که بچههای حزباللهی وارد سینما شوند.
حتی به یاد دارم برخی از حاضران گفتند سینما، اسب چموش است، آقا هم فرمودند تا چه کسی سوارش باشد، خودتان را واکسینه کنید، بروید داخل سینما و فیلم بسازید. پس از مطالبه رهبری، از اواسط دهه ۸۰ شاهد رویشهای زیادی در عرصه فیلمسازی بودیم که بچه حزباللهی ها وارد شدند، با فیلم کوتاه و مستند شروع کردند و بعد هم فیلم سینمایی ساختند که آثارشان هم دیده شد.
ورود موج جدیدی از فیلمسازان انقلابی
کارگردان مستند «زندگی میان پرچمهای جنگی» معتقد است که پیکان انتقادهای کم کاری به سمت سیاستگذاران فرهنگی است که باید از فیلمسازان حزب اللهی حمایت کنند تا آثاردغدغه مند ساخته شود اگرچه آثاری ساخته شده، اما کم است.
او درباره اینکه چرا بیشترین توجه نهادهای انقلابی برای تولید فیلم به بازنمایی اتفاقات دهه ۶۰ معطوف است؟ می گوید: توجه به این موضوعات، مهم و خوب است، اما باید توجه به سوژها متناسب باشد. اتفاقات دهه ۶۰ درسهای فراوانی برای امروز ما دارد، اما موضوع فلسطین، مسئله وحدت اسلامی و اهل سنت و تکثر قومی و فرهنگی، کجای سینمای ایران قرار دارد؟
اسلام زاده درباره اهمیت تربیت نیرو توسط جریان انقلابی برای ورود به بدنه سینما خاطرنشان می کند: این جریان پس از انقلاب اسلامی توسط نهادهایی همچون حوزه هنری و جاهای دیگر راه افتاد که فیلمسازانی مانند ابراهیم حاتمی کیا و رسول ملاقلی پور از همین جریان رشد پیدا کردند، اما از اواسط دهه ۸۰ با سرمایه گذاری روی آموزش، موج جدیدی از فیلمسازان انقلابی وارد سینما شدند.
او می افزاید: به یاد دارم سال ۸۳ آقای جلیلی به من گفتند یعنی می شود این دوربین دست بچه حزب اللهی ها بیفتد؟ البته همان زمان هم گروه هایی مانند روایت فتح و مرکز میثاق فعالیت می کردند اما جبهه فرهنگی انقلاب نیاز به خون دوبارهای داشت؛ چون مقوله آموزش و تربیت نیرو مغفول مانده بود اما سرانجام عزمی در حوزه هنری و مدرسه عمار ایجاد شد و جریان آموزشی به بچه حزب اللهیهای علاقه مند و مستعد سرعت گرفت. نتیجه این آموزشها را امروز در آثار فیلمسازان جوان انقلابی میبیینیم که به لحاظ فنی هم خودشان را اثبات کردند و آثارشان از سوی سینمای ایران هم پذیرفته شده است.
پیشرفتهای چشمگیر در مستندسازی
این فیلمساز می گوید: در دهه ۷۰، مسئولان فرهنگی وقت اهتمامی به فیلمسازی جریان انقلاب نداشتند، اما از اواسط دهه ۸۰، این جریان راه افتاد؛ چون فیلمسازی ارزان تر و ارتباط بچههای نسل جدید با فیلمسازان انقلابی نسل قبل هم قوی تر شده بود، آنها به این بچه ها میدان دادند و جریان آموزشی هم جانی دوباره گرفت. کسانی مانند نادر طالب زاده، وحید جلیلی و افراد دغدغه مند در حوزه هنری، مسئله آموزش را جدی گرفتند. مستندهای جنجالی ساخته شد و نشان داد که جریان جدیدی از بچه حزب اللهیهای فیلمساز، دارند ظهور میکنند، به ویژه در حوزه مستندسازی.
به گفته اسلام زاده، علاوه بر موضوعات روز و حوادث منطقهای که پای مستندسازان را به کشورهای درگیر جنگ باز کرد، فیملسازان حزب اللهی و انقلابی به دغدغههای اجتماعی هم ورود پیدا کردند، اگرچه تمام این ژانرها پیش از این توسط شهید آوینی تجربه شده بود، از آثار او درباره پیگیری حقوق محرومان در مناطق دوردست ایران مانند سیستان و بلوچستان گرفته تا آثار دفاع مقدس، بحث مهاجرت، موضوع جهان اسلام و ... تمام این ژانرها توسط نسل جدید فیلمسازان انقلابی از اواخر دهه ۸۰ رو به تکامل رفت، اما در حوزه مستند، پیشرفتها چشمگیرتر بود.
کارگردان «تنها میان طالبان» یادآور میشود: چند کشور در جهان، این تعداد فیلمساز خطرپذیر دارد که هرکجا جنگ شد، دوربینشان را بردارند و در میدان حضور پیدا کنند؟ کجا چنین سرمایه انسانی دارد؟ بهنظرم سیاستگذاران فرهنگی به موضوعات اولویت دار به درستی نمیپردازند، با وجود اینکه رهبری بارها به مسائل مهمی همچون وحدت اسلامی، فلسطین و جهان اسلام تأکید داشتند اما همچنان نسبت به این موضوعات غفلت میشود.
نظر شما