او البته پیش از آن هم در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا کارهای بزرگی کرده بود، اما منصفانه آن است که بگوییم، این دولت دهم بود که چهره او را به رسانهها کشاند.
قاسمی نظرات اقتصادی زیادی دارد و وقتی حرف میزند خیلی جدی معتقد است که میتوان کشور را با همین سرمایه و ظرفیتها به جاهای بهتر رساند. از پروژههای زیادی که ساخته و افتتاح کرده صحبت میکند و البته گاهی هم ناچار می شود به انتقاداتی که متوجهش می شود، پاسخ دهد.
به مناسبت انتخابات ۱۴۰۰ و تلاش او برای نشستن بر کرسی اول اجرایی کشور گفتوگوی مفصل ما را با او میخوانید.
آقای قاسمی، شما پاسدار بودید و درجه سرداری داشتید، چه شد که وارد کار اقتصادی شدید؟
ما در دوران دفاع مقدس هم بیشتر کار مهندسی رزمی میکردیم. یعنی شاکله زندگی ما با کارهای مهندسی رزمی و پشتیبانی و اقتصادی شکل گرفت. در دوران جنگ و پس از دوران جنگ هم در واقع در این حوزهها مشغول بودم.
شما از ابتدای احداث قرارگاه خاتم حضور داشتید؟
من تقریباً جزو مؤسسان قرارگاه خاتم بودم و سالهای طولانی در حوزه قرارگاه خاتم فعالیت کردم. شاید کمتر کسی مثل من در تمام حوزههای کشور مثل صنعت، معدن، مسکن، انرژی، حتی کشاورزی ورود کرده باشد.
چرا ما در تولید محصولات کشاورزی موردنیاز منطقه، حتی در مرزهای شمال و شمالشرقی یعنی همسایههای سه استان خراسان نتوانستیم موفق باشیم. مشکل عمده ما چه بود؟
برای اینکه ساختار و مجموعه اقتصادی کشور یک مجموعه اقتصادی ناکارآمد است. ربطی به این دولت هم ندارد. اما ما متأسفانه اولاً در بدست آوردن بازار خوب تلاش نمیکنیم. ثانیاً بازار را به دست میآوریم و بهراحتی از دست میدهیم. همین حالا شما ببینید بازار ۱۲ میلیارد دلاری صادرات به عراق را داریم بهراحتی از دست میدهیم. خیلی مواقع کمبودی در بازار ما پیدا میشود که به دلیل نبود برنامهریزی مناسب است. مثلاً یک سال سیبزمینی زیاد میکاریم، سیبزمینیها را میریزیم بیرون. یک سال گوجه زیاد میکاریم، گوجهها را میریزم بیرون. یک سال پیاز... ، یک موقع هم متأسفانه نمیکاریم، آن وقت بازاری را که بدست آوردیم ناگهان از دست میدهیم.
مثلاً در کشور یک روز مرغ یک روز روغن یک روز پوشاک و خیلی چیزهای دیگر مازاد مصرف داریم. ظرفیت تولید ما نسبت به مصرف کشورمان حتماً زیادتر است. میرویم تلاش میکنیم بازاری مثل عراق را بدست میآوریم.
ولی یک مقطعی متأسفانه مشکلی پیدا میکنیم، یعنی به دلایلی جوجهریزی نمیشود. به جای اینکه آن را درست کنیم، صادرات را ممنوع میکنیم. وقتی صادرات ممنوع شد، بازار عراق که منتظر ما نمیماند! این بازار را از دست میدهیم. نه برای یک بار بلکه برای همیشه. این بیتدبیری است. ما نیازمند تغییر روشهای اقتصادیمان هستیم. بازار کشورهای همسایه ما در واقع هزار و ۲۰۰ میلیارد دلار است! این یک عدد بسیار بزرگی است. ما چند درصد بازار این کشورهای همسایه را توانستیم جذب کنیم؟ اگر ۵ درصدش را جذب میکردیم؛ یعنی ۶۰ میلیارد دلار! اگر ۳ درصد را جذب میکردیم بیش از ۳۰ میلیارد دلار میشد. ما اکنون کل صادراتمان به دنیا عدد بسیار وحشتناکی است. این در حالی است که در حوزه کشاورزی در ۳۵ قلم از محصولات کشاورزی رتبههای بالایی در دنیا داریم و مزیتهای بسیار زیادی در کشور خودمان. ما متأسفانه به بازار، حتی به بازار خودمان هم توجه نکردیم.
یک گروهی به من گفتند گل محمدی در کشور ما در سال حدود ۳۰ هزار هکتار کشت میشود. چقدر ما صادرات از محصول گل محمدی به دنیا داریم؟ ۱۰۰ میلیون دلار نداریم. بلغارستان یک کشور کوچکی است، ۵ هزار هکتار گل محمدی را زیر کشت برده و آمار بالای یک میلیارد دلار صادرات از این محصول را دارند. ۴۰ محصول و ۴۰ فراورده از گل محمدی به دنیا صادر میشود که تازه گلاب و اینهایی که ما داریم میگیریم، محصولات آخری آن است.
اجازه بدهید کمی راحتتر صحبت کنیم. این حرفها و این اعداد و ارقام زیاد گفته میشود؛ شما چه گام عملیاتیای برای حل این مسئله برمیدارید؟ برنامه شما در اینباره چیست؟
ما باید به جای سخنرانی کردن و حرفهای پوپولیستی و ژورنالیستی زدن که ساده هم هست، عمل کنیم. باید از کسانی استفاده کرد که در این حوزه سابقه اجرایی داشته باشند. در حوزه کشاورزی باید کسی باشد که در این حوزه کار اجرایی کرده باشد. ضمن اینکه تخصصش را داشته باشد. در حوزه صنعت باید کسی باشد که صنعتکار باشد و تخصص صنعتی هم داشته باشد. آیا مدیران ما در ادوار گذشته سابقه اجرایی و عملگرایی داشتند؟
فکر نمیکنید مشکل ما که مثلاً نمیتوانیم گلاب را فراوری کنیم این است که فقط نفت میفروشیم؟ این نفت بلای جان ما نیست؟ شما به عنوان وزیر سابق نفت معتقد نیستید برای تبدیل شدن کشور به یک کارگاه تولیدی باید در چاه نفت را ببندیم؟
نه من قبول ندارم در چاه نفت بسته بشود، از نفت باید استفاده کنیم. من دو سال از ۴۲ سال انقلاب وزیر نفت بودم. در آن دو سال که حدود ۳۰ درصد بنزین کشور را وارد میکردیم، کشور از واردکننده بنزین تبدیل به صادرکننده شد. البته فرصت من دو سال بود.
آن دو سال در زمان شما اتفاق افتاد یا از قبلیها به ارث رسید؟
به هرحال بیشتر آن در دوره مسئولیت حقیر در وزارت نفت اتفاق افتاد. مثل ستاره خلیج فارس با ۷۰ درصد پیشرفت و توسعه پالایشگاهها اکثراً در آن دوره تمام شد. تبدیل گاز به جای بنزین در آن دوره اتفاق افتاد. همچنین تغییر سبد بنزین کشور. نفت آنقدر میتواند برای ما اشتغال و مزیت درست کند، مشروط بر اینکه فقط خام نفروشیم. هزاران فراورده را میشود از نفت و گاز درست کرد. شما میدانید که گاز امروز یکی از ثروتهای کشور ماست و خوراک پتروشیمی از گاز تأمین میشود. ما در دنیا رتبه اول تولید گاز و ذخایر گازی را داریم. اینها خیلی خوب است. اما اینکه نفت را بیاوریم و هزینههای جاری کشور باشد، من قطعاً مخالفم.
ما باید اولاً خامفروشی نکنیم، ثانیاً تبدیل به ارزش افزوده شود تا آن زنجیرههای پایین را داشته باشیم. سوم اینکه نفت را علاوه بر اینکه تبدیل کردیم به ارزش افزوده که برای کشور بسیار مفید است و اشتغال و درآمدزایی میکند، بیاییم از آن برای زیرساختهای کشور استفاده کنیم. من یک نکته میخواهم بگویم؛ ممکن است در ۵۰-۴۰ سال آینده سبد انرژی در دنیا تغییر کند. ما باید از نفتی که زیرساختهای کشور را داریم با آن میسازیم به گونه ای دیگر استفاده کنیم. اینکه بودجه کشور از نفت جدا بشود، یک مزیت است. در دولت دهم، اول صندوق ارزی و بعد صندوق توسعه ملی مبتنی بر همین تفکر بود که با ۲۰ درصد شروع شد و قرار بود هر سال درصدی از درآمد نفت کشور وارد صندوق توسعه ملی شده و برای زیرساختهای کشور، آن هم برای بخش خصوصی، استفاده بشود.
در زمان شما این اتفاق افتاد؟
بله در زمان ما هم اتفاق افتاد. دقیقاً در زمان ما، پیش از من صندوق توسعه ملی شکل گرفته بود. در دورهای که در وزارت نفت بودم، هر سال آن سهم صندوق توسعه ملی پرداخت میشد.
الان از صندوق چیزی باقی مانده؟
اطلاعاتم دقیق نیست، ولی قاعدتاً نباید چیز زیادی از آن مانده باشد!
ظاهراً وزیر کنونی نفت خیلی با پالایشگاهسازی موافق نبود. حتی درباره ستاره خلیج فارس هم گفتند این یک اشتباه بود.
مهندس زنگنه واقعاً انسان باتجربهای در حوزه نفت است. بالاخره سالیان درازی در وزارت نفت بودند. ولی اصولاً ایشان در دورههای قبل هم، پیش از اینکه ما تحریم بشویم، در دولتهای گذشته با ساخت پالایشگاهها موافق نبودند. دلیلش را باید از خودشان پرسید. اما نظر من غیر از این است. ستاره خلیج فارس هم در دورهای که حقیر در قرارگاه خاتم بودم-اواخر مسئولیتم در قرارگاه خاتم- به عنوان پیمانکار قراردادش را امضا کردم. در دو سالی که در وزارت نفت بودم، آن را به بالای ۷۰درصد پیشرفت رساندم و تحویل دولت یازدهم دادم.
در حوزه دیپلماسی بالاخره وقتی پشتوانه اقتصادی ما قدرتمند نباشد، ما به مشکلات زیادی برخواهیم خورد. شما چه ظرفیتهایی دارید برای اینکه از این تحریمها و فشارها، از این جبههای که در مقابل ما از غرب شکل گرفته، خارج بشویم و خودمان را قدرتمندتر کنیم؟
اگر تحریمها را بشود آنی برداشت، به نفع مردم ماست. به هر حال بخشی از فشارها در حوزه تحریم وجود دارد، کسی هم منکر آن نیست. اینکه تحریمها را دور بزنیم هم کار خوب اما تاکتیکی است. مهم این است که بتوانیم تحریمها را خنثی کنیم که این کار اساسی و بنیادی است. در مقطعی ما تجربه این را داشتیم. این را من از زبان آقای اوباما دارم تکرار میکنم که در کنگره گفت: «تحریمها بر ایران دیگر اثری ندارد». ما باید این تحریمها را بیاثر کنیم. این خواسته رهبر معظم انقلاب است و حتماً هم شدنی است. این هم که ما باید با دنیا ارتباط داشته باشیم، هرگز مخالف ارتباط با هیچ کدام از کشورهای دنیا نیستم، جز رژیم صهیونیستی که خط قرمز ماست.
احیاناً اگر در مذاکرات شرکت کنید ممکن است با آمریکا مذاکره کنید؟
مذاکره با اقتدار، نه با التماس.
ما که اکنون مؤلفههای قدرتمان را یکی یکی داریم از دست میدهیم. هستهای، فروش نفت، نخبگان و...
مهمترین مؤلفه قدرت و سرمایه اجتماعی ما مردم هستند. گزینه روی میز ما مردم هستند. درست است که امروز بخشی از سرمایه اجتماعیمان را به دلیل مسائل اقتصادی و معیشت از دست دادیم. هر کسی بخواهد رئیسجمهور شود و ایرانی آباد داشته باشیم، به عنوان نخستین و مهمترین مؤلفه قدرت، باید مسئله معیشت و اقتصاد کشور را حل کند. این مسئله حل شدنی هم هست.
من تاکنون آنچه را که گفتم میشود و باید بشود نیست. آنچه که گفتم، شده است. تجربه این کار را در دوران گذشته هم دارم. درنتیجه برنامهای در کشور نیاز داریم -که داریم روی این موضوع کار میکنیم- که بتواند در گام اول با یک سرعت قابل قبول، وعدههای بدون عمل و غیرممکن را سروسامان دهد. نباید به مردم دروغ گفت و وعدههایی که هرگز قابل دسترسی نباشند، داد .
وعده ۱۰۰ روزه هم میدهید؟!
حرف را باید زمانی به مردم گفت که عمل کنیم. شهید سلیمانی گفت ۱۰۰ روزه حکومت خبیث داعش را از زمین برمیدارم و برداشت. کار خیلی بزرگی بود. در نخستین اقدام باید مشکل ضروری مردم حل شود. این ظرفیت در کشور وجود دارد و ما اعتقاد داریم که شدنی است.
اگر به وعدههایتان عمل نکردید ؟
حتماً به مردم زمان خواهم داد و اگر به زمانم عمل نکردم، حداقل کاری که میتوانم انجام بدهم عذرخواهی از مردم است و مسئولیتم را ترک میکنم. این کمترین کاری است که میکنم. هرچند این کافی نیست! ما دهه گذشته را بخواهیم مرور کنیم، دهه خوبی نداشتیم. یعنی رشدی نزدیک به صفر درصد داشتیم. اگر بخواهیم به سال ۹۰ برگردیم باید رشدی حدود ۶ تا ۸ درصد داشته باشیم. برای اینکه بخواهیم یک عقبماندگی تاریخی نداشته باشیم، باید حداقل ۸ درصد رشد اقتصادی در کشور داشته باشیم. کار سختی است.
امکان پذیر هست؟ برنامهای دارید برای این کار؟
در شرایط فعلی که دولت اینقدر بدهی دارد، کار سختی است. شرایط تورم، نقدینگی و اشتغال در کشور موضوعات مهمی هستند. اما من فکر میکنم با یک تیم بااراده و با تفکر اجرایی و عملگرایی که زبانهایشان را ببندند و بند کفشها را محکم کنند و عقلشان را به کار بیندازند، ممکن است. تجربهاش هم در دنیا وجود دارد، از جمله همسایه شمالی ما ترکیه که وضعی بدتر از ما را پشت سر گذاشت. اما امروز درآمد سرانه ملی و صادرات و رفاه اجتماعیشان با ما قابل مقایسه نیست. بنابراین شدنی است.
آقای قاسمی، شما را از نزدیکان آقای احمدینژاد میشناسند. آیا میخواهید همان روش آقای احمدینژاد را دنبال کنید؟اگر احیاناً قدرت را به دست گرفتید ارتباط و تعاملتان با دولت و شخص احمدینژاد چگونه خواهد بود؟
من یک دوره طولانی در دورههای مختلف کار کردم، هیچگاه هم به دولتها نگاه نکردم. نگاه من ملت و ایران بوده و هست. هر کاری از دستم برآمده در دولت سازندگی آقای هاشمی، در دولت آقای خاتمی، در دولت آقای احمدینژاد و حتی همین دولت به عنوان یک سرباز و خادم کوچک ملت انجام وظیفه کردم. چون دولتها میآیند و میروند. دولت کنونی دورهاش رو به اتمام است، دولت آینده هم میآید و میرود. مردم و انقلاب میمانند؛ ایران میماند. اما من یک تجربهای در دوران مختلف دولتها دارم که بخشی از آن هم در دولت آقای احمدینژاد است. بسیاری از طرحهای بزرگ این کشور را ما در دولتهای مختلف اجرا کردیم.
به عنوان یک آدم منصف که در همه دولتها کار کردم، باید بگویم در دولت نهم کارهای بسیار زیادی در کشور صورت گرفت؛ در حوزه عمران و آبادانی به ویژه در روستاها. امروز روستاییان خاطرات خوبی از دولت نهم و آقای احمدینژاد دارند و کارهای بزرگی انجام شد. در زیرساختهای کشور کارهای بزرگی صورت گرفت و اینکه دولت آقای احمدینژاد دولت کارآمدی بود. فکرنمیکنم مردم قضاوتی غیر از این داشته باشند. کار و شغل بود، رونق بود، کارخانهها تولید میکردند و درآمد و هزینههای مردم تا حد زیادی همخوانی داشت و نزدیک بود. اوضاع اقتصادی هم نوسانهایی داشت اما هرگز ما به چنین شرایطی نرسیده بودیم. باز با این حال در دولت آقای احمدینژاد شرایط بهتری بود.
مهمترین ضعف دولت آقای احمدینژاد چه بود؟
من فکر میکنم زمانی دولت ایشان آسیب دید که دولتشان بهخصوص در دوسال آخر مشغول کارهای سیاسی شد. اینکه چه کسی مقصر بود و یا چه چیزی بود، امروز نمیخواهیم به آن بپردازیم. ولی روند دولت احمدینژاد به خصوص در دولت نهم و بخش زیادی در دولت دهم وقتی که به کار و سازندگی و عملگرایی و حضور در استانها کشیده میشد، به عنوان یک دولت کارآمد همیشه در تاریخ ایران مانده و خواهد ماند.
شما هم یارانه خواهید داد؟
در مورد یارانه من طرحی دارم. طرحی که مشکلات معیشتی حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفر را بهسرعت حل میکند، اجازه بدهید به موقعش رسماً به مردم اعلام کنم.
ممکن است شما به جای حضور در انتخابات به معاوناولی یا وزارت دولت بعد رضایت بدهید و کنار بروید؟
فعلا ًچیزی جز پلن A در ذهنم نیست. من وزیر بودم؛ به دنبال وزیر شدن نیستم.
آیا شما اکنون برای دولت نفت میفروشید؟ تحریمها را دور میزنید؟
روی سنگ آرامگاه شهید سلیمانی نوشته شده سرباز وطن. من سرباز کوچک این وطن هستم و شاگرد شهید سلیمانی هم محسوب نمیشوم. هرکاری از دستم برآمده و بربیاید برای این کشور انجام میدهم. در دوره جنگ لایق اینکه جانمان را بدهیم نبودیم. از قافله عقب ماندیم. واقعاً این حرفهایی که میزنم حرف دل است. کسی فکر نکند حرفهای پوپولیستی یا شعاری میزنم. در دوره جنگ اقتصادی هم هرجایی که لازم باشد، آبروی خودم را هم دادم و میدهم.
وقتی شما میتوانید در روز۱۰ هزار تا ۱۰۰ هزار یا ۵۰۰هزار بشکه نفت بفروشید، چرا باید برویم مذاکره کنیم؟
اینها را تقسیمبندی کنیم. آمریکاییها خیلی تلاش کردند بهخصوص در دوره ترامپ که فروش و صادرات نفت ایران را به صفر برسانند، اما هرگز نتوانستند و نمیتوانند. اقدامات خوبی دوستان ما در وزارت نفت کردند. هیچگاه نباید انصاف را از دست بدهیم. در هر صورت تلاش کردند. ما هم داریم کمک میکنیم. من هیچوقت به عنوان کسی که در ادوار مختلف در تحریم بودم، اثر تحریم را صفر نمیدانم. ولی مطمئن باشید در بسیاری از زمینهها میشود کار کرد، تجربهاش هم وجود دارد. یکی دو مورد هم نیست. بله؛ ما باید مذاکره بکنیم اما باید با دست پر مذاکره کنیم، حتماً این قدرت ماست که با دست پر مذاکره کنیم، در شرایط بهبود اوضاع اقتصادی مذاکره کنیم. امروز هم آقا فرمودند اگه تحریمها را بردارند، یک روزه بردارند کسی مانع برداشتن تحریمها نیست. من هم اگر باشم حتماً در جهت برداشتن تحریمها تلاش خواهم کرد. اما در چارچوب عزت ایران.
فکر میکنید موضوع تحریم مثل موضوع جنگ است؟ یک فرصت و یک نعمت برای ما نبود که ما وضع خودمان را نگاهی کنیم، برویم به سمت صنعت، کشاورزی، تولید، فراوری و خودکفایی؟
تجربههای تاریخی میگویند همیشه در تهدیدها فرصتها نهفته است. همیشه در تهدیدها، جهش فرصتها اتفاق میافتد. قطعاً تحریم میتواند برای ما فرصت هم باشد. همانگونه که بود. در صنعت نفت ما شرکت های خارجی زیاد بودند، وابستگی زیادی هم به خارج از کشور داشتیم. اما امروز ما نیازی به خارجیها نداریم. امروز سازندگان ما میتوانند در دنیا حرفهای رتبه اول صنعت نفت را بزنند. این تعارف نیست این یک واقعیت است. اینها فرصتهایش وجود داشته است. در حوزههای مختلف هم اگر بهتر کار میکردیم، فرصتهای بیشتری را میتوانستیم خلق کنیم. اما به هر حال تحریم فشار خودش را دارد.
ممکن است اگر فرد خاصی بیاید شما کنارهگیری کنید؟
ببینید من تصمیمم این است که در انتخابات شرکت کنم. عرض کردم هنوز آرایش سیاسی انتخابات شکل نگرفته است. بگذارید قضاوتها را بگذاریم برای بعد.
اگر بگویند وزارت نفت را بپذیرید و در انتخابات شرکت نکنید نظرتان چیست؟
یک چیزی از ته دل به شما میگویم. شخصاً مایل به چنین کاری نیستم. این را هم اضافه کنم که در دولت احمدینژاد هم نزدیک به ۶ماه ایشان به دنبال این بود بنده وزیر نفت شوم. بارها و بارها با هم مذاکره کردیم و نپذیرفتم. من به دستور، تکلیف وسربازی این ملت و این کشور دارم فکر میکنم.
کابینهتان را انتخاب کردید؟
هنوز کامل نه. درحال بررسی هستیم. بخشی از تیم ما تیمی است که امروز با آنها کار میکنیم. لازم است بدانید ۵۰ درصد کابینه بنده از جوانان خواهند بود.
این جوانان از لحاظ تجربه میتوانند وزارت را بر عهده بگیرند؟
حتماً. جوانانی در کشور داریم که میتوانند این کار را بکنند. فراموش نکنیم جنگ را همین جوانان اداره کردند.
از نامزدهایی که الان هستند هم استفاده میکنید؟
الان نمیشود اسم برد. همه دوستانی که امروز در معرض کاندیداتوری هستند حتماً ظرفیتهایی دارند که خودشان را به مردم معرفی میکنند. انشاءالله خیلی از اینها قابل استفاده خواهند بود.
نظر شما