آنچه مسلم است تصمیمات شوراها در بخشهای مختلف بر زندگی افراد آن جامعه تأثیر دارد و نمیتوان بخشهایی را پیدا کرد که بر کیفیت زندگی افراد جامعه اثر نداشته باشند از سوی دیگر حدود نیمی از جمعیت را زنان تشکیل میدهند حال این سؤال ساده مطرح است که زنان جامعه ما و به طور خاص زنانی که فعالیت اجتماعی مشخص و مرتبط با حوزه مدیریت شهری ندارند به چه میزان با این نهاد عمومی آشنا هستند؟
میخواهیم بدانیم عملکرد شورای شهرمان چقدر برای آنها که در معرض مستقیم تصمیمات نبودند، ملموس بوده است؟ و یا توقعات آنها از مدیران و تصمیمسازان شهری چیست؟
اثرگذاری عمومی تصمیمات شورا
مهشید قنواتی یکی از زنان خانهدار شهر مشهد است که هم خودرو دارد و مجبور به رانندگی در شهر هست و هم برای ورزش از بخش بانوان پارک ملت استفاده میکند.
وی میگوید: من دنبال اخبار نیستم که دقیقاً از عملکرد شورا مطلع شوم ولی در همین حدی که در شهر رفتوآمد دارم از چند حرکت شورای شهر خوشم آمد. یکی بحث افزایش فضای سبز شهر و دیگری هم ایجاد فضاهای ورزشی اختصاصی برای بانوان است.
وی ادامه میدهد: یکی از موضوعات دیگر سرعت انجام پروژههای شهری است چون شهروندان عادی هم از ترافیک و مشکلات حاشیهای که پروژههای شهری ایجاد میکنند انتقاد دارند.
سهیلا مبینی یکی دیگر از زنان خانهدار شهرمان است. او از برخی تصمیمات به ظاهر ساده در شورا گلایه دارد و میگوید: از تغییر اسامی خیابانها گلهمندم. شب میخوابی صبح بیدار میشوی میبینی اسم فلان خیابان عوض شده است. همین نام میثاق به این زیبایی چرا عوض شد؟ انتهای بولوار لادن چرا شد لاله؟ فکر آدرسها را نمیکنند که مردم گیج میشوند.
ش. رفیعی یکی دیگر از شهروندان، گلههای بیشتری دارد و میگوید: از شورای شهر برای افتتاح سرویس بهداشتی در بخش بانوان پارک ملت آمدند. ما خانمها فکر کردیم اگر اعتراضهایمان را به آنها بگوییم حل میکنند، اما اصلاً اهمیتی به حرفهای ما ندادند. مثلاً اسمش پارک بانوان است و دورش هم حصار دارد اما بیشتر شبیه زندان شده است. زنها حق ندارند آنجا فعالیت اقتصادی کنند. دستفروشها را میگیرند. خانمهای مربیِ ورزش گاهی به خاطر بسته بودن سالنها شاگردانشان را آنجا برای تمرین میآورند. ولی بعضی وقتها نیروهای انتظامیِ زن اینقدر با اینها بد رفتار میکنند که منجر به نزاع میشود. شورای شهر کمیسیون فرهنگی دارد در بین اعضا خانم هم هست. وقتی مطالباتمان را مطرح میکنیم و حل نمیشود یعنی به آن توجهی نمیکنند. یعنی حقوق شهروندی برایشان اهمیتی ندارد.
مهناز اکبری هم یکی دیگر از زنان شهرمان است که به قول خودش نسبت به المانهای شهر حس خوبی دارد.
او که از ساکنان خیابان اخوان ثالث است، اظهار میکند: یکی از کارهای خوب شورای شهر نامگذاری خیابانها براساس نام شعرا و بزرگان است. کار دیگرشان ارائه اطلاعات فرهنگی با المانها و تابلوهای تبلیغاتی است.
وی میافزاید: المانهای میدان جانباز علاوه بر زیبایی نام کتابهای معتبر را به مردم معرفی میکند و تابلوهایی که به بهانههای مختلف در خصوص معرفی مشاهیر نصب شده، موجب آشنایی مردم با بعضی نامها و چهرهها که اصلاً نمیشناختند، میشود.
او خاطرنشان میکند: ما اصلاً نمیدانیم اگر مشکلی داریم کی و کجا باید مطرح کنیم تا به گوش شوراها برسد. پشت درهای بسته تصمیم گرفتن برای شهرمان یعنی حذف مشارکت مردم. مگر اینها را ما انتخاب نکردیم، یک بار آمدند بین مردم بگویند دردتان چیست و چه میخواهید؟
مریم رضوانی هم معتقد است مشارکت مردم در شوراها فقط هنگام انتخابات آنهاست. او بیان میکند: از زمانی که به اعضای شورا رأی دادم اصلاً در جریان فعالیتهای آنها نیستم. فقط یکی دو بار متوجه کاروانهایی که به بهانه اعیاد در خیابانها فرستادند، شدم. البته ناگفته نماند با اینکه تلاش کرده بودند خیلی زیبا و شادیآور باشد اما به نظرم خیلی نمایشی آمد و اصلاً جالب نبود.
کلام آخر
با توجه به همین اظهارات میتوان فهمید تصمیمات شوراها میتواند دغدغه ذهنی زنان خانهدار را بیشتر یا کمتر کند اما به نظر میرسد فرایند تعریف شدهای برای تبادل نظرات وجود ندارد یا اگر هست برای این بخش از جامعه شناخته شده نیست، در صورتی که اگر باور تأثیرگذاری نظرات آنها در تصمیمسازیها و برنامهریزیهای شورا ایجاد شود؛ شاهد افزایش مشارکت آنها در انتخابات شوراها خواهیم بود و در درازمدت میزان مشارکت این بخش از اعضای جامعه در فعالیتهای اجتماعی شهر به لحاظ کمی و کیفی بیشتر و بیشتر خواهد شد.
نظر شما