به گزارش گروه فرهنگ و هنر قدس آنلاین، فصل دوم سریال «زیرخاکی» به کارگردانی جلیل سامان چند روزی است که به پایان رسیده و این فصل هم مانند فصل اول توانست مخاطبان را با خود همراه و رضایت آنها را جلب کند و با توجه به پایان بندی آن در فصل دوم انتظار میرود که باز هم شاهد ادامه داستانها و چالشهای تمام نشدنی فربیرز باغبیشه باشیم.
یکی از ویژگیهای «زیرخاکی» روابط پینگ پونگی میان بازیگرانش است و ارتباطی که فریبرز با دیگر شخصیتهای سریال دارد. جدا از رابطه پری و فربیرز که بسیار خوب از کار درآمده، رابطه او با حاج آقا مروت پور نیز به شیرینی این سریال افزوده است.
اصغرنقی زاده، بازیگر کهنه کار سینما و تلویزیون که اغلب مواقع اون را در نقش رزمندههای جنگ میبینیم و بیشتر با یک تصویر کمدی از او روبرو هستیم این بار در نقش رییس جهاد و به عنوان فردی جدی ظاهر شده است. رویایی فریبرز با رییس جدیاش که حالا همسایهاش هم شده لحظات جالب و کمدی را رقم زده است.
در ادامه گفت وگوی قدس با اصغر نقی زاده را پیرامون تجربه حضور در سریال «زیرخاکی» میخوانید.
آقای نقی زاده سریال «زیرخاکی» به تازگی به پایان رسیده و مورد استقبال قرار گرفته است. از تجربه خودتان پس از دو فصل همکاری با این تیم بگویید.
ماحصل این همکاری نتیجه یک فیلمنامه خوب، کارگردانی با دقت، ظرافت و حساسیت و سخت کوشی است. ما بازیگران وقتی سر پروژهای میرویم و میبینیم کارگردانش خیلی سخت نمیگیرد طبیعتاً ما هم سخت نمیگیریم اما وقتی میبینیم یک کارگردانی خیلی دقیق است و حواسش به همه چیز حواسش هست و به جزییترین مسائل دقت میکند و از کارگردانی و میزانسن گرفته تا صحنه آرایی و موارد دیگر حساسیت دارد در واقع باعث میشود که عوامل هم همانطور به کار نگاه کنند و با تمرین و ممارست یک مجموعه موفق شود؛ اما باز هم معتقدم خمیرمایه هر کاری که خوب باشد فیلمنامه خوب است.
به اهمیت فیلمنامه اشاره کردید. اما با وجود سریالهای بسیاری که این روزها ساخته میشود، «زیرخاکی» چه ویژگی داشته که این قدر میان مردم محبوب شده است؟
هر وقت در ایران فیلمنامه خوبی نوشته شد که به خانواده پرداخته مورد توجه مردم هم قرار گرفت. در «زیرخاکی» شوخیهایی مرتبط با خانواده کردیم و طنزی را در این سریال دیدید که معمولاً نتیجه میدهد و موفق است، اما هر وقت بخواهیم ادای «کبرا ۱۱» و «آرنولد» را دربیاوریم نتیجهاش را هم دیدهایم. تماشاچی اصل جنس و خودش را دیده و دیگر نیازی نیست ما آن را تکرار کنیم. این که برخی کارهای تقلیدی میسازند هنری نکردهاند و قاعدتاً مخاطب هم آن را پس میزند.
سریال «زیرخاکی» به نسبت سریالهایی که الان پخش میشود هزینه بالاتری دارد زیرا آکساسوار صحنه باید متعلق به آن دوران باشد، همچنین ساختن خانهها، رنگ کردن دیوارها و خلق صحنههای مربوط به سالهای ۶۰ کار سختی بود و پوستمان کنده شد اما خستگی هم از تنمان بیرون رفت.
در کنار همه این موارد تیم بازیگران مهم است و باید جواب بدهد. اتفاقی که برای «زیرخاکی» افتاده و تقابل کارکترها و زوجهایی که خلق شدهاند جذاب شده است.
بله حتماً همینطور است. البته ما در این سریال دو ریل داشتیم که یکی خانواده بود و یکی ریل داستانهایی بود که ماجرا را پیش میبرد. آن ریلی که خانواده بود شامل من و زن و بچههایم و آن طرف پژمان جمشیدی و خانوادهاش بودند که برای مخاطب جذابیت داشتند. ریل دوم هم اسکندر و قاچاقچیها بودند که بخشی از داستانها را هم آنها پیش میبردند در نهایت این دو ریل با یکدیگر جلو میرفت و حرکت میکرد.
ضمن این که «زیرخاکی» نسبتاً پربازیگر بود و کارکترها تعریف شده بودند.
بله درست است. البته من قبلاً هم در سریالی شلوغتر از «زیر خاکی» بودم. سریال «وضعیت سفید» از این مجموعه پربازیگرتر و به نسبت گستردهتر بود و تجربه چنین کاری را آنجا هم داشتم و تقریباً شیوه کار جلیل سامان هم شبیه نعمتالله بود.
تجربه همکاری با پژمان جمشیدی چطور بود؟
کار با پژمان جمشیدی بسیار خوب بود. پژمان خیلی بچه بامعرفتی است و سر صحنه خیلی کمک میکند. مثلاً اگر بازیگری دیالوگی یادش برود به او یادآوری میکند. هرکسی کمکی بخواهد دریغ نمیکند و از این آدمهایی نیست که قیافه بگیرد و بسیار فرد متواضعی است که البته طبیعی است چون پژمان فوتبالی بوده و معرفت فوتبالی دارد.
دیالوگهای طنز فریبرز و جدیت حاج آقا مروت پور لحظات خنده دار و جالبی را خلق کرده است. بازی کردن در این سکانسها برای شما چطور بود و این طنز ناشی از تقابل شما و پژمان جمشیدی چگونه به وجود آمد؟
به این می گویند طنز موقعیت! یک زمانی هست که ما طنز کمدی داریم و من و بازیگر روبرویم جوک میگوییم و تماشاچی هم میخندد، اما زمانی هم هست که فرد جدی در کنار یک آدم خندرو، ایجاد خنده میکند. جدی بودن نقش مروت پور باعث شده بود تماشاچی به دیالوگهای پژمان بخندد. در حالی که اگر من هم میخندیدم صحنهها برای مخاطب هم عادی میشد.
مثلا در صحنه عروسی من جدیام و فریبرز در حال رقصیدن است که ناگهان من را میبیند، این خودش طنز موقعیت ایجاد میکند. بنابراین این تفاوت شخصیتهاست که کمدی را پررنگ و فضا را طنزآلودتر میکند.
شما تجربه بازی در فیلمهای دفاع مقدسی کم ندارید. نظر خودتان درباره لوکیشنهای جنگی و فضاسازی آن دوران چه بود؟
به نظرم خیلی خوب درآمده است. البته من در بخش جنگی نبودم اما در سکانسهایی که در شهر گرفتیم جلیل سامان به من میگفت این صحنهها را ببین و اگر وسیلههای جنگی یا ابزار و اشیایی که در صحنه قرار گرفته متعلق به آن دوران نیست به من بگو تا عوضش کنم.
انقلاب که شد من ۱۶ ساله بودم و وسایل و ادوات آن دوران را به خوبی به یاد دارم و به همین دلیل هم سامان به من میگفت لباسها را به دقت ببین که بازیگران لباسهایی که متعلق به آن دوران نیست را نپوشیده باشند.
جلیل سامان حساسیت و ممارست خیلی زیادی روی ساخت سریال داشت و حتی من دو جلسه حضوری به استودیو رفتم تا صدای آف بگیریم و او حاضر نشد این صداها را از پشت تلفن ضبط کند. لحظه به لحظه کار برای جلیل سامان حساسیت داشت، از طرفی پیشنهادهای بازیگران را گوش میداد و درباره آن فکر میکرد و گاهی هم این نظرات را اعمال میکرد.
حتی پس از اینکه در صحنه پلان را میگرفتیم یک بار پشت دوربین و به عنوان کارگردان نگاه میکرد و یک بار دیگر همه ما را به عنوان تماشاچی دعوت میکرد که با هم آن پلان را ببینیم و اگر به عنوان یک مخاطب عام از آن خوشش میآمد و به دلش مینشست کات میداد و سراغ پلان بعدی میرفت، در غیراین صورت آنقدر آن را ادامه میداد تا کار دربیاید.
با وجود کثرت سریالهای کمدی و این بازار پررقابت، رمز موفقیت «زیرخاکی» چیست؟
فیلمنامه خوب، کارگردانی با دقت و حساسیت بالا، وسواس به جا و درست، استفاده از نظرات همکاران و تمرین رمز موفقیت این سریال است. تمرین مسئله بسیار مهمی است؛ مثلاً ما در «آژانس شیشه ای» از ۱۰ صبح تا ۷ شب تمرین میکردیم و تازه ۷ شب فیلمبرداری شروع میشد. در آن پروژه با این روند کار کردیم و نتیجهاش هم شد «آژانس شیشهای»!
کار کردن در شرایط کرونایی چطور بود؟
وحشتناک بود. با استرس بسیار زیاد کار میکردیم و البته تیم پزشکی داشتیم و دمای بدن و سطح اکسیژن خون مرتب چک میشد. یادم است یک روز سر صحنه کمی حالم بد شد و تیم پزشکی سریع رسیدگی کردند و تست کرونا گرفتند و جوابش را به سرعت بررسی کردند که مبادا کرونا داشته باشم و ... . همه اینها هزینههایی است که به پروژهها اضافه شده اما در این شرایط ضروری و اجتناب ناپذیر است.
آیا ساخت «زیرخاکی» ادامه پیدا میکند؟
من خبر ندارم، اما یک بار به آقای سامان گفتم مردم مدام از من درباره ادامه ساخت این سریال سوال میکنند به آنها چه جوابی بدهم که ایشان گفت بگو در حال بررسی هستیم. ساخت فصل بعدی بستگی به نظر سیمافیلم دارد که شرایط مالی را فراهم کند.
پیشنهاد کاری جدیدی دارید؟
فعلا کاری نمیکنم و مانند همه مردم ما هم منتظریم که این شرایط کرونایی از بین برود.
فصل دوم سریال «زیرخاکی» به کارگردانی جلیل سامان و تهیه کنندگی رضا نصیری نیا با نقش آفرینی پژمان جمشیدی، ژاله صامتی، نادر فلاح، گیتی قاسمی، فروغ قجابگلی، مریم سرمدی، خسرو احمدی، اکبر رحمتی، مهری آل آقا، امید روحانی، اصغر نقی زاده، رایان سرلک و ستاره پسیانی، با حضور هومن برقنورد و هنرمندی نسرین نصرتی روی آنتن شبکه اول سیما رفت و طی شبهای اخیر به پایان رسید.
انتهای پیام/
نظر شما